از زمان پیدایش متن مکتوب تا به امروز، عشق همواره به عنوان یکی از محورهای اصلی بسیاری از داستانها حضور داشته. ادبیات فارسی از قدیم، چه در نثر و چه در نظم، خالی از عشق نبوده. حتی اگر ماجرای آن به طور مستقیم به عشق دودلداده نمیپرداخته، مضمون یا جهانبینی خیلی از آثار و جد و جهد ادیبان برپایه عشق بوده، تا آن اندازه که همه این شعر را پس ذهنمان داریم: هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچهایم .
بخشی از ادبیات داستانی معاصر و جدی ایران هم برخوردار از تم و فضای عاشقانه است. داش آکل، چشمهایش، سووشون، شب یک شب دو، آتش بدون دود، درخت گالبی و شرق بنفشه هفت داستان فارسی معروف هستند که در آنها عشق حضور پررنگ دارد. اگر دوست دارید با این داستانهای عاشقانه بیشتر آشنا شوید، این مطلب را بخوانید.
شما کدام داستان فارسی عاشقانه را معرفی میکنید؟