vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

ناصر تقوایی؛ روایتگر جان و جهان ایرانی در قابهایی جاودانه

ناصر تقوایی یکی از برجسته‌ترین فیلم‌سازان و نویسندگان معاصر ایران است که آثارش فراتر از مرزهای سینما، به فرهنگ و ادبیات نیز پیوند خورده‌اند. او با نگاهی دقیق و انسانی به زندگی مردم، به‌ویژه در جنوب ایران، توانست روایت‌هایی بسازد که هم بومی و ریشه‌دارند و هم جهانی و ماندگار. از مستندهای آغازین تا فیلم‌های داستانی شاخص، تقوایی همواره دغدغه‌ی حقیقت، زیبایی و هویت را در قاب تصویر دنبال کرده است. این پرونده تلاشی است برای مرور زندگی، آثار و اندیشه‌های او؛ هنرمندی که سینمای ایران را با زبان تازه‌ای از روایت و تصویر غنی ساخت.

 

 

  این مقاله را ۷ نفر پسندیده اند

 


ناصر تقوایی؛ روایتگر جان و جهان ایرانی در قابهایی جاودانه

 

 

ناصر تقوایی،  (۱۳۲۰-۱۴۰۴) فرزند آبادان و قصه‌گوی بزرگ سینمای ایران، با قاب‌هایش زندگی را به شعری دراماتیک بدل کرد. او از دل کوچه‌های جنوب و صدای دریا، روایت‌هایی ساخت که هم بوی خاک وطن می‌دهند و هم طنینی جهانی دارند. فیلم‌هایی چون آرامش در حضور دیگران، ناخدا خورشید و سریال جاودانه دایی‌جان ناپلئون تنها آثار هنری نیستند؛ بلکه آیینه‌ای از فرهنگ، عشق، رنج و امید مردمان این سرزمین‌اند.

تقوایی در هر تصویر، حقیقت را با خیال درآمیخت و از دل روزمرگی، حماسه‌ای انسانی آفرید. این پرونده، دعوتی است به سفر در جهان او؛ جهانی که در آن سینما نه فقط هنر، که زبان دل و حافظه جمعی یک ملت است.

 

ناصر تقوایی فیلمسازی کم‌کار اما عمیق بود که با آثاری چون ناخدا خورشید و دایی‌جان ناپلئون، جغرافیای جنوب و فرهنگ مردم ایران را به شخصیت‌های زنده در سینما بدل کرد. او با نگاه مردم‌شناسانه، سکوت‌ها و صداهای بومی، و وفاداری به کیفیت، جهانی منحصربه‌فرد ساخت که فراتر از مرزها معنا یافت. سید حسام فروزان سعی کرده است در این مقاله به مهمترین مولفه‌های زیست و جهان هنری تقوایی بپردازد.

 

 

ناصر تقوایی فیلمساز مؤلف و جریان‌ساز ایرانی بود که با وجود آثار محدود، کارنامه‌ای بسیار اثرگذار بر جای گذاشت. او با فیلم‌ها، سریال دایی‌جان ناپلئون، مستندهای شاعرانه و نوشته‌های ادبی، واقع‌گرایی و طنز را با نقد اجتماعی و فرهنگی درآمیخت. تقوایی منتقد سانسور و ساختارهای بسته بود و حتی خانه‌نشینی و فیلم‌نساختن را نوعی اعتراض می‌دانست تا راهی برای تولد سینمایی تازه گشوده شود. کیوان کثیریان منتقد سینما در این یادداشت نگاهی جامع به تقوایی داشته است و جلوه‌های هنر او را برشمرده است که می‌خوانید.

 

 

اقتباس یکی از جنبه‌های مهم آثار تقوایی است. به نوعی می‌توان گفت او در کنار داریوش مهرجویی بهترین نمونه‌های اقتباس از آثار ادبی ایرانی و خارجی را در سینمای ایران به دست داده است. علیرضا آقایی راد، نویسنده و منتقد ادبی در این مقاله خواندنی کوشیده است سبک و سیاق تقوایی در اقتباس را توضیح دهد. 

 

 

شاید این هم از بداقبالی ادبیات داستانی معاصر ما بود که ناصرخان عزیز ما  تنها یک مجموعه داستان منتشر کرد. البته چندین فیلمنامه و آثار چاپ نشده دیگری هم دارد. اما  تابستان همان‌سال هم رشک‌برانگیز است. یک مجموعه داستان پیوسته،  اثری کوتاه اما باشکوه و به‌یادماندنی و تنها کتاب داستانی که از ناصر تقوایی برجای مانده و حکایت از تسلط شگفت‌انگیز او بر ادبیات داستانی، به‌ویژه داستان کوتاه دارد. آرزو حسینی در این یادداشت این اثر مهم تقوایی را معرفی کرده است.

 

 

امیر آرمانی در این متن کوتاه نگاهی انتقادی و شاعرانه به وضعیت امروز سینمای ایران دارد؛ نویسنده با یادآوری نام‌های بزرگ و جریان‌ساز چون ناصر تقوایی، بیضایی، مهرجویی، علی حاتمی و کیمیایی، سینمای کنونی را بی‌روح، بی‌وجدان و تهی از معنا می‌خواند و آن را در تضاد با آثار عمیق و وجدان‌مند گذشته قرار می‌دهد. او این بزرگان را نگهبانان وجدان فرهنگی ملت می‌داند که در غیابشان، سینما به ابتذال و سطحی‌نگری فروغلتیده است. با این حال، متن در پایان روزنه‌ای از امید می‌گشاید؛ امید به نسیمی تازه که دوباره سینما را به حقیقت، انسان و معنا پیوند دهد.

 


این متن به مقایسۀ دو روایت از زندگی میرزا کوچک‌خان جنگلی می‌پردازد: فیلمنامۀ ناصر تقوایی و سریال بهروز افخمی. تقوایی با رویکردی پژوهشی و مردم‌شناسانه، جنبش جنگل را در بستر فرهنگ و زندگی اجتماعی گیلان بازسازی کرده و میرزا را شخصیتی چندوجهی و درگیر با تضادها نشان می‌دهد؛ اثری که بیشتر شبیه تاریخ‌نگاری روایی است تا یک سناریوی تلویزیونی. در مقابل، افخمی برای رسانه‌ای جمعی چون صداوسیما ناگزیر به ساده‌سازی روایت، تمرکز بر خط داستانی روشن و قهرمان‌محور کردن میرزا شد تا مخاطب عام بتواند داستان را دنبال کند.

بنابراین، تفاوت اصلی میان این دو اثر نه فقط در جزئیات، بلکه در نوع نگاه به تاریخ است: تقوایی وفادار به پیچیدگی واقعیت تاریخی و افخمی متکی بر ضرورت‌های روایت تلویزیونی. مقاله پرند ایرانمهر را بخوانید.

 

 

ناصر تقوایی معلم درجه یکی بود و آثارش مثل کلاس درس سینما هستند. کتاب «سینمای ناصر تقوایی» هم با تحلیل ساختاری فیلم به فیلم کارهای تقوایی و نگاه تیزبین دو نویسنده آن (سعید عقیقی و رضا غیاث) می‌تواند مثل یک دوره آموزشی فشرده سینما برای خواننده کتاب عمل کند. «سینمای ناصر تقوایی» به تنهایی جای خالی کتابی تحلیلی درباره این فیلمساز بزرگ و قدرندیده را پر کرده است. با خواندن این کتاب حسرت فیلمهای ساخته‌نشده تقوایی بیشتر بر دل آدم می‌ماند… این یادداشت به معرفی این کتاب مهم می‌پردازد.  

 


سریال «دایی جان ناپلئون» بی‌اغراق از شاهکارهای ناصر تقوایی است که در خاطره جمعی ایرانیان به عنوان بهترین سریال تاریخ تلویزیون ایران ثبت شده است. بخشی از شهرت رمان «دایی جان ناپلئون» هم متعلق به سریال آن است که سال 1354 و فقط 5 سال بعد از انتشار داستان ساخته شد و از موفق‌ترین آثار تلویزیونی قبل از انقلاب به شمار می‌رود.

در این یادداشت روبرت صافاریان از دریچه مضمونی نگاهی انداخته است به سریال و داستان «دایی جان ناپلئون». او معتقد است گرچه داستان سریال در آخرین روزهای پهلوی اول می‌گذرد اما روح فيلم، روح اواخر دوران محمدرضا شاه است. بخصوص از حیث نگاه فیلمساز به مسائل اخلاقی که با نگاه امروز ما متفاوت است. این مقاله نخستین بار در مجله سینما ادبیات به چاپ رسیده است و در وینش آن را بازنشر می‌کنیم.

 


نظر به اهمیت دایی جان ناپلئون جا دارد بیشتر به آن بپردازیم. میان شخصیت دایی جان ناپلئون با شخصیت‌ دن کیشوت همسانی‌هایی هست: دن کیشوت حکایت زوال پهلوانی و شهسواری قبل از دوران نوزایی است و دایی جان ناپلئون حکایت زوال اشرافیت در سایه تغییر ساختاری دهه‌های ابتدایی قرن حاضر. هردو را می‌توان در چارچوبی که لوکاچ از آن به «قهرمانان مسئله‌دار» تعبیر می‌کند گنجاند.

هر دو مظهر طبقاتی اجتماعی‌اند که مهر باطله بر آن خورده است، اما چون نمی‌توانند این زوال را باور کنند، دچار توهم می‌شوند و همه‌چیز و همه‌کس را سرگرم توطئه علیه خود ببینند. ازاین‌رو از نوع قهرمانان حماسه مضحک جای می‌گیرند.

 


ایرج پزشکزاد از چه خاستگاهی نویسنده شده بود و نوشتن این کتاب مستطاب دایی جان ناپلئون در زندگی‌اش چه تاثیراتی گذاشت؟ داستان و شخصیت‌های باغ بزرگ دایی جان هرکدام چه ردپایی در زندگی او داشتند؟ کتاب روی دنیای بیرون چه اثری داشت؟ در این یادداشت ده نکته درباره پزشکزاد و رمان و بعداً سریال دایی جان ناپلئون می‌توانید بخوانید.

 

 

داستان‌های مجموعه «تابستان همان سال» نمونه هنر والای ناصر تقوایی در ادبیات است. حیفمان آمد در این پرونده داستانی از او نداشته باشیم. داستان ششم از این مجموعه را با صدای بهناز شیربانی در وینش آوا بشنوید.

 

 

عکاسی همیشه بخشی از زیست هنرمندانه ناصر تقوایی بوده‌است؛ پیش از فیلمسازی، در دوران فیلمسازی و حتی در دوران خانه‌نشینی و کناره گرفتن از سینما… قاب‌های به‌یادماندنی‌ در فیلم‌هایش هم همین را گواهی می‌دهند. در چند نمایشگاه انفرادی و گروهی هم مجموعه‌ای از عکسهای او به تماشا گذاشته شد.  در این آلبوم تصویری مروری داریم بر برخی از عکس‌های او در پشت صحنه.

 

 

در پایان می‌توانید مستند کوتاه «نخل» ساخته‌ی ناصر تقوایی را در لینک زیر ببینید.

 

 

کتاب های بکار رفته در این مقاله

تابستان همان سال

نویسنده: ناصر تقوایی

ناشر: چاپخانه زیبا

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۴۸

تعداد صفحات: ۶۵


دایی جان ناپلئون

نویسنده:  ايرج پزشك‌زاد

ناشر: فرهنگ معاصر

نوبت چاپ: ۴

سال چاپ: ۱۴۰۳

تعداد صفحات: ۵۷۶

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۰۵۱۴۵۶

تهیه این کتاب

سینمای ناصر تقوایی

نویسنده: سعید عقیقی ، رضا غیاث

ناشر: چشمه (گیلگمش)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۳۷۷

شابک: ۹۷۸۶۲۲۹۷۷۷۳۵۰

تهیه این کتاب
 

نوشته‌های مرتبط

2 دیدگاه در “ناصر تقوایی؛ روایتگر جان و جهان ایرانی در قابهایی جاودانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *