کارخانگی و مبارزه فمینیستی
سیلویا فدریچی نویسنده است اما چند دهه فعالیت جدی در باب آن چیزهایی که نوشته است نیز انجام داده، در واقع نوشتههای او نتیجه راهاندازی یک گروه بینالمللی فمینیستی و سازماندهی کمپین دستمزد برای کار خانگی و فعالیت در چندین پروژه و کمیته و انجمن بینالمللی فمینیستی دیگر است که در یک کلام، مخالف وضع موجود کار میکنند. معروفترین کتاب او کالیبان و ساحره است که تاریخ سرمایهداری را اینبار با محوریت زنان بازگو میکند. «انقلاب در نقطه صفر…» شامل 15 مقاله است که بیشتر آنها در مجلات یا کتابهای دیگری منتشر شدهاند و درنهایت در این کتاب مجتمع شده و زیر چاپ رفتهاند.
انقلاب در نقطه صفر: کارخانگی، بازتولید و مبارزه فمنیستی
نویسنده: سیلویا فدریچی
مترجم: سروناز احمدی
ناشر: افکار جدید
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۳۶۴
سیلویا فدریچی نویسنده است اما چند دهه فعالیت جدی در باب آن چیزهایی که نوشته است نیز انجام داده، در واقع نوشتههای او نتیجه راهاندازی یک گروه بینالمللی فمینیستی و سازماندهی کمپین دستمزد برای کار خانگی و فعالیت در چندین پروژه و کمیته و انجمن بینالمللی فمینیستی دیگر است که در یک کلام، مخالف وضع موجود کار میکنند. معروفترین کتاب او کالیبان و ساحره است که تاریخ سرمایهداری را اینبار با محوریت زنان بازگو میکند. «انقلاب در نقطه صفر…» شامل 15 مقاله است که بیشتر آنها در مجلات یا کتابهای دیگری منتشر شدهاند و درنهایت در این کتاب مجتمع شده و زیر چاپ رفتهاند.
انقلاب در نقطه صفر: کارخانگی، بازتولید و مبارزه فمنیستی
نویسنده: سیلویا فدریچی
مترجم: سروناز احمدی
ناشر: افکار جدید
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۳۶۴
سیلویا فدریچی فمینیستی ایتالیایی است که از جنبهای پذیرفتنی و قابل درک به حقوق زنان نگاه میکند. نه تندرویهای فمینیستهای رادیکال را دارد و نه به دنبال انعکاس صدای دیدگاههای انتقادی بیکم و کاست در جمعیت زنان است. هرچند وقتی صحبت از کار میشود آنهم در کنار واژه بازتولید لاجرم ذهن درگیر جهتگیریهای انتقادی خواهد شد، اما سخن فدریچی با وجود مارکسیست-فمینیست بودن تا حدود زیادی برخاسته از زندگی روزمره مردم و در جاهایی حتی انتقاد به بعضی فعالیتهای فمینیسم انتقادی نیز هست.
سیلویا فدریچی نویسنده است اما چند دهه فعالیت جدی در باب آن چیزهایی که نوشته است نیز انجام داده، در واقع نوشتههای او نتیجه راهاندازی یک گروه بینالمللی فمینیستی و سازماندهی کمپین دستمزد برای کار خانگی و فعالیت در چندین پروژه و کمیته و انجمن بینالمللی فمینیستی دیگر است که در یک کلام، مخالف وضع موجود کار میکنند. معروفترین کتاب او کالیبان و ساحره است که تاریخ سرمایهداری را اینبار با محوریت زنان بازگو میکند.
«انقلاب در نقطه صفر…» شامل 15 مقاله است که بیشتر آنها در مجلات یا کتابهای دیگری منتشر شدهاند و درنهایت در این کتاب مجتمع شده و زیر چاپ رفتهاند. اولین مقاله مربوط به سال 1975 است و آخرین آن 2016 و در نحوه چیدن که بر اساس تاریخ است تغییراتی در نگاه و پختگی نویسنده نیز به چشم میخورد.
مقاله اول تا حدودی ایدئولوگتر، تندتر و مطالبهگرانهتر است و به همان اندازه برای کسی که آن را باور کند پر از سوال، که چه باید کرد؛ حاصل چهل سال تجربه و کار و نتیجه گرفتن و یا نگرفتن در مقاله آخر نویسنده را پختهتر و قابل درکتر میکند و متمرکز بر کارگران زن مهاجر و حقوق آنها به همراه دیدگاه روشنتری نسبت به کار خانگی است.

کار میکنم پس هستم
وقتی از حقوق کارگران صحبت میشود عمدتاً آنچه در ذهن میآید کارگران صنعتی است که مطالبه اصلیشان افزایش دستمزد است. کتاب انقلاب در نقطه صفر متمرکز بر کار خانگی زنان است چرا که «هزینه کار خانگی هیچوقت با مزد پرداخت نشده بلکه همیشه این کار به نام عشق انجام شده» (صفحه 59) از طرفی افزایش چشمگیر شمار نیروی کار زن مهمترین پدیده اجتماعی دهه ۱۹۷۰ بوده است (صفحه 66) و این برای زنان خانهدار به این معنی است که کار خانگی بدون دستمزد برای خانوادههای خود را با کار خانگی دارای دستمزد برای دیگران عوض کردهاند.
درواقع صورتبندی اصلی موضوع بر این اساس شکل گرفته که وقتی زنان از مزایای کار در خارج از منزل بهرهمند شدند این مساله برایشان پیش آمد که میتوانند به کار خانگی و از آن مهمتر مساله بازتولید نیروی کار (بارداری و تولید مثل) به گونهای دیگر بنگرند.
سیلویا فدریچی به این نگاه متفاوت کمک شایانی میکند و با دقت و حوصله مساله را برای زنان شفاف و قابل بحث ارائه میدهد و از مطرح کردن مطالب با زبان آکادمیک و روشنفکرانه پرهیز دارد. او اعتقاد دارد آنچه اثربخش و ماندگار است مجموعه کوششهایی است که در زندگی روزمره و تنیده با عادات و نیازهای مردم است و نه فعالیتهای کاملاً متفاوت و وابسته به یک ایدئولوژی یا بودجهی مشخص.
بعد از بحث در مورد کار خانگی مساله نگهداری از کودکان و سالمندان قابل توجه است که در این کتاب به آن میپردازد و نسبت به «سیاستهایی که مراقبت از کودکان را تنها در صورتی به رسمیت میشناسد که مراقبت از فرزندان دیگران باشد» (صفحه 68) اعتراض میکند، در واقع اینجا موضوع کار عاطفی به عنوان یک نوع کنش اجتماعی مطرح میشود نه وظیفه انسانی که بدیهی باشد بر عهده زنان است.
«اجداد ما برای زنده ماندن باید کار با طبیعت را بلد میبودند، پدربزرگانمان کار با اشیا و تجهیزات را آموختند و حالا کارفرمایان انتظار دارند ما کار با آدمها را بلد باشیم. دستمزد میگیریم تا محترمانه برخورد کنیم و خوش اخلاق باشیم.» (صفحه 119)
در مقالات بعدی مسائل مهمی که جهانی شدن با نگرش سرمایهداری برای قشر کارگر، خصوصاً زنان، به همراه داشته را به نقد میکشد، از جمله سیاستهای بانک جهانی، خیریهها و حتی جریان چپ و برخی سازمانهای فمینیستی.
هیچ دو مقصدی مانند هم نیست، چون هیچ دو مسیری شبیه نیست
آنچه در کتاب فدریچی مطرح میشود شاید برای جامعه امروز ایران کمی دور از ذهن و دسترس به نظر برسد اما این نباید باعث شود نگاه انتقادی را کنار بگذاریم، چه نسبت به حقوق زنان و کارگران و چه موضوعات مرتبط با مهاجران و … به عنوان گروههای نامرئی در جامعه که هیچ کدام یکپارچگی و همبستگی قابل مشاهدهای در سالهای اخیر نداشتهاند.
ورود این نظریات به زیست روزمره ایرانیان ممکن است به سرعت منجر به اتفاق خاصی نشود، اما همانگونه که نویسنده آهسته و در طی چند دهه دیدگاههای خود را پرورش داده است، در ایران نیز امید است با ورود این تفکرات تغییرات مختص جامعه ایران که قابل فهم و زندگی برای ما باشد رخ دهد. بدیهی است آنچه در کشورهای آفریقایی برای کار خانگی و حفظ کشاورزی معیشتمحور رخ داده، با فعالیتهای کارگران مهاجر در کانادا متفاوت است و ایران نیز طبعاً نیازهای متفاوتی دارد و مسیر دیگری را طی خواهد کرد.
کارخانگی و مبارزه فمینیستی