کتاب «آرامش» اثر آلن دوباتن، کتابی برای افزایش مهارت‌های فردی و خودیاری است. او در این کتاب به اضطراب و مشکلاتی که در راه آرامش با آن‌ها مواجه می‌شویم پرداخته و از مهارت‌های مختلف برای کنترل و برطرف کردن این مشکلات استفاده می‌کند. آلن دوباتن این کتاب را با کمک موسسه خود، «مدرسه زندگی» منتشر کرده و با نگاهی عمیق و فلسفی به مسئله اضطراب و موانع آرامش پرداخته است. 

تمارینی که در این کتاب برای رسیدن به آرامش تعریف شده، مانند باقی تمرین‌ها ذهنی و از سر نادیده گرفتن مشکلات نبوده، بلکه شامل تفسیر و واکاوی نگرانی‌ها، بی‌تابی‌ها و حتی خشم ناگهانی می‌شوند. از آن جایی که رسیدن به آرامش بزرگترین آرزوی هر آدمی است، این کتاب کمک می‌کند تا افراد کمی صبورتر، آسوده‌تر و متین‌تر باشند و در مواجهه با شکست‌هایشان با شوخ‌طبعی و در کمال آرامش رفتار کنند. 

دوباتن در این کتاب، به طور کامل به ریشه هر نوع اضطراب، خشم و نگرانی‌های روزمره می‌پردازد و پس از آن از شیوه‌های مهار و کنترل این مسائل می‌گوید. او اعتقاد دارد دلیل بزرگ به آرامش نرسیدن آدم‌ها، نشناختن همین مهارت‌هاست. مهم‌ترین مهارت برای داشتن زندگی آرام، نه رسیدن به آرامش که حفظ آن است. به طور کلی مفاهیم این کتاب به چهار دسته کلی روابط، افراد دیگر، کار و در نهایت آرامش تقسیم می‌شود. 

آلن دوباتن نویسنده و فیلسوف سوئدی است که در سال 1969 در زوریخ به دنیا آمده. کتاب‌های او شامل موضوعات مختلفی از مشکلات انسان امروزی و فلسفه زندگی او می‌شود. او علاوه بر نوشتن کتاب‌های فلسفه (روزمره) سخنران خوبی هم هست و برای سخنرانی‌های فلسفی خود به کشورهای مختلفی در دنیا سفر کرده و مستندهای تلویزیونی بسیاری ضبط کرده است. 

از موفق‌ترین کتاب‌های او می‎‌توان به «اضطراب موقعیت» و «معماری شادی» اشاره کرد. او مدیر موسسه «مدرسه زندگی» در سال 2008 و موسسه «معماری زندگی» در سال 2009 است. هدف او از تاسیس این دو موسسه، آموزش درس‌های حکمت‌آموز زندگی به مردم عادی و به دور از آموزش‌های آکادمیک است. از کتاب‌های آلن دوباتن می‌توان به «جستارهایی درباره عشق»، «تسلی‌بخشی‌های فلسفی»، «اضطراب وضعیت»، «معنای زندگی»، «شغل مورد علاقه»، «آرامش» و… اشاره کرد.

دوباتن دکترای فلسفه از دانشگاه هاروارد دارد اما آن چه که فلسفه او را با سایر فلاسفه متمایز می‌کند، نگاه ویژه‌اش به هستی و استفاده منحصربه‌فرد و از واژه‌های ساده است. در واقع می‌توان او را به پلی بین علم فلسفه و مردم تشبیه کرد. ناگفته پیداست که همین امر باعث شده بسیاری از فلاسفه هم‌عصرش میانه خوبی با او نداشته باشند. با این حال در میان خوانندگان و مردم عادی شهرت و محبوبیت بالایی دارد. 

برشی از کتاب آرامش: 

رؤیای موجود در پس تمام اختلافات و ناراحتی‌های روابط این است که کسی را بیابیم تا بتوانیم با او شاد باشیم. با توجه به چیزهایی که عموماً اتفاق می‌افتد، این انتظار کمابیش خنده‌دار به نظر می‌رسد.

رؤیایمان این است که کسی را پیدا کنیم که ما را درک کند، خواسته‌ها و رازهایمان را با او در میان بگذاریم و بتوانیم با او ضعیف، بازیگوش، آرام و کاملاً خودمان باشیم.

و یک‌باره هراس آغاز می‌شود: آن هنگام که دندان‌هایمان را مسواک می‌زنیم و از پشت دیوار اتاق هتل غیرمستقیم سروصدای مشاجره‌ی زوج اتاق کناری را می‌شنویم؛ آن هنگام که زوجی اخمو را پشت میز بغلی در رستوران می‌بینیم و البته آن هنگام که جنجال به روابطمان هجوم می‌آورد.

آن‌طور که در رابطه به شدت بدرفتاری می‌کنیم، در هیچ‌جای دیگر این رفتارها از ما سر نمی‌زند. ما در رابطه به افرادی تبدیل می‌شویم که دوستانمان حس می‌کنند تاکنون شناخت درستی از ما نداشته‌اند. استعداد حیرت‌انگیزی برای پریشانی و خشم در خود کشف می‌کنیم، سرد و عصبانی می‌شویم و در را محکم می‌کوبیم. دشنام می‌دهیم و زخم‌زبان می‌زنیم. امیدهای بلندبالای خود را وارد رابطه می‌کنیم اما در عمل به نظرمان می‌رسد گویی این رابطه مشخصاً طوری طراحی شده که پریشانی ما را به حداکثر برساند.