
اشتیاق به پندار
رساله فروید که بیشتر به شکل جستاری از سر ذوق و قریحه شخصی نوشته شده تا یک پژوهش تخصصی، در کنار تمدن و ناخوشایندیهای آن و موسی و یکتاپرستی نمایانگر مرحلۀ متأخری در روند تطور فکری اوست که در آن میتوان رد بسیاری از مسائلی را که طی قرون نوزدهم و بیستم به دغدغههایی مبرم و اساسی بدل شدند پی گرفت. اما مسالهی اصلی بحث همچنان حول مضمون مهم تفکر فروید شکل میگیرد، یعنی معضلات ناشی از تخاصمی دیرینه و ماندگار که میان نیازهای غریزی فرد و الزامات جمعی فرهنگ و تمدن وجود دارد، تخاصمی که همواره تهدیدی برای دستاوردهای فرهنگ باقی میماند و میتواند فاخرترین تجلیات آن را به انحطاط بکشاند.