بوی یاس امین الدوله میآمد
نویسنده: زری پورجعفریان
ناشر: چهل کلاغ
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۴
تعداد صفحات: ۱۱۶
شابک: ۹۷۸۶۲۲۹۳۷۳۱۹۴
این مقاله را ۸ نفر پسندیده اند
بوی یاس امین الدوله میآمد
آنهایی که سینمای جزئینگر و ناظر بر زندگی واقعی را دوست دارند حتما که دل به داستانهای ساده و خوشخوان زری پورجعفریان در نخستین کتابش، بوی یاس امینالدوله میآمد، هم خواهند سپرد؛ از این رو که گاه و بیگاه غرق در روایتهایی ژرفانگرانه از روزمرگیهای سادهی قهرمانانی اندوهگین و مستاصل در برابر شکست عشقی، آرمانخواهی، آلزایمر و پیری و زمینگیری و پول و آینده و عشق و تسلی، حس میکنی که داری یکی از آن فیلمهای خوشساخت سینمای نئورئالیسم را نگاه میکنی، درنگ میکنی، فکر میکنی، خودت را جای آدمهای روایتها میگذاری و سعی میکنی تجسم کنی منظرههای ساده را، کاناپهی تختخوابشویی را در یک شرکت پیمانکاری مثلا، درخت بید و باران پشت پنجره را، نورهای مورب آبی و قرمز و سبز را در سالن یک کنسرت، خیابان آزادی و بوی گاز اشک آور را و این همه از قاب نگاه قهرمانهایی ساده شبیه به خودت و در لفافی از یک زنانهنویسی پخته و پیراسته.
داستانهای کتاب بوی یاس امینالدوله میآمد، که به تازگی و از سوی نشر چهلکلاغ به بازار آمده، به راستی که خود زندگیاند، داستانهایی که هر یک با نثری خوشآهنگ و خوشایند، حزن و شادی و رخوت و پویایی را در بطن زندگیهایی کاملا واقعی، شبیه به روایتهایی مستند به مخاطب مینمایانند، تو گویی مخاطب خود حین خواندن دارد در این داستانها زندگی میکند، یا آینه گرفته در برابر زندگی واقعی خودش، خودش را دارد تماشا میکند، خودش را با همهی نقصها و خوبیها و کمالاتش در کشاکش با فرسودگی زندگی، آرزوهای بربادرفته، امیدهای کوچک سوسوزن؛ و این همه در جوار بازتعریفی ظریف و زیرپوستی از شکوه زیستن در رخوت که گاهی در یک گلولهی رنگی کاموا، در بوی قرمهسبزی، یک کیلو نارنگی لامپی توی یک کیسه، یک خانهی خاطرهانگیز قدیمی در خیابان جمالزاده، امید به پیدا شدن یک گمشده، آسمان شب تهران یا مثلا یک لیوان چای دارچینی پژواک میافکند.
به این ترتیب است که این کتاب و این داستانها و خاطرهی خواندن این روایتها را مثل یک کتاب بالینی، یک کتاب بیبزک که فقط خواسته راست بگوید، روی طاقچهی قلبت میگذاری، یک جای امن تا باز به آنها برگردی و خودت را مرور کنی، خویشتن خویشت را.

جملههای ساده و کوتاه نویسنده، با چنان ریتم خوبی در کنار هم نشستهاند و کلمات ساده و شیوا چنان درست در جای خودشان قرار گرفتهاند که داستانها طنینی خوش و لحنی لطیف به خود گرفتهاند، چنان که ایمان بیاوری با نویسندهای روبهرو هستی که سبک و سیاق خودش را در نوشتن پیدا کرده است.
داستانهایش اتیکت خودش را دارند، شناسنامهی خودش را؛ تو گویی نویسنده روح دمیده در این سادگی پرطمانینه و غمانگیز روایتها و از همین روست که شکستهای عشقی، نومیدیها، تنهاییها، رنج مهاجرت از شهرستان به تهران، بدخلقیها و بیمهریها، به دنبال کار و یک لقمه نان دویدنها، در بلواهای سیاسی مثل قطرهی زلال سرگشتهای در امواج گم شدنها، همه و همه که بازتابهای روزگار زیستهی نویسندهاند به رساترین و غیرشعاریترین شکل ممکن، تاریخ معاصر را، این روزهای کدر را که همه تجربه کردیمشان، ثبت و ضبط کردهاند؛ از این رو باید گفت که بیشک پس از سالها بازگشت به این داستانها بخشی از تاریخ زندگی مردمان سادهی این روزگار را فرایاد خواهد آورد، بخشی از تاریخ و روزهایی که در اندوه و امید پشت سر گذاشتیم و نویسندهای که سبک و قلم خودش را داشت، مکتوبشان کرد، حتی آن روزمرگیهای سادهی فرارشان را که شاید خودمان هم از یاد برده باشیمشان.
نویسنده معرفی: نسیم خلیلی








یک دیدگاه در “بوی یاس امین الدوله میآمد”
من فکر میکنم «بوی یاس امینالدوله میآید» یه اثر لطیف و در عین حال غمگینه — از اون نوع نوشتهها که با ظرافت زنانه، دلتنگی و خاطره رو به هم میتنه.
زری پورجعفریان معمولاً روایت رو از زاویهی درونی و احساسی مینویسه، طوری که فضا پر از عطر، رنگ و حس میشه.
در این کتاب هم بوی یاس در واقع یادآور گذشتهست؛ ترکیبی از عشق، فقدان و خاطراتی که هنوز زندهان.
به نظرم قدرت کتاب در سادگی و حس صادقانهاشه، نه در پیچیدگی داستان.
ولی اگه بخوام نقدی هم بگم، گاهی نثرش اونقدر شاعرانهست که روایت کمی گم میشه.