سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

ذهن تصمیم‌گیر یک مدیر

ذهن تصمیم‌گیر یک مدیر

 

بسیاری معتقدند که مدیریت چیزی نیست جز مهارت در تصمیم‌گیری. اگر حتی بخشی از این گزاره هم درست باشد، پس بسیار مهم است که بدانیم در ذهن مدیران برای تصمیم‌گیری چه می‌گذرد و اصولاً تصمیم‌گیری چیست و چه فرآیندی در آن سپری می‌شود. در این پرونده ویژه از وینش، می‌خواهیم به ذهن تصمیم‌گیر یک مدیر بپردازیم.

بسیاری معتقدند که مدیریت چیزی نیست جز مهارت در تصمیم‌گیری. اگر حتی بخشی از این گزاره هم درست باشد، پس بسیار مهم است که بدانیم در ذهن مدیران برای تصمیم‌گیری چه می‌گذرد و اصولاً تصمیم‌گیری چیست و چه فرآیندی در آن سپری می‌شود. در این پرونده ویژه از وینش، می‌خواهیم به ذهن تصمیم‌گیر یک مدیر بپردازیم.

 

 

نخستین کتابی که بهتر است موضوع را با آن آغاز کنیم مدیران و چالش‌های تصمیم‌گیری است. موضوع کتاب درآمدی به روان‌شناسی تصمیم‌گیری و قضاوت است. بنیان‌گذار این قلمرو پژوهشی در اقتصاد و مدیریت، هربرت سایمون نخستین برنده جایزه نوبل در اقتصاد است. نظریه سایمون در زمینه روانشناسی تصمیم‌گیری که با عنوان «منطق‌گرایی محدود (عقلانیت محدود)» و «انتخاب رضایت‌بخش» بیان‌شده است، تاکنون اهمیت خود را حفظ کرده است.

یکی از مباحث جالب و تازه روانشناسی تصمیم‌گیری که از پیگیری و توسعه مطالعات سایمون قدرت گرفته، «قضاوت‌های هیوریستیک یا شهودی» است. پیشگامان پژوهش در این حوزه دانیل کانمن و عاموس تورسکی هستند. این دو پژوهشگر در مطالعات خود نشان دادند که در عمل و در محیط واقعی کار، مدیران از راه محدود کردن دامنه جستجو و معیارهای انتخاب و تکیه بر محاسبات ساده و سرانگشتی به ساده‌سازی فرایند تصمیم‌گیری می‌پردازند. در این میان، آنان دریافتند که قضاوت‌های شهودی معمولاً با خطاهای سیستماتیک همراه است که می‌تواند آثار نامطلوب سازمانی داشته باشد.

این کتاب که سال‌ها مرجع درس تصمیم‌گیری در مدرسه بازرگانی هاروارد و دیگر مدارس کسب‌وکار بوده؛ پیشرفت‌های نوین در عرصه تحقیقات تصمیم‌گیری را با مثال‌هایی متنوع از عرصه‌های مختلف ترکیب کرده و متنی خواندنی برای همه کسانی که مایل به درون‌نگری و تحلیل تصمیم‌ها و قضاوت‌های خود و دیگران هستند، عرضه کرده است.

 

مدیران و چالش‌های تصمیم‌گیری

رفع چالش‌های تصمیم‌گیری برای حذف خطاهای سیستماتیک

یکی از مباحث جالب و تازه روانشناسی تصمیم‌گیری که از پیگیری و توسعه مطالعات سایمون قدرت گرفته، «قضاوت‌های هیوریستیک» است. پیشگامان پژوهش در این حوزه کاهنمن و تورسکی هستند. این دو پژوهشگر در مطالعات خود نشان دادند که در عمل و در محیط واقعی کار، مدیران از راه محدود کردن دامنه جستجو و معیارهای انتخاب و تکیه بر محاسبات ساده و سرانگشتی به ساده‌سازی فرایند تصمیم‌گیری می‌پردازند. قضاوت‌های هیوریستیک معمولاً با خطاهای سیستماتیک همراه است که می‌تواند آثار نامطلوب سازمانی داشته باشد.

 

اما اگر بیشتر بخواهیم به درون اعماق ذهن تصمیم‌گیر برویم، کتاب ذهن فریبکار شما راهنمای ما خواهد بود. چگونه ذهن در اوج اعتمادی که به آن داریم، فریب‌مان می‌دهد؟ بیشتر چیزهایی که ما به یاد می‌آوریم و باور داریم یا مخدوش است یا کاملاً اشتباه. به نظر می‌رسد مغز ما پیوسته در حال تولید مشاهده‌ها، خاطره‌ها و باورهای گمراه‌کننده است. با وجود این، ما همچنان تمایل داریم درستی تجربیات خود را مسلم فرض کنیم.

این کتاب به مخاطب می‌گوید هر چیزی که ما تجربه می‌کنیم یا به آن فکر می‌کنیم تبدیل به خاطره می‌شود، خاطره‌ای که برساخته می‌شود، تغییر می‌کند و با خاطرات دیگر تلفیق می‌شود. ما طوری به خاطرات خود استناد می‌کنیم که انگار گذشته به‌دقت در آن‌ها ثبت و ضبط شده است، درحالی‌که شواهد نشان می‌دهد حتی به شفاف‌ترین و مطمئن‌ترین خاطرات هم باید مشکوک بود. ما خاطرات را بیش از آنکه بازیابی کنیم، بازسازی و به‌روزرسانی می‌کنیم و اطلاعات را در هر بار دسترسی تغییر می‌دهیم. حتی مغز ما فضاهای خالی در خاطرات‌مان را با ساختن اطلاعات موردنیاز پر می‌کند. درنتیجه نباید خاطرات را مبنایی برای تصمیم‌گیری در نظر گرفت.

خواننده در این کتاب مغالطه‌های منطقی و سوگیری‌های شناختی را می‌شناسد. و با نحوه تأثیرگذاری نامحسوس آن‌ها بر تفکر، با قواعد تجربی و اکتشافی ذهن و میان‌برهای ذهنی که ما هنگام تفکر از آن‌ها استفاده می‌کنیم، آشنا می‌شود. میان‌برهای ذهنی هرچند در بسیاری موقعیت‌ها کارآمد هستند. ولی ممکن است باعث گمراهی ما هم بشوند.

 

ذهن فریبکار شما

چگونه ذهن فریب‌مان می‌دهد؟

بیشتر چیزهایی که ما به یاد می‌آوریم و باور داریم یا مخدوش است یا کاملاً اشتباه. به نظر می‌رسد مغز ما پیوسته در حال تولید مشاهده‌ها، خاطره‌ها و باورهای گمراه‌کننده است. باوجوداین، ما همچنان تمایل داریم درستی تجربیات خود را مسلم فرض کنیم. استیون نولا در کتاب ذهن فریبکار شما مخاطبانش را با ترفندهای مغز برای گمراه کردن و سوق دادن به سمت نتیجه‌گیری‌هایی آشنا می‌کند که ارتباط چندانی با واقعیت ندارند. درواقع کتاب ذهن فریبکار شما به بررسی مسئله فراشناخت پرداخته است؛ یعنی اندیشیدن درباره خودِ تفکر.

 

حالا که صحبت از مغالطه شد، لازم است نگاهی هم به کتاب مغالطه‌های پرکاربرد بیندازیم. مغالطه یکی از مفاهیم مهم در زندگی است. زیرا بخش بزرگی از اندیشیدن انسان، خودفریبی یا دیگرفریبی است که انسان در حالت طبیعی‌اش به سمت حقیقت حرکت نمی‌کند. و حتی دوستدار حقیقت نیست. خودش را دوست می‌دارد و چیزهایی را که به او خدمت می‌کنند و او را بهتر از آن‌چه هست نشان می‌دهند و خواسته‌هایش را برآورده می‌کنند. چیزهایی را دوست دارد که عامل‌های تهدیدکننده او را شناسایی و نابود می‌کنند. این چنین است که تصمیمات ما می‌تواند تحت تأثیر مغالطه‌ها به انحراف کشیده شود.

به‌این‌ترتیب می‌بینیم که باید گام‌به‌گام به شناخت بیشتر کارکردها و قواعد کاری مغز نزدیک شویم. کتاب قوانین مغز می‌تواند دریچه‌ای به این شناخت باشد. درواقع بیشتر ما از آنچه در مغزمان می‌گذرد اطلاعی نداریم. درحالی‌که عصب‌پژوهان جزئیاتی از مغز را آشکار ساخته‌اند که همه باید از آن آگاهی داشته باشند. با آگاهی از این جزئیات می‌توان مغز و نیازهای مغز را شناسایی کرد تا بتوان بیشترین بهره را از آن به دست آورد.

این کتاب در هر فصل قانونی از مغز را ارائه می‌دهد. سپس در همان رابطه پیشنهادهایی را برای عملی کردن آن قوانین در زندگی روزمره مطرح می‌سازد. ازاین‌رو کتاب، فرایندی را پیگیری می‌کند که طی آن یافته‌های علمی و تخصصی عصب‌پژوهی به راهکارهایی عملی و عام (غیرتخصصی) برای مدیریت ابعاد مختلفی از زندگی روزمره بدل می‌شود. به عبارتی این کتاب کوششی است در راه شناساندن یافته‌های عمده در حیطه عصب‌پژوهی و کاربردهای احتمالی آن در محیط و عرصه‌های زندگی امروزی.

 

مغالطه‌های پرکاربرد؛ ۴۴ ترفند کثیف برای برنده شدن در بحث‌ها

دیگرفریبی با فنون مغالطه

مغالطه یکی از مفهوم‌های مهم در زندگی انسان است زیرا بخش بزرگی از اندیشیدن انسان خودفریبی یا دیگرفریبی است که انسان در حالت طبیعی‌اش به سمت حقیقت حرکت نمی‌کند و حتی دوست‌دار حقیقت نیست؛ خودش را دوست می‌دارد و چیزهایی را که به او خدمت می‌کنند و او را بهتر از آن‌چه هست نشان می‌دهند و خواسته‌هایش را برآورده می‌کنند؛ چیزهایی را دوست دارد که عامل‌های تهدیدکننده او را شناسایی و نابود می‌کنند.

 

اما آیا می‌توان همین مغز را با همه کاستی‌هایی که دارد، در وادی استراتژی به کار انداخت؟ کتاب ذهن استراتژیست؛ تکنیک‌های کاربردی تفکر استراتژیک در سطح ملی، سازمانی و فردی با بیان تکنیک‌های کاربردی تفکر استراتژیک همراه با فکرافزارهای مختلف و بخش‌هایی مانند ورزش ذهنی سعی دارد خواننده را به تمرین کردن وادارد. و از این رهگذر استراتژیک اندیشیدن را به عادت تبدیل کند.

کتاب ذهن استراتژیست سعی کرده است با ارائه تکنیک‌هایی که الزاماً پیوسته نیستند و به تنهایی می‌شود از هر یک بهره برد به افراد پرمشغله کمک کند تا در میان کارهایشان تکنیکی از این کتاب را برگزینند و تمرین کنند تا در انجام امورشان با کمبود وقت مواجه نشوند. از دیگر ویژگی‌های این کتاب بیان مسئله‌ها و تجربیات در سه سطح فردی، سازمانی و ملی است که سبب می‌شوند افراد با جایگاه‌های مختلف در سطوح مختلف بتوانند از این کتاب استفاده کنند.

ذهن استراتژیست؛ تکنیک‌های کاربردی تفکر استراتژیک در سطح ملی، سازمانی و فردی

تفکر استراتژیک ذهن استراتژیست می‌خواهد

کتاب «ذهن استراتژیست؛ تکنیک‌های کاربردی تفکر استراتژیک در سطح ملی، سازمانی و فردی» با بیان تکنیک‌های کاربردی تفکر استراتژیک همراه با فکرافزارهای مختلف و بخش‌هایی مانند ورزش ذهنی سعی دارد خواننده را به تمرین کردن وادارد و از این رهگذر استراتژیک اندیشیدن را به عادت تبدیل کند. از سوی دیگر کتاب ذهن استراتژیست سعی کرده است با ارائه تکنیک‌هایی که الزاماً پیوسته نیستند و به تنهایی می‌شود از هر یک بهره برد به افراد پرمشغله کمک کند تا در میان کارهایشان تکنیکی از این کتاب را برگزینند و تمرین کنند.

 

کتاب فقر احمق می‌کند زاویه دیگری را در شناخت محدودیت‌های مغز می‌گشاید که باعث حیرت می‌شود. کتاب تلاش می‌کند نشان دهد مسئله کمیابی یا کمبود چنان ذهن را تسخیر می‌کند که می‌تواند باعث تصمیم‌گیری‌هایی به‌شدت اشتباه و زیان‌بار بشود. این کتاب همچنین ایده‌هایی را پیشنهاد می‌دهد تا از طریق آن‌ها بتوان کمیابی را مهار کرده و از این طریق به موفقیت و خشنودی دست‌یافت. کتاب توضیح می‌دهد که کمیابی همچون ریسمانی همه معضلات بزرگ جوامع را به هم پیوند می‌دهد. کمیابی به‌دشواری از بین می‌رود. اما در مقابل، مفهومی است که انسان را در خود فرومی‌برد و تأثیرات مهمی بر رفتار، عواطف و تفکرات بشر می‌گذارد.

 

فقر احمق می‌کند

کمیابی همان فقر است

فقر احمق می‌کند به قلم سندهیل مولاینیتن اقتصاددان رفتاری، و الدار شفیر روان‌شناس، در سال ۲۰۱۳ نوشته‌شده است؛ عنوان اصلی این کتاب به زبان انگلیسی «کمیابی؛ چرا کمیابی این‌قدر مهم است؟» بوده اما در فارسی به «فقر احمق می‌کند» تبدیل‌شده است. مولاینیتن و شفیر در این کتاب تلاش می‌کنند نشان دهند که مسئله «کمیابی» نقش مهمی در پدید آمدن، تداوم و فرونشاندن فقر دارد. این کتاب همچنین ایده‌هایی را پیشنهاد می‌دهد تا از طریق آن‌ها افراد و گروه‌های مردمی بتوانند کمیابی را مهار کرده و از این طریق به موفقیت و خشنودی دست یابند.

 

و حالا باید نگاهی به زندگی پنهان ذهن بیندازیم و سفری به پنهانی‌ترین زوایای مغز و افکار انسان داشته باشیم. نویسنده کتاب نگاهی انداخته به فرایندی که آدمی با آن در اولین روزهای زندگی‌اش مفاهیمی را می‌سازد و رفته‌رفته به تصمیم‌های مهمی شکل می‌دهد. رؤیا می‌بیند. خیال و تصور می‌کند. احساسات خاصی پیدا می‌کند.

نویسنده در کتابش مغز را از دور و از بیرون نظاره کرده است. او مخاطبش را به جایی می‌برد که افکار در آن‌جا شروع به شکل‌گیری می‌کنند. جایی که روانشناسی و علم اعصاب با هم ملاقات می‌کنند و بسیاری از افراد از رشته‌های مختلف در آن طی طریق کرده‌اند.

این کتاب  از حوزه‌های فیزیک، ریاضیات، فلسفه، پزشکی، زیست‌شناسی، روانشناسی، مردم‌شناسی، زبان‌شناسی و همچنین آشپزی، شعبده‌بازی، شطرنج، موسیقی، ادبیات و هنر بهره می‌گیرد تا نشان دهد که علوم اعصاب چگونه در زندگی به خدمت انسان درمی‌آید. و عیان می‌کند که چگونه بی‌کرانگی نورون‌های درون مغز آدمی نحوه ادراک و احساس و استدلال و ارتباط آدمی را می‌سازند.

 

زندگی پنهان ذهن

کنکاش ذهن برای درک بهتر خود و جهان

کتاب زندگی پنهان ذهن در قالب یک سفرنامه نوشته‌شده، اما نه سفرنامه یک شخص  که با سفرش در آفاق به یک جهانگرد بدل می‌شود، بلکه این کتاب، داستان سفری است به پنهانی‌ترین زوایای مغز و افکار انسان. هدف کتاب این است که مخاطب بتواند ذهن را کشف کند تا به درک عمیق‌تری از خودش و کوچک‌ترین کنج‌ها و پستوهای نهانی که به او شکل می‌دهد برسد. نویسنده این کتاب، ماریانو سیگمان نگاهی انداخته به فرایندی که آدمی با آن در اولین روزهای زندگی‌اش مفاهیمی را می‌سازد و رفته‌رفته به تصمیم‌های مهمی شکل می‌دهد، رؤیا می‌بیند، خیال و تصور می‌کند، احساسات خاصی پیدا می‌کند و…

 

و سرانجام آنکه آینده ذهن چه خواهد بود. نویسنده یادآور می‌شود ذهن و کیهان در زمره بزرگ‌ترین مسائل علمی پیش روی ما هستند. درعین‌حال ارتباط عجیبی نیز میان آن‌ها وجود دارد و آن‌ها درواقع قطب‌های مقابل هم هستند. یکی با وسعت و گستردگی فضای بیرونی مرتبط است. دیگری با فضایی درونی در ارتباط است که در آن به امیدها و آرزوهای بسیار شخصی نهان خود پی می‌بریم. ذهن ما همان اندیشه‌هایی است که در سر داریم. اما اگر کسی از ما بخواهد آن را شرح دهیم درخواهیم ماند.

 

آینده‌ی ذهن

روایتی از توانمندسازی ذهن

کتاب آینده ذهن نوشته میچیو کاکو کتابی علمی است که به زبان ساده به نگارش درآمده است. این کتاب در سال 2014 به چاپ رسیده و به نقل از روزنامه نیویورک‌تایمز از پرفروش‌ترین کتاب‌های غیرداستانی آن سال بوده است. کاکو، نویسنده این کتاب، فیزیک‌دانی برجسته است که در این کتاب به شرح ارتباط سازوکار و ساختار مغز با تکنولوژی و نحوه نگرش مغز انسان نسبت به موضوعات می‌پردازد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  این مقاله را ۳۳ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *