چرا ریاکاری چنین جالب است؟
علاوه بر کشف نیروهایی که ریاکاری را میسازند، یکی از سودمندهای عملی اصلی رهیافت اقتصاد رفتاری آن است که تأثیرگذاریهای درونی و پیرامونی بر رفتارمان را نشان دهد. هنگامیکه با روشنبینی بیشتری نیروهایی را درک کردیم که ما را به راستی بهپیش میبرند، کشف میکنیم که در برابر نادانیهای انسانی خودمان (از جمله ریاکاری) دستوپابسته نیستیم که میتوانیم پیرامون خودمان را بازسازی کنیم
علاوه بر کشف نیروهایی که ریاکاری را میسازند، یکی از سودمندهای عملی اصلی رهیافت اقتصاد رفتاری آن است که تأثیرگذاریهای درونی و پیرامونی بر رفتارمان را نشان دهد. هنگامیکه با روشنبینی بیشتری نیروهایی را درک کردیم که ما را به راستی بهپیش میبرند، کشف میکنیم که در برابر نادانیهای انسانی خودمان (از جمله ریاکاری) دستوپابسته نیستیم که میتوانیم پیرامون خودمان را بازسازی کنیم
دن آریلی، نویسنده کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر (پیشتر نقدی بر این کتاب اینجا در سایت وینش منتشر شده است) با پژوهشهایی تازه و پرمایه، پیشداوریهای ما درباره ریاکاری را به چالش میکشد و از ما میخواهد تا نگاهی صادقانه به خودمان بیندازیم.
بیشتر ما خودمان را درستکار در نظر میگیریم، اما همگیمان دست به دغلکاری میزنیم. در هرجایی رفتارهای عاری از اخلاق هست؛ از مراکز حکومتی گرفته تا بورس؛ از سر کلاس گرفته تا شرکت. هیچیک از ما مصونیت نداریم، خواه دروغی مصلحتآمیز بگوییم تا دردسری را رفعورجوع کنیم؛ خواه در فهرست هزینهها «یک کوچولو» دستکاری کنیم تا منفعتی کسب کنیم.
آریلی نشان میدهد که چرا گفتن بعضی دروغها سادهتر است. چه چیزی ما را در کارهای سیاسی، اجتماعی و تجاری به ریاکاری سوق میدهد؟ آریلی در این کتاب نمونههای فردی و سازمانی متعددی را به ما نشان میدهد تا ببینیم رفتارهای غیراخلاقی چگونه بر همه ما تأثیر میگذارد و از آن جالبتر حتی هنگامی که خودمان را در جایگاه رفیع معیارهای اخلاقی تصور میکنیم، عملاً بازیگر پرجنبوجوش صحنه ریاکاری هستیم.
اما در مورد علت ریاکاری چه میدانیم؟ در اقتصاد برداشت کلی از دغلکاری از اقتصاددان دانشگاه شیکاگو، گری بِکِر میآید. این اقتصاددان برنده نوبل عنوان میکند که آدمها بر اساس تحلیل خردمندانه هر موقعیت، دست به خلافکاری و بزه میزنند. به گفته تیم هارفورد در کتابش، منطق زندگی، تولد این نظریه بسیار ساده بود. روزی بِکِر برای رسیدن به جلسهای دیر کرده بود و چون جای پارک مناسب برای اتومبیلش پیدا نکرده بود، تصمیم گرفت که درجای غیرمجاز پارک کند و احتمال جریمه شدن را هم بدهد.
بِکِر به تحلیل فرآیند اندیشیدن خود در این موقعیت دست زد و پی برد تصمیمش کاملاً بر پایه ارزش سنجی هزینه تصور پذیر (گیر افتادن، جریمه شدن و توقیف احتمالی ماشین) در برابر فایده رسیدن بهموقع به جلسه بوده است. همچنین متوجه شد که در ارزش سنجی هزینه به نسبت فایده، جایی برای سبکسنگین کردن «درست و غلط» وجود ندارد؛ همهچیز تنها بر پایه مقایسه پیامدهای احتمالی مثبت و منفی است.
و بدین ترتیب «مدل ساده بزه خردمندانه: مسابخه» پا گرفت؛ بنابراین مدل، ما همگی بسیار شبیه به بِکِر رفتار میکنیم؛ مانند یک جیببر معمولی، همه ما هنگامیکه در این جهان راه خود را میگشاییم به دنبال منفعت خودمان هستیم. خواه این کار را با بانکزنی انجام دهیم خواه با نوشتن کتاب، اهمیتی در محاسبات خردمندانه هزینه فایده ما ندارد.
«مدل ساده بزه خردمندانه» که در این کتاب از آن بهاختصار «مسابخه» نامبرده میشود، مدل بسیار سرراستی برای ریاکاری است. ولی پرسش آن است که آیا بهدقت رفتار مردم در جهان واقعی را توضیح میدهد یا خیر. اگر چنین کند، جامعه دو شیوه روشن را برای پرداختن به ریاکاری پیشرو دارد. اول بالابردن احتمال گیرافتادن (مثلاً با افزایش تعداد دوربینهای نظارتی یا تعداد پلیسها) و دوم بالابردن شدت مجازات برای آنهایی که گیر میافتند.
ولی اگر دیدگاه به نسبت سادهانگارانه «مسابخه» از ریاکاری، نادقیق یا ناکامل باشد چه؟ در این صورت رهیافتهای استاندارد برای چیرگی بر ریاکاری از کارآمدی و بسندگی میافتند. اگر «مسابخه» مدلی ناقص از علتهای ریاکاری باشد، آنگاه ما باید نخست دریابیم که بهراستی چه نیروهایی باعث میشوند تا مردم دست به نیرنگ بزنند و سپس این درک بهبودیافته را برای جلوگیری از ریاکاری به کار گیریم. درواقع جان کلام کتاب این است.
علاوه بر کشف نیروهایی که ریاکاری را میسازند، یکی از سودمندهای عملی اصلی رهیافت اقتصاد رفتاری آن است که تأثیرگذاریهای درونی و پیرامونی بر رفتارمان را نشان دهد. هنگامیکه با روشنبینی بیشتری نیروهایی را درک کردیم که ما را به راستی بهپیش میبرند، کشف میکنیم که در برابر نادانیهای انسانی خودمان (از جمله ریاکاری) دستوپابسته نیستیم که میتوانیم پیرامون خودمان را بازسازی کنیم و اینکه میتوانیم به رفتار و نتایج بهتری دستیابیم.
فصل نخست کتاب به بیان آزمونها و نتایجی میپردازد که به «مسابخه» اختصاص دارد. مثلاً متوجه میشویم که احتمال گیرافتادن، تأثیر چشمگیری بر مقدار تقلب ندارد؛ یعنی عامل اثرگذار اصلی نیست. یا اینکه وقتی ما از یکسو میخواهیم خودمان را آدمهایی درستکار و آبرومند ببینیم و از سوی دیگر میخواهیم از تقلب کردن نفع ببریم، چگونه تضاد بین این دو را حل میکنیم.
فصلهای بعدی به انگیزهها و محرکهای آدمی در ریاکاری میپردازد و نشان میدهد که قصه بافی تا چه حد به پیشبرد اهداف ریاکارانه کمک میکند. موضوع بعدی خستگی و تنش است که میتواند ما را در بسیاری از موارد در مقابل وسوسهها سست کند.
استفاده از مارکهای قلابی در لباس پوشیدن، گولزدن خودمان، خلاقیت و ریاکاری، میکروب ریاکاری، همرنگی با جماعت و همیاری در دغلکاری و دغلکاری جمعی دیگر مطالبی هستند که در این کتاب خواهیم خواند.
یکی از نکات برجسته کتاب این است که نشان میدهد اگرچه اغلب مردم میاندیشند که مردمان کشورهای دیگر کمتر دغلبازند، ولیکن چنین نیست و این خصوصیات بین بیشتر انسانها یکسان است. اگرچه باید همچنان در مورد تأثیرگذاری فرهنگ بر ریاکاری آموخت، هم برحسب تأثیرگذاریهای اجتماعی که به جلوگیری از ریاکاری کمک میکند و هم برحسب نیروهای اجتماعی که ریاکاری و فساد را محتملتر میسازد.
درواقع، دن آریلی در کتاب پشت پرده ریاکاری شیوه نگریستن ما به خودمان، کارهایمان و نیز دیگران را دگرگون میکند.
یک دیدگاه در “چرا ریاکاری چنین جالب است؟”
نقدتون تشویقم کرد که این کتاب رو بخونم. تکنیک هزینه فایده از تکنیکهایی بوده که تا حالا خیلی زیاد به خصوص موقع خرید استفاده کردم و هیچ وقت از منظر منفی بهش توجه نکرده بودم.