آندره آغاسی و زندگیای فراتر از تنیس
آندره آغاسی از تنیس متنفر است. جملهای عجیب، اگر او را بشناسید. آغاسی تنیسور آمریکایی که اصلیتی ایرانی-ارمنی داشت، قهرمان تنیس سالهای نه چندان دور بود. اسم او را همراه با بوریس بیکر، پیت سمپراس و البته اشتفی گراف میشنیدیم. حالا او در یک کتاب خودزندگینامه درباره زندگی پرفرازونشیبش نوشته است. درباره پدر ورزشکاری که به آمریکا مهاجرت کرد و بچههایش را با خشونت به تنیس بازی کردن واداشت، درباره بروک شیلدز بازیگر و اشتفی گراف تنیسور زنهای زندگیاش، اعتیادش، بازگشتش به مسابقات و غیره. کتاب «Open» در دست ترجمه است.
آندره آغاسی از تنیس متنفر است. جملهای عجیب، اگر او را بشناسید. آغاسی تنیسور آمریکایی که اصلیتی ایرانی-ارمنی داشت، قهرمان تنیس سالهای نه چندان دور بود. اسم او را همراه با بوریس بیکر، پیت سمپراس و البته اشتفی گراف میشنیدیم. حالا او در یک کتاب خودزندگینامه درباره زندگی پرفرازونشیبش نوشته است. درباره پدر ورزشکاری که به آمریکا مهاجرت کرد و بچههایش را با خشونت به تنیس بازی کردن واداشت، درباره بروک شیلدز بازیگر و اشتفی گراف تنیسور زنهای زندگیاش، اعتیادش، بازگشتش به مسابقات و غیره. کتاب «Open» در دست ترجمه است.
اٌپِن / Open یا به تعبیری «آزاد»، خودزندگینامه و به قول فرنگیها اتوبیوگرافی آندره آغاسی قهرمان تنیس سالهای گذشته است. آندره در این کتاب از خودش، زندگی شخصیاش و همینطور از تنفرش نسبت به تنیس میگوید. کاری که پدرش در کودکی او را مجبور به آن کرده است.
عنوان کتاب و عکس آغاسی در سن سیوپنج سالگی شاید برای خوانندهای که به ورزش تنیس علاقه ندارد، جذاب نباشد اما کتاب فقط در مورد یک قهرمان ورزشی، تلاشها و ممارست و همینطور پیروزیها و شکستهایش نیست.
«اُپن» در حقیقت داستان نسل دوم مهاجران ایرانی در آمریکاست.
پدر آندره یعنی امانوئل یا همان مایک آغاسی قهرمان بوکس ایران است. ورزشکاری که در مسابقات المپیک حضور داشته ولی پس از این که به آمریکا میرود، مجبور میشود به عنوان نگهبان در کازینوهای لاس وگاس کار کند. او شخصیتی پرخاشگر و خشن دارد، همه فرزندان خود را مجبور میکرده در حد حرفهای تنیس بازی کنند. همین فشارها باعث میشده تا بچهها نسبت به پدرشان و این ورزش حس خوبی نداشته باشند. بنابراین آندره جوان تبدیل به یک فرد یاغی در دنیای ورزشِ با دیسیپلین تنیس میشود.
جایی از کتاب، آندره تعریف میکند که پدرش در زمان اشغال ایران بعد از جنگ جهانی عاشق آمریکاییها بوده و به دنبال ایشان میرفته، آنها در زمینهای بدون حفاظ تنیس بازی میکردند و زمانی که توپشان به اطراف پرتاب میشده، امانوئل مثل سگی به دنبال توپ میدویده و آن را برای آمریکاییها برمیگردانده. همانجا مایک آغاسی عاشق دو چیز میشود: آمریکا و تنیس.

سختگیریها و بداخلاقیهای پدر فقط بخش کوچکی از کتاب است. بخشی که تا آخر کتاب معلوم نمیکند آندره به خاطر آن سختگیریها از پدرش متنفر است یا سپاسگزار. چون اگر چه در طول داستان او از نفرتش به تنیس میگوید ولی همین ورزش او را به قلههای ثروت و شهرت رسانده. چیزی که آغاسی از آن بدش نمیآید.
روابط آندره با بروک شیلدز، ستاره زیبای آن سالهای آمریکا و زوج بروک شیلدز- آغاسی یکی دیگر از جذابیتهای کتاب است. دو سلبریتی در اوج شهرت. حضور بروک شیلدز در زندگی آغاسی نیز باعث تغییرات زیادی در زندگی حرفهای او میشود. خود بروک شیلدز نیز سرنوشتی همچون آندره جوان دارد؛ مادرش از کودکی سعی داشته از او ستاره سینما بسازد و موفق هم میشود. ولی این ستاره ساختن از بچهها معمولاً تبعات و آثار مخربی دارد که تا آخر عمر با آنها میماند.
اعتیاد آغاسی، دوری از مسابقات، جدایی از بروک شیلدز، بازگشت به مسابقات با چهرهای متفاوت و… از قسمتهای خوب این اتوبیوگرافی است که البته برای طرفداران تنیس، رابطه او با سایر قهرمانان قبل و بعد از خودش و به خصوص نگاه و نظرش نسبت به پیت سمپراس، رقیب اصلی او در دوران اوج و کسی که در بیشتر مسابقات آغاسی به او باخته است، نیز میتواند لحظات هیجانانگیزی به ارمغان بیاورد.
بخش دوم زندگی آغاسی در حقیقت پس از ازدواج با «اشتفی گراف» قهرمان تنیس زنان آغاز می شود. در این دوره او از ورزشکاری یاغی به ورزشکاری محبوب و الگویی برای جوانان تبدیل میشود. زندگی آرام و به دور از حاشیهای دارد و بزرگترین پروژهی خود یعنی ساختن مدرسه برای بچههایی که تمکن مالی ندارند را محقق میسازد.
در کنار همه اینها، موضوع ریزش مو از دوران نوجوانی هم هست؛ موضوعی که شاید برای مردان کم مو جذاب باشد!
داستان کتاب از هتلی که «آغاسی» و «اشتفی گراف» به همراه دو فرزندشان در آن اقامت دارند شروع میشود. هتلی که شاید آخرین اقامتگاه آغاسی برای مسابقات تنیس حرفهای باشد. همراه با واگویههای شخصی آندره، در این مورد که آیا این آخرین مسابقه او خواهد بود یا نه. بازگشت به کودکی و روایت سیر حوادثی که در زندگی برای او اتفاق افتاده، روند کلی داستان را میسازد. کتاب نثر ساده و روانی دارد، خستهکننده نیست و میتواند مخاطبین گوناگونی داشته باشد، هم در بین علاقمندان جدی تنیس و هم در بین آنهایی که لزوماً به تنیس علاقه ندارند اما دوست دارند داستان زندگی یک قهرمان و افکار درون سرش را بخوانند.