سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

از چشم یابنده

از چشم یابنده


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

آنتوان لورن، روزنامه‌نگار، کلکسیونر عتیقه‌جات و نویسنده‌ی فرانسوی کتاب «دفترچه یادداشت قرمز» است. رمانی کوتاه درباره‌ی گم‌شدن و پیدا شدن. ماجرای گشتن و یافتن. داستان با صحنه‌ی حمله به زن جوان و سرقت کیف دستی‌­اش آغاز می‌شود. مرد کتابفروشی به نام لوران کیف را پیدا می‌کند و چون هیچ نشانی از صاحب کیف در آن نیست، حدس می‌زند که کیف سرقت شده است. لوران که مصمم است آن را به صاحبش برساند…

دفترچه یادداشت قرمز

نویسنده: آنتوان لورن

مترجم: شکیبا محب‌علی

ناشر: هیرمند

نوبت چاپ: ۹

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۱۵۷

آنتوان لورن، روزنامه‌نگار، کلکسیونر عتیقه‌جات و نویسنده‌ی فرانسوی کتاب «دفترچه یادداشت قرمز» است. رمانی کوتاه درباره‌ی گم‌شدن و پیدا شدن. ماجرای گشتن و یافتن. داستان با صحنه‌ی حمله به زن جوان و سرقت کیف دستی‌­اش آغاز می‌شود. مرد کتابفروشی به نام لوران کیف را پیدا می‌کند و چون هیچ نشانی از صاحب کیف در آن نیست، حدس می‌زند که کیف سرقت شده است. لوران که مصمم است آن را به صاحبش برساند…

دفترچه یادداشت قرمز

نویسنده: آنتوان لورن

مترجم: شکیبا محب‌علی

ناشر: هیرمند

نوبت چاپ: ۹

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۱۵۷

 


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

از چشم یابنده

 

 

آنتوان لورن متولد سال ۱۹۷۲ در پاریس است. او برنده‌ی جوایز ادبی در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ بوده و کتاب­‌هایش به زبان‌­های مختلفی ترجمه شده‌اند. از جمله کتاب‌­های او که به فارسی برگردان شده، می‌توان به دفترچه یادداشت قرمز، کلاه رئیس جمهور و راسپوتی فرانسوی اشاره کرد.

 

دفترچه یادداشت قرمز ماجرای گم شدن و پیدا شدن است. ماجرای گشتن و یافتن. داستان با صحنه‌ی حمله به زن جوان و سرقت کیف دستی‌­اش آغاز می‌شود. مرد کتابفروشی به نام لوران کیف را پیدا می‌کند و چون هیچ نشانی از صاحب کیف در آن نیست، حدس می‌زند که کیف سرقت شده است. لوران که مصمم است آن را به صاحبش برساند، کیف و محتویاتش را می­‌گردد. کم‌­کم درمی‌­یابد هر وسیله‌ای که در آن هست، داستانی دارد و نشانه‌ای است برای رساندن کتابفروش به صاحب کیف.

 

خواندن نوشته‌­های دفترچه‌ی قرمز رنگ داخل کیف هم کلمه به کلمه و جمله به جمله، صاحب کیف را به مرد می‌شناساند. یادداشت‌­ها، جاکلیدی با نوشته‌­ای به خط باستانی بر روی آن، امضای نویسنده‌ی مشهور و دست‌نیافتنی و رایحه‌ی مرموز عطر این زن افسانه‌­ای آتش اشتیاق مرد را برای یافتن و بیشتر شناختن او بیشتر می­‌کند.

 

در جریان جستجوها و در حین خواندن یادداشت‌­های زن، مرد ناخودآگاه به تفاوت دنیای زن با زن‌­هایی که می‌شناسد پی می‌برد و اندکی بعدتر نیز دنیای خودش را با دنیای مردان اطرافش مقایسه می‌کند  و در این حین، به مرورِ گذشته‌ی خود، تغییر شغل و  روابط نه چندان عمیقش و آشنایی‌ها و جدایی‌های اتفاقی خود می‌پردازد و به راهی که تاکنون طی کرده نگاه می‌­کند. یادداشت­‌های پراکنده‌ی زن که  به نظر، بدون تأمل و در لحظه نوشته شد­ه‌­اند، رفته‌رفته پرده از رازها و دنیای پنهان او برمی‌دارد و او را به مرد می‌شناساند. هر وسیله در کیف در حکم نشانه‌ای است که که مرد را به‌سوی این غریبه‌ی جذاب راهنمایی می‌کند؛ زنی که حالا دیگر چندان هم غریبه نیست.

 

تنش، اضطراب، و هیجان رسیدن بیشتر می­‌شود و بالاخره، مرد نشانی زن را پیدا می‌­کند و می‌­فهمد که نامش لور است و این­جاست که متوجه می­‌شود او بر اثر درگیری حین سرقت در بیمارستان بستری است. معلق میان نیستی و هستی، در کما.

 

 

آنتوان لورن

 

 

مرد به طور اتفاقی به خانه‌ی لور راه پیدا می‌کند، حالا آ‌ن‌­جا هر چه بیشتر با او و روحیات و افکارش آشنا می‌شود. اکنون زندگی خصوصی زن، برهنه و عریان، در برابر چشمان اوست. حس محافظت و شاید مالکیت نسبت به زنی که هرگز ندیده اما به‌خوبی می­‌شناسد، لوران را وامی‌­دارد پیام ضبط ­شده‌ی آزاردهنده‌ی روی تلفن خانه‌ی لور را حذف کند. هر چه می‌گذرد، وسوسه‌ی دیدار در دل مرد کتابفروش قوی‌تر می‌شود.

 

 

از آن طرف، لور در کما ذهنش هنوز کار می‌کند. صداهایی می‌شنود؛ افکاری مبهم از مغزش گذر می‌کند: «وقتی چیزی را نمی‌فهمم، می‌ترسم و الان نمی‌فهمم چرا این‌جا هستم. وقتی نمی‌دانم کجا هستم، می‌ترسم و الان نمی‌دانم کجا هستم…» زن به هوش می‌آید، لوران خبردار می‌شود و ناگهان با این پرسش مواجه می‌شود که من این­جا چه می کنم؟ پس بی هیچ نشانی غیب می‌شود و این بار زن است که فکر می‌کند مردی که روزی بدون اجازه به دنیای خصوصی‌اش پا گذاشته را می‌­شناسد و قصد می‌­کند او را پیدا کند.

 

دفترچه یادداشت قرمز ماجرای گم‌­کردن و یافتن است. گم کردنِ دیگری و یافتنِ خود. ماجرای تماشای زندگی خود از نگاه دیگری: «همیشه موجودات مرموز و عجیبی هستند که در هر مقطعی از زندگی‌مان ما را زیر نظر دارند».

 

دفترچه یادداشت قرمز ماجرای رهاکردن تردیدها و رسیدن به شجاعت از دست رفته است. ماجرای یک سفر است، سفری در درون؛ از خود، به خود. یافتن آن «خودِ حقیقی» که همواره پنهان بوده است. و زندگی در دفترچه یادداشت قرمز جدید همچنان در جریان است: من لوران را…

 

آنتوان لورن
ادبیات فرانسه

  این مقاله را ۱۳ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *