دربارهی کتاب
سالمرگي همان بزمرگي* است، کنايتي است که مرگ خواسته و ناخواسته در ميان آدميان ميافتد و سبب از ميان رفتن آرزوهاي نجيب آدمي ميشود که هيچگاه سرانجام نمييابد. در اين رمان مرگ در ميان خانوادهاي رخ ميدهد و هر يک از آنان به شکلي از ميان ميروند. يکي از قهرمانان اصلي داستان خودکشي ميکند، او و ديگر افراد خانواده رنجش خود از اين عمل را در حالي که گرد هم نشستهاند واگويه ميکنند. به زبان ديگر جدال ميان بودن و زيستن است، زيستن که آدمي آن را به شايستگي و زيبايي ميطلبد و بودن، بيمعنا زيستن است.
در اين کتاب آدمها پوشينه به صورت دارند و هر کدام نماد اسطورههايي هستند که ميبايد باشند. براي بازيابي نشانهها و رد اسطوره در آن بايد کتاب را چند باري خواند.
*بزمرگي: سالي که مرگ در ميان گلهي گوسفندان ميافتد.