جمیله بوپاشا
نویسنده: سیمون دوبوار
مترجم: گیسو پارسای
ناشر: علم
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۸۵
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۰۵۵۵۹۱
سرگذشت دختر بیستوسه سالهی الجزایری با نام «جمیله بوپاشا» که به عنوان مامور ارتباط جبههی نجات ملی الجزایر، از طرف نظامیان فرانسوی به صورت غیرقانونی بازداشت شد و در زندان حسین دی زیر نظر فرانسویان مورد شکنجههای وحشیانه از جمله تجاوز، شکنجه با برق و بطری و کتک زدن، داغ کردن با سیگار قرار گرفت و با استقلال الجزاير آزاد شد.
بوپاشا فرزند عبدالعزيز بن محمد انقلابی الجزايری بود که در سال 1960 بازداشت شد. نبرد مردم الجزایر برای استقلال از فرانسه در سال 1962 به نتیجه رسید، درحالی که بیش از یک میلیون نفر کشته شدند. روایت شکنجهها و مقاومت او در این کتاب به نویسندگی مشهورترین فمینیست جهان یعنی «سیمون دوبووار»، روایتگر تلاش یکی از زنانی بود که در راه ازادی رنج بسیار کشید و در نهایت از اعدام رهایی یافت. او توانست براساس روایت این شکنجهها اعتراض کند و به زندان فرانسویها منتقل شود.
این کتاب مجموعه مستنداتی است که سیمون دوبوار و وکیل تونسی ژیزل حلیمی درباره جنایات و شکنجههایی که بر سر «بوپاشا» و دیگر زندانیان الجزایری در زندانها رخ داده است گردآوری کردند و البته آغاز فعالیتهایی بود که فرانسویان روشنفکر نظیر «سیمون دوبوار» آغاز کردند تا جلوی این جنایات گرفته شو . افرادی که مانند «ساگال» از فرانسوی بودن خود ابراز شرم کردند.

کتاب جمیله بوپاشا از آثاری است که شکنجه فرانسویان را درباره یکی از کشورهای مستعمره خود با جزییات توصیف کرده است. این جزییات آنچنان است که در بسیاری مواقع امکان تنفس برای خواننده آسان نیست. بخشی از فصلهای کتاب عبارتند از نامهای از بوسوئه، شکنجه، در این سرزمین که از آن ماست، نخستین جلسه محاکمه و به خاطر جمیله و ….
در بخش پیشگفتار کتاب به شرح چگونگی خاستگاه این شکنجه ها در سیستم قضایی و اجرایی الجزایر تحت حاکمیت فرانسه میپردازد و اینکه چگونه وکیل تونسی میتواند به سختی از بوپاشا بخواهد علیه این شکنجهها اعلام جرم کند و سیمون دوبوار برای آگاه و بیدار کردن وجدان جامعه فرانسه و «برانگیختن هیجان عمومی » آن را همراهی میکند.
این کتاب به طور مستند بیان میکند که در طول محاکمه چه گذشت و زندانبانان و شکنجهگران به کمک سیستم قضایی با شدت هرگونه شکنجهای را رد میکردند و در این میان برخی از افراد رده بالا با سخنان خود و با تاکید براین که اگر شکنجهها در این حد وحشتناک بوده چطور زندانی هنوز زنده است، به کمک آنها برآمدند.
در سال 2012 نیز فیلمی تلویزیونی با بازی کارولین هوپرت با نام «برای جمیله» ساخته شد.
این کتاب درایران در دهه پنجاه با عنوان «رنج ها و نبردهای جمیله بوپاشا» با صفحات کاهی توسط «منصور تاراجی» و «حسن پویان» توسط « فرخی» در 304 صفحه منتشر شده بود.
درباره نویسندگان
سیمون دوبوار (سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دو بووار) یکی از شناختهترین نویسندگان زن جهان است که در 9 ژانویه 1908 در خانوادهای ثروتمند در پاریس به دنیا آمد. او یکی از بنیانگذاران جنبش تساوی حقوق زنان در جهان و از طرفداران فمینیسم بود و کتابها، مقالات و حرکتهای تاثیرگذاری را در این زمینه انجام داد.
دوبوار برای جمیله بوپاشا کمیتهای برای عدالتخواهی و روشنگری تشکیل داد. مانیفست 343 را درباره سقط جنین به همراه نوینسدگان زن فرانسه منتشر کرد. او نویسنده کتاب «جنس دوم» نیز هست سالها با «ژان پل سارتر» زندگی کرد و در نهایت پس از مرگش در 14 آوریل 1986در گورستان مونپارناس کنار او به خاک سپرده شد.
دیگر نویسنده این اثر مستند «ژیزل حلیمی» یک زن وکیل تونسی است که مسئولیت دفاع از جمیله بوپاشا را بعهده گرفت و تلاش بسیاری برای اعاده حیثیت از این مبارز الجزایری کرد و دادگاه اعاده حیثیت جمیله به یکی از جنجالیترین محاکمات فرانسه و الجزایر تبدیل شد. این خانم وکیل که پس از فارغ التحصیلی از دانشکده حقوق و ازسال 1956 در پاریس ساکن بود، برای موکلان خود که اکثرا مبارزان سیاسی و آزادیخواه بودند تلاش بسیاری میکرد وبه فعالیتهای حقوق بشری خود مشهور است.
او همچنین به عنوان یکی از نمادهای فمینیسم جهان شناخته می شود و در سن 93 سالگی او در 28 ژوئیه 2020 درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد، هرچند نهادهای مدنی فرانسه از مکرون درخواست کردند او را در کنار چهرههای مشهور فرانسه نظیر ویکتور هوگو و ماری کوری در معبد پانتئون به خاک بسپرد.
بخشی از کتاب جمیله بوپاشا
* در ماجرای جمیله بوپاشا، آنچه خارقالعاده و استثنایی مینماید، خود حقایق نیست بلکه پردهای است که روی آنها کشیده میشود. سماجت و بردباری یک زن وکیل مدافع، غرور و علو روح دختری شنکجه دیده و شاکی، استفادهی بهینه از فرصت و تصادف مناسب و شهامت حرفهای یک قاضی، دست به دست هم دادهاند تا پردهی سیاه شب ظلماتی و مهآلودی را که هفت سال بر جنایاتی که تحت عنوان مقابله با اعمال خرابکارانه انداخته شده بود، دریده شود. تنها یک مانع در راه دریده شد نقاب نفرتانگیز جلادان فرانسوی وجود داشت و در هفت سال، پرصلابت و استوار، باقی ماند.
ولی برای فروریختن این مانع نیز شهادتی آشکار وجود داشت که باید آن را از زبان ژنرال آیره، فرماندهی عالی نیروهای فرانسوی در الجزایر شنید. ارتش فرانسه با دریده شدن نقاب چهرهی دژخیمانی که جمیله را شکنجه کردهاند، مخالف است.
*بازجویی باردیگر شروع میشود. جمیله تاکید میکند محل اختفای سی جمیل را نمیداند. یکی از کبودها به او دستور میدهد لخت شود و وقتی امتناع میکند تا آخرین تکه لباسش را با خشونت و زور درمیآورد. کبودها، جمیله را با کمک یکدیگر به صندلی دندانسازی میبندند. یکی از آنها میلهای را در دهان او میگذارد. بالای یک میز چوبی دستگاه «ژژن» قرار دارد. این کلمه را دژخیمان برای اشاره به دینام برق به کار میبرند. زندانبانان در حضور او الفاظ رکیکی را باهم ردو بدل میکنند و در همان حال ته مانده آبجوی خود را بر بدن او میپاشند.
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری