«کپی پِیست»های هرمان ملویل و مارک تواین
هرمان ملویل در اثر مشهورش موبی دیک و مارک تواین در رمان مدعی آمریکایی دست به ابتکاری زدند. آنها بخشهایی از اثر خود را به نقل قول یا آوردن جزء به جزء یک متن علمی اختصاص دادند. ملویل ۸۲ مورد توصیف نهنگ را از فرهنگهای لغت گرفته تا کتاب مقدس تا بهشت از دسترفته تا آثار چارلز داروین اخذ کرد و در اثر خود گنجاند. چهل سال بعد مارک تواین هم چنین کاری کرد. آیا برای کاری که هرمان ملویل و مارک تواین میکردند نامی وجود دارد؟ بخش اول این مقاله به تاریخ ادبیات داستانی نقلقولمحور و سوپرکاتهای ادبی در ادبیات غرب و در ادبیات کهن مشرق زمین میپردازد. این مقاله بخش دومی هم خواهد داشت.
هرمان ملویل در اثر مشهورش موبی دیک و مارک تواین در رمان مدعی آمریکایی دست به ابتکاری زدند. آنها بخشهایی از اثر خود را به نقل قول یا آوردن جزء به جزء یک متن علمی اختصاص دادند. ملویل ۸۲ مورد توصیف نهنگ را از فرهنگهای لغت گرفته تا کتاب مقدس تا بهشت از دسترفته تا آثار چارلز داروین اخذ کرد و در اثر خود گنجاند. چهل سال بعد مارک تواین هم چنین کاری کرد. آیا برای کاری که هرمان ملویل و مارک تواین میکردند نامی وجود دارد؟ بخش اول این مقاله به تاریخ ادبیات داستانی نقلقولمحور و سوپرکاتهای ادبی در ادبیات غرب و در ادبیات کهن مشرق زمین میپردازد. این مقاله بخش دومی هم خواهد داشت.
تاریخچهی مختصر ادبیات داستانی نقلقولمحور و «سوپرکات» ادبی (۱)
نویسنده: تام کومیتا
ترجمهی رحیم نعمانی
«من میگویم ما باید از زنبورها تقلید کنیم، هرچه را در خواندنهای گوناگونمان اندوختهایم غربال کنیم، چون این چیزها اگر جدا از هم نگاهداری شوند بهتر میمانند؛ بعد، با به کارگیری توان سرپرستیمان که طبیعتمان به ما ارزانی داشته است …. این طعمهای گوناگون را در ترکیبی خوشمزه چنان به هم بیامیزیم، که هرچند منشاءشان را لو میدهند، اما این ترکیب جدید به هر رو چیز آشکارا متفاوتی باشد از سرمنشائی که اجزا از آنجا آمدهاند.»
سنکای جوان، سال ۶۵ پیش از میلاد AD
هرمان ملویل بخشهایی از موبی دیک را از منابع دیگر کش رفته است. در تمامی رمان او نقلقولهایی از ناتانیل هاتورن، ویلیام پرین، و کتابهای متعددی دربارهی نهنگها و صید نهنگ را در تاروپود رمان بافته است. گاهی جملههای کاملی را رونویسی کرده، گاهی حتی پاراگرافهایی را به تمامی.
مفصلترین این نقلقولها حتی پیش از شروع داستان اصلی آمدهاند: در دو بخش با عناوین «ریشهشناسی» و «بریدهها». این دو بخش کلاً شامل ۱۳ صفحه از کتاب و ۸۲ مورد توصیف نهنگها میشود که از منابع گوناگونی اخذ شدهاند؛ از فرهنگهای لغت گرفته تا کتاب مقدس تا بهشت از دسترفته تا آثار چارلز داروین.
در سال ۱۸۹۲ چهار دهه بعد از انتشار موبی دیک مارک تواین کاری شبیه همین را تکرار کرد. او توصیفهای گوناگونی از شرایط آبوهوایی را از منابع گوناگون در رمانش مدعی آمریکایی گرد آورد.
تواین اعلام کرد که «چون هیچ چیز مثل توقفهای مکرر برای توصیف آبوهوا کار خلاقهی نویسنده را مختل نمیکند»، او هیچ توصیفی از آبوهوا در کتابش نمیآورد؛ اما اگر خواننده دوست دارد بعضی وقتها چیزی در وصف آبوهوا بخواند، میتواند هر از گاهی به پیوست کتاب مراجعه کند. در آنجا او متنی خواهد یافت پر از انواع توصیف آبوهوا از رمانهای دیگر و حتی یک جمله از کتاب مقدس: «چهل روز و چهل شب باران بارید.»
آیا برای کاری که هرمان ملویل و مارک تواین میکردند نامی وجود دارد؟ آنها از «کلام یافته» استفاده میکردند، به عبارت دیگر از کلامی که که از متنی گرفته میشود و با هدف پشتیبانی از یک متن داستانی اریژینال در آن متن به کار میرود.
آنها رمانهای خود را با بایگانیهای موضوعی همراه میکردند: در مورد موبی دیک، ملویل تاریخ دوهزارسالهی نوشتههای غربی درباره نهنگها را جستوجو کرد؛ در مدعی آمریکایی تواین مجموعهی کوچکی از نمونههای غلوآمیز توصیف هوا را جمع کرده است. هر دو نویسنده با خلق این روایتهای آرشیوی، به تکامل قالب رمان کمک میکردند و شیوهای از نوشتن را پیشگویی میکردند که تا زمان ما رواج دارد.
در حوزهی شعر، تاریخ نگارش «نقلقولمحور»، یا نوشتاری که از «کلام یافته» استفاده میکند، بررسی شده است. در غرب داستان این شکل از نوشتار با قالب «سِنتو» شروع میشود که بیش از یک هزاره از عمرش میگذرد ــ شعری که تماماً با استفاده از تکههایی از عین شعرهای دیگران نوشته میشد ــ و در چین، از دورهی سونگ (۹۶۰ تا ۱۲۷۹ پس از میلاد) با شعر فو، یا شعرهایی به نثر که معمولاً از نقلقول استفاده میکردند. این سنت تا امروز، تا کارهای اخیر در حوزهی شعر مفهومی، ادامه پیدا کرده است.
وقتی در ادبیات داستانی دنبال شجرهنامهی مشابهی گشتم، متوجه شدم که تاریخ این موضوع در ادبیات داستانی هم حیوحاضر است، اما دستگاه انتقادی و شیوهی منسجمی برای صحبت دربارهی آن وجود ندارد. برخی نویسندهها و پژوهشگران از این آثار به عنوان «کات آپ»، «رُمان کولاژ» و «شبهسِنتو» حرف میزنند. اما بیشتر پژوهشگران از هیچ اصطلاح فراگیرتری استفاده نمیکنند و بیشتر توجهشان را به شیوهی استفادهی یک متن از «زبان یافته»، «نقلقول» و «بُریده» حرف میزنند.
این پراکندگی واژگان احتمالاً یکی از دلایل غفلت از تاریخچهی این پدیده است. این قالبها هرچند قرنها وجود داشتهاند، اما کوششی برای برقراری رابطه بین بسیاری از رمانها و داستانهای کوتاهی که حاوی مقدار معتنابهی نقل قول هستند یا تماماً از نقلقولها ساخته شدهاند، به عمل نیامده است.
*
وامگیری ادبی میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد، اما نوع استقراضی که از همه رایجتر است همان است که در آثار مورد بحث ملویل و تواین دیدیم، یعنی «نقل مستقیم»، یا رونویسی عین جملات و واژگان یک متن در متن دیگر. این شیوه کاملاً قدیمی است، اما نه به قدمت همزادش یعنی «نقلِ تقریبی» که معمولاً نتیجهی بازگویی شفاهی است یا چیزی شبیه بازی تکرار درگوشی یک جمله … ؛ در نقل قول تقریبی معمولاً جملهی اصلی گم میشود یا باز نوشته میشود یا گاهی معلوم میشود اصلاً متن اصلیای برای شروع وجود نداشته است.
این گونه «نقل تقریبی» را در افسانههای عامه و متون مذهبی فراوان میبینیم. اینها در برخی از بزرگترین کلاسیکهای ادبیات مانند اودیسه و هزارویک شب هم وجود دارند.
در ادبیات داستانی نقل مستقیم در سدهی نهم بعد از میلاد با گونهی ادبی «ادب» در زبان عربی پیدا شد. در عربی معاصر ادب به معنای ادبیات به طور کلی است، اما قدیمها گونهی «ادب» به معنای اثر خلاقهای به نثر بود که قرار بود هم به خواننده اخلاق [یا همان ادب] بیاموزد و هم او را سرگرم کند.
این یکی از قدیمیترین شکلهای آثار داستانی در دنیای عربزبان بود؛ بسیاری از این نوشتهها شامل مقدار معتنابهی نقل قولهای مستقیم و تقریبی بودند. مشهور است که الجاهز بصرهای از مشهورترین نویسندههای این گونه، در برخی از کارهایش در نقل قول از دیگران آن قدر زیادهروی میکرد که مورد انتقاد معاصرانش قرار میگرفت.
احتمالاً قدیمیترین اثر داستانی نقلقولمحور مهم در سال ۱۶۱۰ منتشر شد به نام آلو در ظرف طلایی که نام مستعار نویسندهاش لانلینگ شیائوشیائو شنگ بود. این رمان ساتیریکِ اروتیکِ رئالیست استفادهی وسیعی از متون دیگر، تئاتر، متون تاریخ، آوازهای عامهپسند، قراردادها و فهرستهای غذا میکند. مواد نقل شده را تقریباً در همهی صفحات آلو در ظرف طلایی، این اثر ۳۶۹۶ در ترجمهی انگلیسیاش، میتوان دید. این اندازه از نقل قول و کاربرد معمولاً طعنهآمیز «زبان یافته» این کار را به یکی از پیشکسوتان داستان پستمدرن تبدیل کرده است.
اثر دیگری که از نظر استفادهی گسترده از نقل قول به نحو حیرتانگیزی یادآور رمان پست مدرن امروزی است در سال ۱۸۵۰ نوشته شد اما تا سال ۲۰۰۲ انتشار عمومی نیافت: روایت کنیز زرخرید نوشتهی هانا کرافت.
هنری لوییس گیتس جونیور بعد از کشف دستنوشتهی کرافت در یک حراجی، متوجه شد که این اثر احتمالاً اولین رمان به قلم یک زن آفریقایی-آمریکایی است و تنها رمان شناخته شدهای که توسط یک بردهی فراری نوشته شده است. او همچنین متوجه استفادهی گستردهی کرافت از نقلقولهایی از آثار دیگران شد شامل تکهی بزرگی که عیناً از خانهی متروک دیکنز رونویسی و اندکی ویرایش شده و نقلقولهایی از چهارده نویسندهی کلاسیک دیگر.
به گفتهی هالینز رابینز در مقالهای با عنوان «سیاه کردن خانهی متروک» استفادهی کرافت از «زبان یافته» معناهای تلویحی داشته است، چون او به عنوان بردهی فراری (در ملکیت مفروض دیگری) زبان اربابهایش (مال معنوی) را میدزدیده و در خدمت اهداف متفاوت به کار میبرده است. این رابطه به معنای دقیق کلمه هم درست است: کرافت این متنها را مستقیماً از کتابهای کتابخانهی اربابش کش میرفت.
بسیاری که از این پیشینه بیخبر بودهاند سدهی بیستم را آغاز ادبیات مبتنی بر «زبان یافته» دانستهاند با آثاری چون سرزمین هرز تی اس الیوت، پروژهی پاساژها کار والتر بنیامین و آثار دادائیستها.
شماری از رمانهای نیمهی نخست سدهی بیستم هم از نقلقول بهره گرفتهاند ــ سهگانهی یو اس ای (۱۹۳۰-۱۹۳۶) جان دوس پاسوس با قسمتهای برگرفته از «نیوزریل» [تکه فیلمهای خبری] و بریدههای روزنامه، آگهیهای تجاری، آوازهای عامهپسند یا (At Swim-Two-Birds (۱۹۳۹ فلَن اُبراین به عنوان دو نمونه ــ اما این «رمانهای کولاژ» یا داستانهای مرکب از بریدههایی از منابع گوناگون و شیوههای رتوریک متنوع، آن قدرها که منتقدهای سدهی بیستم میپنداشتند نو نبودند.
اما اواسط این سده تحول حقیقتاً جدیدی رخ داد: داستانهای کوتاه و کتابهایی که تماماً از نقلقول از منابع دیگر ساخته شده بودند و زبان اریژینال نویسنده در آنها به کلی غایب بود. پیشتر، رمانها و داستانهای کوتاه نقلقولمحور در مقیاس خیلی کوچکتری این کار را میکردند؛ بایگانیهای نقلقول ملویل و تواین حقیقتاً چشمگیرند، اما آنها در نهایت لحظات مختصری هستند که به نوشتهی اساساً اریژینال نویسندگانشان الصاق شدهاند.
در اواخر دههی ۱۹۵۰ همزمان در لندن، پاریس، و وین چهار نویسنده به نتایج مشابهی رسیدند و این روشها را به کارهای داستانی تماموکمال گسترش دادند. در لندن جی. جی. بالارد «پروژه برای یک رمان نو» را خلق کرد، کولاژی به معنای واقعی کلمه از عنوانها و مقالههای مجلهی اخبار شیمیایی و مهندسی بریده و به هم چسبانده شده بود. در وین کنراد بایر نوشتههای یافته دربارهی زندگی مکتشف دانمارکی ویتوس برینگ را با به قول شاعر گرهارد ریوم «متون اتنوگرافیک، شامانیستیک، تاریخی و فنی» ترکیب کرد و اثری به نام سر ویتوس برینگ را خلق کرد.
در پاریس بریون گیسین Brion Gysin و ویلیام باروز William S. Burroughs مقالههایی از نشریاتی چون پاریس هرالد تریبیون، لندن آبزرور، لندن دیلی میل، و لایف مگزین را بریدند و آنها را به روایتها و تصویرهایی بدل کردند که میکوشیدند ایدئولوژیهای رسانههای انبوه را به شیوهای نودادائیستی نقد کنند.این دو نویسنده که بعدها مشهورترین چهرههای ادبی شدند که از زبان یافته در متون خود بهره میگرفتند، نام نوشتههایشان را «کات آپ» گذاشتند.
آنها در کارهای تجربی خود نه تنها از بریدههای مجلات بلکه همچنین از کارهای علمی-تخیلی و آثار نویسندگان بزرگ مانند شکسپیر، فیتزجرالد و جک کرواک استفاده میکردند؛ بعدها باروز زبان اریژینال خود را با بریدههایی از نثر دیگران ترکیب میکرد.
گیسین و باروز شکل نوشتار بخصوص خود را ــ آنها به معنای دقیق کلمه یک صفحه را میگرفتند، آن را به چهار تکه میبریدند، و بعد کلمات این قسمتها را دوباره مرتب میکردند ــ با تئوریزاسیون و تبلیغ خستگیناپذیر به شهرت رساندند. مانیفستهای آنها چنان دقیق بودند که غالباً کار دستورهای آشپزی را برای دیگران میکردند.
یک دهه بعد از این، نخستین «کاتآپ»های کَتی آکِر اساساً همین دستورالعملها را گرفت و یک کتاب آشپزی را از نو نوشت و شد یکی از مشهورترین نویسندگان داستانهای مبتنی بر «زبان یافته».
تقریباً همهی کتابهای او شامل عناصری از کولاژ یا نقل قول هستند. رمان #دن-کیشوت، که یک رویا بود (۱۹۸۶) بخصوص از نظر بهکارگیری موسیقایی نقلقولها تحولآفرین بود. در یک مورد او پاراگرافهای متعددی از ژولیت مارکی دوساد را دو تا چهار بار در طول شش صفحه تکرار میکند. نتیجه یک جور کیفیت موسیقایی هیپنوتیک و اروتیک است که هم بر تصنع زبان تاکید میکند و هم چنان که کریس کراوس در در پی کاتی آکر میگوید، روشهای مینیمالیستی تری رایلی و استیو رایش را به مسیرهای تازهای میاندازد.
در بخش دوم این نوشته با نمونههای دیگری از رمان نقلقولمحور یا رمان کولاژ آشنا میشویم و همین طور با بحثهایی دربارهی اصطلاح مناسب برای این گونه ادبیات. نکات جالبی دربارهی مفهوم اریژینالیته و ارتباط این نوع نوشتار با حق مولف (کپی رایت) در پی میآید.
منبع: لیترری هاب / lithub.com / ۵ نوامبر ۲۰۲۰
«کپی پِیست»های هرمان ملویل و مارک تواین
https://lithub.com/a-brief-history-of-citational-fiction-and-the-literary-supercut/