چه کسی نیچه و ما را به گریه میاندازد؟
چه کسی نیچه و ما را به گریه میاندازد؟
راهنمایی برای آنکه چطور یالوم بخوانیم
چند سال پیش، قبل از آنکه دانشجوی ارشد روانشناسی شوم، قبلتر از آنکه بدانم اصلا روانشناسی دقیقاً چیست و چه میخواهد، بین قفسهی ادبیات کتابهای دانشگاه میگشتم، رواندرمانی اگزیستانسیال را کسی اشتباهی گذاشته بود لابهلای رمانها، بودن آن کتاب در قفسهی محبوبم مجابم کرد نگاهی به آن بیندازم.
تا دو سه هفته بعد از آن شبهای من روی تختم، بین اضطراب خودم و شلوغی اتاق خوابگاه دخترانه با این کتاب میگذشت. «اروین یالوم» نه تنها من را مانند دیگر خوانندگان کتابهایش با مرگ، تنهایی، پوچی و آزادی خودم روبهرو کرد بلکه مجابم کرد سرم را از دنیای آزمایشگاه و زیستشناسی بیرون بیاورم و تغییر رشته بدهم به روانشناسی.
اروین یالوم هم از تجربیات چگونه روبهروشدن مراجعانش با منابع اضطرابشان مینویسد، هم دغدغههای خودش را به عنوان رواندرمانگر در مواجهه با درمانجو شرح میدهد. جذابیت کتابهای این استاد بازنشستهی استنفورد، درست شبیه دیدن پشت صحنهی فیلمهای محبوب است، در لحظههای شکلگرفتن اثر هنری (شما بخوانید درمان) شریک میشوی. یالوم هم قصه میگوید هم از فلسفه حرف میزند، هم روانشناس مراجعانی است که شرح داستان خیالی یا واقعیشان را در کتاب میخوانیم هم درمانگر خوانندگان کتابش.
خدمت و خیانت یالوم
شهرت یالوم در ایران هم فراگیر شده، از هر قشری طرفداران خودش را دارد و تقریباً همیشه یک یا چند تا از کتابهایش روی میز پرفروش کتابفروشیهاست. گویا خود یالوم هم از این شهرت آگاه است. او در یکی از مصاحبههایش میگوید اینباکس ایمیلش پر است از ایمیلهایی که از طرف مخاطبان ایرانی به دستش رسیدهاند.
شواهد بالینی بیشمار یالوم در کتابهایش به همان اندازه که نقطهی قوت نوشتههایش محسوب میشود، شک و شبهههایی را نیز در خصوص حریم خصوصی مراجعانش بهوجود آورده است. برخی بازگوکردن داستان زندگی مراجعان را حتی با وجود تغییر نام، نقض حریم خصوصی آنها میدانند، برخی دیگر معتقدند یالوم حافظ حوزهی خصوصی مراجعان بوده اما کجفهمیهایی را در این خصوص، برای نسل جدید درمانگران بعد از خود ایجاد کرده است.
در ادامه قصد معرفی بهترینهای یالوم را دارم، برای آنها که نمیدانند چطور یالوم بخوانند، از کجا شروع کنند و یا آنها که با یالوم آشنا هستند و میخواهند بهترین کتابهایش را بشناسند.
خیره به خورشید
«اندیشیدن به مرگ مانند خیرگی به خورشید است، فقط کمی میتوانیم آن را تحمل کنیم.» همانطور که از جمله درخشان پیش پیداست، یالوم در این کتاب به اضطراب مرگ و درگیری همیشگی انسانها با آن میپردازد. او جلوههای مختلف این اضطراب را در زندگی روزمره شرح میدهد، راههای تشخیص اضطرابهای پنهان ناشی از مرگ را مورد بحث قرار میدهد و بعضی نظرات مهم فیلسوفان، درمانگران، نویسندگان و هنرمندان دربارهی غلبهی بر ترس از مرگ بیان میکند.
وی در ادامه، راههای عملی غلبه بر مرگ را بررسی میکند و خاطراتی از تجربیات شخصیاش در مواجهه با مرگ را بیان میکند. برای یالوم مرگاندیشی به پوچانگاری دنیا نمیانجامد، او معتقد است رویارویی با مرگ ما را آگاهتر و به سمت زندگی پربارتر سوق میدهد. خواندن این کتاب، یک خودکاوی است برای مواجهه با ناگزیرترین پدیدهی زندگی انسانها: مرگ. بنابراین خواندنش را به همه توصیه میکنم خصوصاً کسانی که در برههای از زندگی با سوگ از دست دادن عزیزان خود درگیر بودند.
وقتی نیچه گریست روایتگر داستانی خیالی پیرامون ملاقات «نیچه» و «یوزف برویر» پزشک و استاد «زیگموند فروید» است. «لو سالومه» مقدمات دیدار برویر و نیچه را که در آن برههی زمانی که به خودکشی فکر میکند، ترتیب میدهد. در میان این گفتوگو، اندیشههای نیچه به زبانی ساده و ایدههای درمانی برویر به دور از پیچیدگی بیان میشوند. وقتی نیچه گریست روایت رنجهای وسواسی نیچه است اما یالوم میان اتاق درمان نیچه و ما تفاوتی قائل نمیشود.
درواقع همزمان با شکافتن رنجهای نیچه در مواجهه با مرگ و تنهاییاش، ما نیز با ناامیدی و اضطرابهایمان مواجه میشویم و احتمالاً در انتهای این گفتوگوی خیالی که هرگز در واقعیت شکل نگرفته است، همراه با نیچه گریه میکنیم. یالوم در این کتاب دانش تاریخیاش را با توانایی قصهگویی خود در هم میآمیزد، وین را در اواخر قرن نوزده وقتی آبستن اندیشههای روانکاوی است نشان میدهد و نتیجهاش کتابی است که هم جذاب برای علاقهمندان به روانشناسی است، هم مفید برای درمانگران و متخصصان.
رواندرمانی اگزیستانسیال
اسم این کتاب یالوم تخصصی به نظر میرسد اما چنانچه خود یالوم در مقدمهی کتابش شرح میدهد، خواندن آن هم برای مخاطبان عام روانشناسی مفید است، هم متخصصان. کتاب جامعی که به درستی رویکرد روانشناسی اگزیستانسیال را درخصوص آسیب شناسی روانی نشان میدهد. یالوم در هر فصل از این کتاب، مثالهای بالینی بیشماری را از تجربیات رویارویی افراد با اضطراب تنهایی، مرگ، آزادی و معنای زندگی شرح میدهند.
این کتاب آنقدر رنجهای انسان را ملموس توصیف میکند که بیشک هرکس داستان زندگی خود را در میان هزاران مثال بالینی پیدا میکند.خواندن این کتاب دست کمی از حضور در اتاق درمانگر ندارد. مواجهه با واهمه از مرگ و نابودی خود و عزیزانمان، وحشت تنهایی و ناامیدی از زندگی پوچ و بیمعنا که حتا در خلال روزمرهترین اتفاقات زندگی هم در جریان است.
مامان و معنی زندگی
«هر دو دستم را تکان میدهم و جوری فریاد میزنم که همه بشنوند: مامان! مامان! درست همان وقت ارابه حرکت میکند و به دری میخورد که باز میشود و دهانۀ تاریک دالانی را آشکار میکند. تا جایی که میتوانم به عقب خم میشوم و قبل از اینکه در تاریکی فرو بروم دوباره فریاد میزنم: مامان به نظرت چطور بودم؟ حتی بعد از اینکه سرم را از روی بالش برداشتم و سعی کردم رویا را از ذهنم برانم کلمات در گلویم بودند: به نظرت چطور بودم مامان؟ مامان به نظرت چطور بودم؟
ولی مامان دو متر زیر زمین است. ده سالی میشود که مثل سنگ سرد شده و در تابوت سادهای از چوب کاج در گورستان اناکاستیا در حومۀ واشنگتن دی. سی. خوابیدهاست.»
یالوم در کتاب مامان و معنی زندگی، شش داستان برگرفته از تجربیات بالینیاش را روایت میکند. او در خلال این داستانها اهمیت روابط انسانی را در آشفتگیهای روانی یادآور میشود و نشان میدهد چطور رابطهی درمانی، گرههای روانی مراجعین را باز میکند. برای یالوم، هر مراجع نمونهی منحصربهفردی است که درمانش راه و رسم متفاوتی از دیگران میطلبد. در حال حاضر بیست ودومین دورهی انتشار این کتاب در کتابفروشیها موجود است که از محبوبیت آن میان یالومخوانان خبر میدهد.
یالوم را مترجمهای زیادی به فارسی برگرداندهاند، اما به نظر میرسد برخی از آنها یا ترجمههای بی کیفیتی است یا کپی ترجمههای قبل با تغییرات اندک! سپیده حبیب، یکی از مترجمهای خوب یالوم است که اغلب آثار او را به فارسی ترجمه کرده، حبیب که خود روانپزشک است، از اصطلاحات تخصصی ترجمهی درستی آورده و توانسته سلاست و روانی زبان یالوم را منتقل کند.
اروین-د-یالوم
روانشناسی
6 دیدگاه در “چه کسی نیچه و ما را به گریه میاندازد؟”
معرفی مختصری بود اما مفید….
سپاس از شما…
در مورد مسئله اسپینوزا یالوم فقط یک داستان با فواصل زمانی و افراد ناپیوسته می توان یافت نه خود اسپینوزا
به نظر من باید برای شناخت اسپینوزا آثارش را خواند
به نظرم در معرفی شما از آثار یالوم جای مسئله اسپینوزا و درمان شوپنهاور خالی است. در مورد سپیده حبیب کاملا موافقم.
آقای موسی زاده حتما میدونید که انتخاب چند کتاب از کتاب های یالوم بسیار دشواره.در اهمیت مسئله اسپینوزا و درمان شوپنهاور شکی نیست، بااین وجود سعی بر این شده کتاب هایی انتخاب بشن که سلایق مخاطبان بیشتری رو پوشش بدن.
ممنونم از نظر شما
آنهایی که بیش از بقیه از مرگ می ترسند،
کسانی هستند که با حجم زیادی
از زندگی نزیسته
به مرگ نزدیک میشوند …
از کتاب مامان و معنى زندگى
اثر: #اروین_د_یالوم
📔 @OfficialBook
چه انتخاب خوبی از متن کتاب داشتید.