جین ایر
نویسنده: شارلوت برونته
مترجم: رضا رضایی
ناشر: نی
نوبت چاپ: ۱۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۶۶۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۸۵۱۵۴۷
یکی از کلاسیکهای عاشقانه جهان که بیش از 150 سال پیش خلق شده و همچنان محبوب است. عاشقانهای که در آن در نهایت عشق پیروز میشود و ایمان به خوشبختی و داشتن زندگی رویایی را برای خواننده خود خلق میکند. دنیایی که در آن کودک تنهاست و خود را باید از درون حصار فاصله طبقاتی و مذهبی بیرون بکشد تا اندکی زندگی را تجربه کند و به استقلال برسد.
کتاب جین ایر نوشته «شارلوت برونته» در سال 1847 توسط انتشارات اسمیت الدر و شرکا منتشر شد. نویسندهاش در فضای متعصب آن زمان برای خود نام مستعار مردانه «کرر بل» را برگزید.
داستان دختری یتیم به نام «جین ایر» که ابتدا نزد بستگانش است و شیطنتهایش با مجازاتهای سنگین روبرو میشود. در نهایت روانه یتیمخانه «لووید» میشود؛ جایی که راهبههای سختگیر دارد و همه چیزش ناخوشایند است جز دوستیهایی که بین دخترها پدید میآید و گاهی نیز لبخند برخی از مربیها.
غذا مانده و کم است، لباسها خاکستری هستندو سرما بخشی از زندگی روزمره است. دختران براثر تیفوس و سل زندگی خود را از دست میدهند. هنگامی که «جین» دوست نزدیکش را از دست میدهد روزهای سختی را دوباره تجربه میکند. او پس از فارغالتحصیلی بلافاصله درخواستهای زیادی برای کار به عنوان معلم سرخانه به گوشه و کنار کشور میفرستد.
در نهایت کدبانوی عمارت «تورنفیلد هال» او را برای تدریس فرانسه و موسیقی به «آدل» دختر خردسال ارباب راچستر دعوت میکند. جین ایر حالا دیگر حس میکند عضوی از خانه است اما با آمدن «راچستر» ماجرای عاشقانهای پیش میآید که او مجبور میشود خانه را ترک و این بار به صورت ناشناس زندگی خود را آغاز کند. هرچند همیشه این جای خالی عشق را حس میکند تا هنگامی که دوباره با معشوق دیدار میکند.
داستان این کتاب را راوی اول شخص آن در شمال انگلیس حوالی سالهای 1760 تا1820 و در 5 مکان برای خواننده بازگو میکند. کتاب سه مقطع را در برمیگیرد و در 38 فصل نوشته شده است.
جین ایر به محض انتشار با استقبال زیادی روبهرو شد و بسیاری میخواستند درباره نویسندهاش بدانند. کتاب اطلاعات زیادی درباره جایگاه زنان در خانوادههای فقیر، اشرافی و جامعه را در اختیار خواننده قرار میدهد. این که چگونه باید مسیر سخت را برای استقلال طی کرد. این اثر در طول همه این سالها بارها به فیلم و سریال تبدیل شده است، اولین بار در سال 1910 اقتباسی از این کتاب در هالیوود ساخته شد.
فیلمی که حتی اطلاعات درباره کارگردان و اقتباس کننده اثر مشخص نیست و Theodore Marston ، Barry O’Neil یا Lloyd B. Carleton میتوانند کارگردانان این اثر صامت باشند. اولین فیلم آمریکایی که از یک اثر انگلیسی اقتباس شد و اکران جهانی داشت. تا سال 2019 بیش از 70 فیلم، سریال و تئاتر از روی این اثر در گوشه و کنار جهان ساخته و اقتباس شده است. آخرین اثر هم در سال 2019 در چین (ژانگ تیانو) به مدت یک ساعت ونیم ساخته شده است.
دنبالههایی نیز بر این اثر نوشته شده که آخرین آن را در سال 2017 اما فاکسوود نوشته که جین ایر در کرانبرج نام دارد. گردابی چنین هایل را «جین ریس» در 1967 از زبان همسر «راچستر» نوشت که جوایزی دریافت کرد.
کتاب جین ایر در ایران با ترجمههای متعددی منتشر شده است و بارها به صورت خلاصه برای نوجوانان نیز به چاپ رسیده. از ترجمههای بعد از انقلاب آن میتوان به ترجمه «فریدون کار» در سال 1369 در انتشارات «جاویدان» و ترجمه «پروین قائمی» در سال 1370 در کتاب آفرین اشاره کرد. قیمتهای آن نیز متنوع است از چهار هزارتومان تا حدود دویست هزارتومان.
شاید متن این کتاب با ترجمه «محمد تقی زاده مطلق» در نشر جامی جذابتر و راحت خوانتر باشد اما در نهایت برخی از منتقدان معتقد بودند که ترجمه رضا رضایی کاملتر است، هرچند اگر این ترجمه را انتخاب کردید شاید از انتخاب کلماتی مانند «ارباب» در قرن 21 ناراحت شوید اما میتوانید خود را توجیه کنید که مترجم درصدد برآمده یادآوری کند فضای داستان در زمانهای میگذرد که اختلاف طبقاتی و تحقیر زنان رواج داشت!
درباره نویسنده
شارلوت برونته متولد 21 آوریل 1816 بود. پدرشان که صاحب 5 دختر و یک پسر بود، پس از مرگ مادر آنها را به مدرسه شبانهروزی فرستاد اما دو خواهر بزرگ خیلی زود درگذشتند و همین سبب شد تا شارلوت در 14 سالگی مسئولیت تدریس دو خواهر کوچکش امیلی و آن را در خانهشان برعهده بگیرد. این مدرسه در آثار او تاثیر زیادی داشت و میگویند وقایع رخ داده در پرورشگاه کتاب «جین ایر» با الهام از این دوران نوشته شده است.
او در سال 1835 برای مدیریت و آموزش به خانه اشرافی سایدویک رفت اما سال بعد به نزد خواهرانش بازگشت که یک مدرسه را افتتاح کرده بودند اما وقتی نتوانستند شاگردی جذب کنند، نوشتن و شاعری را انتخاب کردند و با نامهای کرر ، الیس و اکتون بل شروع به نوشتن کردند.
اولین رمان شارلوت با عنوان پروفسور رد شد اما رمان دومش جین ایر که یک سال روی آن کار کرده بود بعد از انتشار در اکتبر 1847 مورد استقبال قرار گرفت. او رمانش را به ویلیام میکپیس تاکری تقدیم کرده بود.
خواهران برونته در سال 1848 نام واقعی خود را اعلام کردند. شارلوت که به اصرار ناشر خود سعی میکرد به لندن و محافل ادبی سفر کند، چند دوست مانند «هریت مارتینو» و «الیزابت گاسکل» پیدا کرد اما سعی میکرد بیشتر وقت خود را کنار پدرش بگذراند. در سال 1848 برونته کار بر روی نسخه خطی رمان دوم خود، شرلی را آغاز کرد، راهی برای فرار از غم و اندوه.
خانواده برونته در عرض هشت ماه سه نفر از اعضای خود «برانول»،«آن» و «امیلی» را از دست داده بودند و او میخواست با اندوه مقابله کند. این بار فضا چندان عاشقانه نبود و بیشتر حضور زنان در جامعه و وظایفی که از آنان انتظار میرفت را در نظر گرفته بود و پس از انتشار در اکتبر1949 نیز چندان مورد توجه قرار نگرفت. او همچنین اجازه انتشار مجدد کتاب مستأجر سالن وایلدفل نوشته خواهرش «آن» را نداد و این رفتار از محبوبیت او کاست. در سال 1853 رمان ویلت رامنتشر کرد.
شارلوت در 1854 ازدواج کرد و در هنگام بارداری در 31 مارس 1855 درگذشت. بعد از مرگ او رمان اولش پروفسور منتشر شد.
بخشی از کتاب جین ایر
*ای خوانندهی عزیز، خدا نکند هیچوقت به آن احساسی دچار شوید که من آن لحظه دچارش شده بودم! خدا نکند چشمهایتان هیچوقت آن اشکهای طوفانی و سوزان و دلخراشی را ببارد که آن لحظه از چشمهای من میبارید. خدا نکند هیچوقت آنطور درمانده و دردمند به درگاه خدا استغاثه کنید که من در آن لحظه میکردم. خدا نکند که شما هم مانند من بترسید که مبادا باعث بدبختی کسی شده باشید که از جان و دل دوستش دارید.
* در آن حال که من فقط به اربابم و همسر آیندهاش میاندیشیدم، در آن حال که فقط آنها را میدیدم، فقط حرفهای آنها را میشنیدم و فقط به حرکتهای با معنی آنها توجه میکردم، بله، در همان حال، بقیه سرگرم علایق و لذایذشان بودند. لیدی لین و لیدی اینگرام به هم صحبتی و مکالمههای سنگین و رنگین خود ادامه میدادند. کلاههای عمامهای شان را به طرف یکدیگر میجنباندند و دستهای خود را به علامت تعجب، پرسش، یا وحشت (که به موضوع صحبتشان بستگی داشت) بالا می آوردند، درست مثل دو عروسک خیمه شب بازی، منتها بزرگتر.
خانم دنت که ملایم بود با خانم ایشتن که با محبت بود حرف میزد. این دو گاهی کلمهای هم با من رد و بدل میکردند یا به من لبخند میزدند. سر جورج لین، کلنل دنت و آقای ایشتن از سیاست و امور مملکتی و مسائل قضایی حرف میزدند. لرد اینگرام با ایمی ایشتن لاس میزد. لوئیزا مینواخت و میخواند – یا برای یکی از آقایان یا همراه یکی از آنها.
مری اینگرام، بیحال و بیعلاقه، به صحبتهای رجز مانند یکی دیگر از آقایان لین گوش میداد. گاهی همه باهم ، گویی با نوعی توافق دسته جمعی، نمایشهای فرعی خود را متوقف میکردند تا به نمایش بازیگران اصلی نگاه کنند و گوش بدهند. آخر، آقای راچستر و دوشیزه اینگرام که همه جا با او بود شمع محفل بودند. اگر آقای راچستر حضور نمیداشت واقعا روحیه مهمانها کسل میشد. وقتی میآمد، صحبتها تازگی مییافت و زندهتر میشد.
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری