سرهای بریده، گورهای خالی
رمان خونخورده رمانی است پر از قبرهای خالی، مردههای باستانی، نمادهای مسیحی، عشقهای ناکام، تصاویر سینمایی، نامها و مکانهای آشنا، و البته خون. رمانی که اسم تاریخ را بارها و بارها گوشزد میکند و در حال انفجار از رخدادهای تاریخ معاصر است و البته تاریخ را دستکاری میکند. اما نویسنده به تاریخ دیگری نیز اشاره میکند. تاریخی که در جایی ثبت نشده. تاریخی که مربوط به رویدادهای بزرگ تاریخی و فاتحان و شکستخوردگان نیست. این تاریخ انسانهای معمولی است.