سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

کف سابون چه شکلی است؟

کف سابون چه شکلی است؟

 

شکل نوشتن کلمات تصویری در ذهن ما می‌سازد. جدای از بحث درست‌نویسی -یا غلط‌نویسی!- خود شکل کلمات این تصویر را از نویسنده‌ی کلمات می‌سازند. آنها همان آن‌ها نیست و مثلاً همان مثالی را به ذهن متبادر نمی‌کند که مثلن می‌کند. در ذهن شما این‌طور نیست؟ برای گیتی صفرزاده نویسنده‌ی یادداشت کف سابون چه شکلی است؟ که همین‌طور است!

شکل نوشتن کلمات تصویری در ذهن ما می‌سازد. جدای از بحث درست‌نویسی -یا غلط‌نویسی!- خود شکل کلمات این تصویر را از نویسنده‌ی کلمات می‌سازند. آنها همان آن‌ها نیست و مثلاً همان مثالی را به ذهن متبادر نمی‌کند که مثلن می‌کند. در ذهن شما این‌طور نیست؟ برای گیتی صفرزاده نویسنده‌ی یادداشت کف سابون چه شکلی است؟ که همین‌طور است!

 

 

برای من شکل کلمات، تصویر می‌سازند. منظورم از تصویرساختن خلق یک تابلوی نقاشی نیست. منظورم این است که شکل یک کلمه، یک تصویر معنایی در ذهنم می‌سازد. تصویری که معنا را کامل می‌کند. مثلا من وقتی داخل یک متن کلمه «آنها» را می‌بینم، در مقایسه با وقتی که می‌بینم «آن‌ها»، دوجور گروه آدم در ذهنم شکل می‌گیرند: گروه «آنها» خیلی صمیمی و شلوغ و بگو-بخند هستند، «آن‌ها»یی‌ها خیلی شق و رق و حساب‌شده کنار هم ایستاده‌اند.

«زندگی» همینجوری برایم آشنا و صمیمی است اما وقتی «زنده‌گی» می‌بینم، احساس می‌کنم خیلی باتبختر دارد نگاهم می‌کند و سری تکان می‌دهد که یعنی هیچ چیز حالی‌ات نشد.

آن «قرآن»ی که من می‌شناسم با آن «قرعان»ی که در چت نوشته می‌شود زمین تا آسمان آیه‌های متفاوتی دارد و وقتی می‌خوانم «مثلاً»، یک مثال تازه و چابک به ذهنم می‌آید اما بعد از «مثلن» دنبال نمونه‌ای هستم که خودش را پهن کرده روی زمین و بی‌حوصله خودی نشان می‌دهد.

حالا همه تنوین‌ها تبدیل به «ن» می‌شوند ولی نوبت به گاه که می‌رسد، می‌شود «گاهاً»! این یکی دیگر باعث می‌شود کهیر بزنم، تصور می‌کنم یک دهان گشادی نشسته روبرویم، از آنها که موقع حرف زدن آب دهان‌شان شلپ‌شلپ می‌پاشد روی صورت آدم، گاه‌به گاه!

من اگر «سین» سرو را با دندانه یا بی‌دندانه بنویسند، دو تصویر از سرو در ذهنم شکل می‌گیرد، همان‌اندازه که اگر کسی بنویسد «یک درخت دراز»، فوری تصویر یک درخت بی‌قواره در ذهنم می‌آید اما وقتی می‌خوانم «یک درخت بلند»، تصویر درخت سرسبز و استواری برایم ساخته می‌شود.

 

کسی وقتی برایم می‌نویسد «خواهر»، مهر و محبتش را حس می‌کنم ولی وقتی می‌نویسد «خاهر» احساس می‌کنم اقوام دور و نزدیکم را نواخته است!

حتی وقتی چت‌های نسل جدید را نگاه می‌کنم، از لابلای شکل کلماتی که می‌نویسند، فضا و دنیایشان را حس می‌کنم. دخترم وقتی برایم می‌نویسد «حالااااااا»، خواسته مرا دک کند، جوری که خودم بفهمم. و وقتی می‌نویسد booooooos  یعنی خیلی دارد بهم حال می‌دهد، جوری که خودش می‌فهمد!

چند روز پیش کسی برایم پیام فرستاد: بیایید از کودکان کار همایت کنیم. خواستم برایش بنویسم «حمایت». بعد فکر کردم آن وقت جواب می‌دهد اصل ماجرا را ول کردی، چسبیدی به فرع؟ اصل ماجرا این است که این‌همه کودک کار در شهر وجود داجدارد و باید فکری به حالشان بکنیم. حتما حق با او بود اما نمی‌دانم چرا وقتی «همایت» را می‌بینم، فکر می‌کنم حتما یک جای کار می‌لنگد، فکر می‌کنم اینجور حمایت کردن حتما یکجور شتاب‌زدگی و بی‌دقتی در خودش دارد، درست مثل همایت!

 

من هیچوقت سر شیوه‌های درست‌نویسی با کسی بحث نمی‌کنم، می‌دانم از آن زمان که خدای بابل ما را به نفرین چند زبانی دچار کرد می‌دانست که کلمه‌ها تنها راه ارتباط و ساختن دنیا هستند.

حالا ما بی‌خبر از نفرین خدایان، با کلمات ور می‌رویم بدون اینکه بفهمیم داریم ناخودآگاه سیم‌کشی ارتباطمان را اتصالی می‌دهیم یا کدرتر می‌کنیم.  یک‌طورهایی باور دارم آن شکلی که کلمات را می‌نویسیم باعث می‌شود دنیای ذهن‌مان شکل بگیرد و دنیای ذهن هم لامصب بدجوری دنیای بیرون‌مان را متأثر می‌کند. یعنی لامصب اینطورش می‌کند اما اگر لامذهب بود اصلاً ککش هم نمی‌گزید!

آموزش-داستان-نویسی

 

کف سابون چه شکلی است؟


 

  این مقاله را ۱۹ نفر پسندیده اند

8 دیدگاه در “کف سابون چه شکلی است؟

  1. فاطی می گوید:

    ااااا
    چه جالب
    ذغال و زغال برای من فرقشون قیافه بد اخلاق معلم چهارم دبستان است
    و واقعا اونقدر که من در زندگی برای امتحان دیکته رونویسی کردم برای درس دیگری تلاش نکردم
    هاهاها

  2. اسماعیل امینی می گوید:

    خیلی خوب و خواندنی است. دیدگاه خلاقانه و دقیقی هم دارد. راستی دوستان گرامی / جدای از/ درست به نظر نمی‌رسد و جدا از/ صحیح است

  3. لیلا می گوید:

    دیدگاه خیلی جالبی بود
    به عنوان کسی که شدیدا روی املای کلمات و درست نویسی اونها حساسه؛سعی میکنم از این به بعد به تصاویر نهفته در شکل کلمات توجه کنم تا به غلط‌ نویسی اونها

  4. رسول می گوید:

    یاد اون بنده خدایی افتادم که میگفت بگین کروناز که زورش کم بشه
    همه مسخرش کردنا ولی من خوشم اومده بود. الان دیگه هرکی بگه اینکارا درست نیست میام این صفحه وینش رو نشونش میدم ببینم کی گفته نمیشه با کلمه بازی کرد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *