وقتی از سینمای ملی حرف میزنیم
حالا که «روز ملی سینما» داریم سعی میکنیم تعریفی از سینمای ملی هم بدست دهیم که در فردای تاریخ روسفید باشیم. در این مقاله میکوشیم عناصر و مولفههای سینمای ملی ایران را خیلی مختصر و مفید تشریح کنیم. بدیهی است شرح مبسوط این مقولات نیازمند تالیف کتاب است و در یک مقاله ژورنالیستی نمیگنجد. همچنین به فیلمسازانی که در محدوده سینمای ملی آثار ماندگاری از خود به جا گذاشتهاند، میپردازیم و در پایان چند فیلم شاخص این سینما را نیز معرفی میکنیم.
حالا که «روز ملی سینما» داریم سعی میکنیم تعریفی از سینمای ملی هم بدست دهیم که در فردای تاریخ روسفید باشیم. در این مقاله میکوشیم عناصر و مولفههای سینمای ملی ایران را خیلی مختصر و مفید تشریح کنیم. بدیهی است شرح مبسوط این مقولات نیازمند تالیف کتاب است و در یک مقاله ژورنالیستی نمیگنجد. همچنین به فیلمسازانی که در محدوده سینمای ملی آثار ماندگاری از خود به جا گذاشتهاند، میپردازیم و در پایان چند فیلم شاخص این سینما را نیز معرفی میکنیم.
وقتی از سینمای ملی حرف میزنیم
سینمای ملی ایران یکی از مهمترین و شناختهشدهترین جنبشهای سینمایی در سطح بینالمللی است که بر اساس فرهنگ، تاریخ، و هویت ایرانی شکل گرفته و نقش مؤثری در معرفی هنر و فرهنگ ایران به جهان داشته است. سینمای ملی ایران به عنوان یکی از جریانهای سینمایی جهان، با ویژگیهای خاص فرهنگی و تاریخی خود شناخته میشود. این سینما به شکلی عمیق ریشه در فرهنگ، ادبیات و تاریخ ایران دارد و منعکسکننده هویت ملی، اجتماعی و فردی ایرانیان است.
سینمای ملی ایران طی چندین دهه تحولات زیادی را تجربه کرده و به دلیل روایتهای خاص، سبکهای متفاوت و پرداختن به مسائل انسانی مورد توجه محافل جهانی قرار گرفته است.
تعریف سینمای ملی ایران
سینمای ملی ایران به مجموعه فیلمهایی گفته میشود که فرهنگ، سنتها، داستانها و مسائل اجتماعی مردم ایران را بازتاب میدهند. این سینما به گونهای طراحی شده است که روح ملی و فرهنگی جامعه ایران را منعکس کند و بر هویت ملی تمرکز دارد.
تأثیرات تاریخی
سینمای ایران در دهه ۱۳۳۰ (۱۹۵۰ میلادی) با ظهور فیلمسازان اولیه مانند ساموئل خاچیکیان و اسماعیل کوشان آغاز شد. در دهههای بعدی، با تأثیر از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و شرایط اجتماعی و سیاسی پس از آن، سینمای ایران به سوی نگاهی عمیقتر به مسائل اجتماعی و فرهنگی حرکت کرد. دوران پس از انقلاب، یکی از نقاط عطف سینمای ملی ایران به شمار میآید که فیلمسازان بر محورها و مضامینی مانند اخلاق، دین، و فرهنگ اسلامی تأکید کردند.
ویژگیهای اصلی سینمای ملی ایران
عناصر هویت ملی در سینمای ایران نقش بسیار مهمی در شکلدهی به داستانها، شخصیتها و مضامین فیلمهای ایرانی دارند. این عناصر، که ریشه در فرهنگ، تاریخ و ارزشهای اجتماعی ایران دارند، کمک میکنند تا سینمای ایران بازتابی از زندگی واقعی مردم و هویت ملی آنها باشد. در ادامه برخی از مهمترین عناصر هویت ملی در سینمای ایران بررسی میشود.
رئالیسم اجتماعی: یکی از ویژگیهای اصلی سینمای ایران پرداختن به مسائل و چالشهای روزمره مردم است. این سینما اغلب به موضوعاتی مانند فقر، عدالت اجتماعی، و زندگی طبقات محروم میپردازد. فیلمسازان ایرانی سعی کردهاند با نمایش واقعیتهای زندگی مردم، تصویر دقیقتری از جامعه ارائه دهند.
سادهگرایی و ایجاز: یکی دیگر از مشخصههای سینمای ملی ایران سادهگرایی در روایت و استفاده از عناصر بصری است. بسیاری از فیلمهای ایرانی با استفاده از نمادها و استعارهها، عمق معنایی بیشتری به داستانهای ساده و شخصیتهای خود میبخشند.
استفاده از کودکان به عنوان شخصیتهای اصلی: در بسیاری از فیلمهای ایرانی، کودکان نقشهای اصلی را بازی میکنند. از آنجایی که سینمای ایران اغلب به محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی روبرو بوده، فیلمسازان از طریق داستانهای کودکان توانستهاند به شکلی غیرمستقیم به مسائل حساس اجتماعی بپردازند. فیلمهای عباس کیارستمی بهترین مثال برای این مقوله هستند: مشق شب، خانه دوست کجاست و غیره.
ارتباط با ادبیات و شعر فارسی: ایران تاریخی غنی از ادبیات و شعر دارد و این ادبیات بخش مهمی از هویت ملی ایرانیان است. بسیاری از فیلمهای ایرانی از آثار ادبیات فارسی الهام گرفتهاند و حتی در برخی موارد مستقیماً از داستانهای کلاسیک ایرانی مانند داستانهای شاهنامه، حافظ و سعدی استفاده شده است. فیلمها همچنین از زبان شعرگونه و دیالوگهای شاعرانه برای تقویت لایههای معنایی و عاطفی استفاده میکنند. سینمای ایران اغلب از آثار ادبی و شعر فارسی الهام میگیرد. این فیلمها نه تنها در دیالوگها بلکه در فضاهای بصری خود نیز از شعر و ادبیات بهره میبرند که به فیلمها عمق و لایههای معنایی بیشتری میبخشد.
تأکید بر ارزشهای خانوادگی و نقش زن در سینما: خانواده یکی از نهادهای بنیادی در فرهنگ ایرانی است و سینمای ایران اغلب به بررسی روابط و مسائل خانوادگی میپردازد. ساختار خانواده در ایران، احترام به بزرگترها، نقش والدین، و ارتباطات خانوادگی از جمله موضوعات پرتکرار در فیلمها هستند. این تمرکز بر خانواده به عنوان یکی از عناصر مهم هویت ملی و اجتماعی در فیلمهای ایرانی بازتاب دارد. زنان در سینمای ایران (به جز فیلمهای دههی شصت) همواره نقشی کلیدی داشتهاند. علیرغم محدودیتهای فرهنگی و قانونی، فیلمهای ایرانی به شکلهای مختلف به نمایش زندگی، مشکلات و آرمانهای زنان پرداختهاند.
فرهنگ و آداب و رسوم سنتی : فرهنگ و آداب و رسوم ایران از مهمترین عناصر هویت ملی در سینمای ایران هستند. بسیاری از فیلمهای ایرانی به نمایش سنتها، رسوم و آیینهای ملی مانند نوروز، مراسم عروسی و عزاداری، و دیگر جنبههای فرهنگی پرداختهاند. این فیلمها اغلب تلاش میکنند تا هویت ملی ایران را از طریق نمایش این رسوم و ارزشهای فرهنگی تقویت کنند.
رابطه انسان و طبیعت: در بسیاری از فیلمهای ایرانی، طبیعت و محیط زیست جایگاه ویژهای دارند. مناطق روستایی، کوهستانها، بیابانها و دریاها به عنوان مکانهای اصلی داستانها و بهعنوان نمادی از پیوند عمیق ایرانیان با طبیعت و سرزمینشان استفاده میشوند. طبیعت در این فیلمها نه تنها به عنوان پسزمینه بلکه به عنوان عنصر هویتی ملی مطرح میشود که با زندگی انسانها در ارتباط است. فیلمهای عباس کیارستمی از نظر توجه به طبیعت نیز مثالزدنی هستند.
تاریخ و اسطورههای ملی: بسیاری از فیلمهای ایرانی با الهام از تاریخ و اسطورههای ملی، تلاش میکنند تا هویت ملی ایرانیان را با بازتاب دورانهای مهم تاریخی مانند دورههای باستانی، اسلامی و معاصر تقویت کنند. این فیلمها از شخصیتهای تاریخی، حماسی و ملی استفاده میکنند تا مفاهیمی مانند مبارزه برای آزادی، مقاومت در برابر ظلم و افتخار به گذشته ملی را تقویت کنند.
زبان و گویشهای محلی: استفاده از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و همچنین گویشهای مختلف محلی در فیلمها، هویت ملی و تنوع فرهنگی ایران را به نمایش میگذارد. برخی از فیلمها با استفاده از گویشهای محلی نظیر لری، کردی، یا ترکی، تنوع زبانی و قومی ایران را به تصویر میکشند و نشاندهنده هویت چندلایه ملی هستند.
روحیه مقاومت و استقلالطلبی: مقاومت در برابر استعمار، امپریالیسم و دفاع از استقلال ملی یکی از مفاهیم اصلی در هویت ملی ایران است. بسیاری از فیلمهای ایرانی به این روحیه و مبارزه مردم ایران برای استقلال و عزت ملی میپردازند. این مضمون در فیلمهای مربوط به جنگ ایران و عراق (دفاع مقدس) به وضوح دیده میشود که تلاش دارند ایستادگی و وفاداری به وطن را به تصویر بکشند.
تصویر آرمانی از ایرانِ روستایی: در بسیاری از فیلمهای سینمای ملی ایران، روستاها و زندگی ساده روستایی به عنوان نمادی از اصالت و پاکی ایرانیان به نمایش گذاشته میشوند. زندگی در روستا بهعنوان نمونهای از ایران که از تأثیرات مدرنیته و فساد شهری دور مانده است، نمادی از هویت بومی و اصیل ایرانی بهشمار میآید. چه در فیلمفارسی های قبل از انقلاب و پس از آن، روستا همیشه به عنوان نماد پاکی و معصومیت تقدیس شده است، در مقابل شهر که نماد پلیدی و ناراستی بوده است. نمونه شاخص این نگاه می تواند فیلم «زرد قناری» ساخته رخشان بنی اعتماد در سال 1365 باشد.
در مجموع، سینمای ملی ایران با تمرکز بر این عناصر و مضامین، تصویری از هویت ایرانی را بازنمایی میکند که هم به ارزشها و اعتقادات ملی و فرهنگی مردم ایران وفادار است و هم به چالشهای مدرن و معاصر پاسخ میدهد. این عناصر به فیلمهای ایرانی هویتی خاص میبخشند و آنها را در سطح جهانی متمایز میکنند.
کارگردانان برجسته سینمای ملی
حالا وقت آن است که به برخی از کارگردانان برجستهای که در شکلدهی سینمای ملی ایران نقش داشتهاند بپردازیم.
- داریوش مهرجویی: مهرجویی به زعم بسیاری از منتقدان، ایرانیترین فیلمساز ماست. هویت ایرانی در جهانبینی و تار و پود فیلمهای او تنیده شده است. اصلا هویت ایرانی یکی از دغدغههای فکری فیلمساز است و کشاکش انسان ایرانی معاصر در میانه سنت و مدرنیته در اکثر فیلمهایش برجسته میشود. فیلمهای شاخص مهرجویی از جمله اجارهنشینها، هامون، سارا، پری، لیلا و به خصوص مهمان مامان سرشار از عناصر ایرانی و نحوه زیست و زندگی ایرانیان است.
- علی حاتمی: او که به «شاعر سینمای ایران» معروف شد را باید گل سرسبد سینماگران باهویت ایرانی بدانیم. حاتمی دلبسته تاریخ قدیم ایران (به خصوص عصر قاجاریه) بود و در فیلمها و سریالهایش سعی کرد زیباییهای آداب و رسوم سنتی ایران را به تصویر کشد. توجه به مولفههای فرهنگ اصیل ایرانی را بیش از هر فیلمسازی در آثار علی حاتمی میبینیم. فیلمهای کمالالملک و مادر او مصداق سینمای ملی دانسته شدهاند.
- عباس کیارستمی: کیارستمی نیز مثل مهرجویی دغدغههای فلسفی و وجودی بشر ایرانی را بطور غیرمستقیم در فیلمهایش بازتاب میدهد. فیلم «گزارش» او (محصول 1354) به شدت ایرانی است و تصویری واقع گرایانه از دهه پنجاه خورشیدی پیش چشممان میگذارد. او با آثاری همچون «طعم گیلاس» و «زندگی و دیگر هیچ» به یکی از مهمترین چهرههای سینمای جهان تبدیل شد.
- بهرام بیضایی: او به نوعی پیامبر تاریخ و اسطوره در سینمای ملی ایران تبدیل شده است. مساله تاریخ و هویت ملی ایرانیان یکی از مضامین اصلی بیشتر آثار نمایشی اوست. بیضایی در نمایشنامهها و فیلمهایش به گوشههای مهجور تاریخ پرفراز و نشیب قوم ایرانی سرک میکشد و جای خالی متنهای نانوشته در طول تاریخ را پر میکند. مساله تاریخ و هویت ایرانی به خصوص در فیلمهای قبل از انقلاب او بسیار برجسته است: کلاغ، غریبه و مه، چریکه تارا و مرگ یزدگرد.
- ناصر تقوایی: روحیه و حالوهوای ایرانی در آثار شاخص ناصر تقوایی نیز به خوبی دیده میشود. فیلمسازی که برخاسته از ادبیات جنوب است و توانسته «ناخدا خورشید» را به عنوان یک نمونه عالی اقتباس سینمایی و ایرانیزه کردن یک متن غربی در تاریخ سینمای ایران به یادگار بگذارد. تقوایی در مجموعه تلویزیونی «دایی جان ناپلئون» نیز به خوبی نشان می دهد که در تصویر کردن زندگی ایرانی تا چه حد چیرهدست است. در ای ایران و کاغذ بی خط هم به نمایش هنرمندانه طرز فکر و خلقیات ایرانیان میپردازد.
- مجید مجیدی: با فیلمهایی مانند «بچههای آسمان» و «رنگ خدا»، روایات انسانی و اخلاقی را به نمایش گذاشت. بسیاری از منتقدان و تحلیلگران بچههای آسمان را نمونه عالی سینمای ملی ایران دانستند.
- اصغر فرهادی: ذهنیت و زیست و زبان ایرانی در فیلمهای اصغر فرهادی نیز نمودی هنرمندانه یافته است. فرهادی روایتگر تناقضهای اخلاقی انسان معاصر ایرانی است. با فیلمهایی همچون «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده»، توجهات بینالمللی را به سینمای ایران جلب کرد و دو بار جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را به دست آورد.
کدام فیلمها میتوانند مصداق سینمای ملی باشند؟
سینمای ملی ایران فیلمهایی را شامل میشود که به شکلی برجسته فرهنگ، تاریخ، هویت و ارزشهای اجتماعی ایران را منعکس میکنند. این فیلمها با تمرکز بر موضوعات بومی و نمایش واقعیتهای زندگی ایرانیان، از نمادها، استعارهها و مضامین خاص برای بیان هویت ملی استفاده میکنند. در ادامه به برخی از مهمترین فیلمهایی که مصداق سینمای ملی ایران به شمار میروند، اشاره میکنیم.
گاو – داریوش مهرجویی
فیلم گاو از مهمترین آثار سینمای ملی ایران و یکی از اولین فیلمهای موج نوی سینمای ایران است. این فیلم داستان یک روستایی به نام مشحسن را روایت میکند که به گاوش عشق میورزد و پس از مرگ گاو، دچار بحران هویتی میشود. این فیلم به شکلی عمیق به زندگی روستایی، اهمیت گاو در فرهنگ بومی ایران و پیوند انسان با حیوانات و طبیعت پرداخته و نمادی از سینمای رئالیسم اجتماعی ایران است.
خانه دوست کجاست؟ – عباس کیارستمی
این فیلم که بخشی از سهگانهی زلزله عباس کیارستمی است، به سادگی و با نگاهی عمیق به فرهنگ و زندگی روستاییان ایرانی پرداخته است. داستان فیلم درباره پسری است که برای برگرداندن دفتر مشق دوستش، سفری را به روستای همسایه آغاز میکند. این فیلم نماد همدلی، مسئولیتپذیری و اهمیت دوستی در فرهنگ ایرانی است و از سبک ساده و شاعرانهای برخوردار است که یکی از ویژگیهای اصلی سینمای ملی ایران به شمار میآید.
باد صبا (1970) – آلبرت لاموریس
باد صبا اگرچه ساخته یک فیلمساز فرانسوی است اما می تواند مصداق تام و تمام فیلم مستند ملی باشد. این مستند تحسینبرانگیز به معرفی زیباییهای طبیعت، معماری و فرهنگ ایران پرداخته است. فیلم با نمایش مناظر باشکوه از سراسر ایران و تاکید بر فرهنگ و سنتهای ایرانی، یک اثر ملیگرایانه به شمار میآید که هویت ایرانی را از طریق نمایش تاریخ و فرهنگ غنی کشور به تصویر میکشد.
ناخدا خورشید – ناصر تقوایی
این فیلم که اقتباسی آزاد از رمان “داشتن و نداشتن” ارنست همینگوی است، با استفاده از المانهای بومی ایرانی در جنوب کشور، داستان مردی را روایت میکند که برای نجات خود و خانوادهاش از فقر، به کار قاچاق در خلیج فارس مشغول میشود. این فیلم با تمرکز بر زندگی ساحلنشینان و استفاده از محیط جغرافیایی و فرهنگ بومی، به یکی از آثار برجسته سینمای ملی ایران تبدیل شده است.
دونده – امیر نادری
این فیلم، که در فضای پس از جنگ و در دورهای که کودکان در ایران با فقر و مشکلات اجتماعی روبرو هستند ساخته شد، داستان یک پسر بچهی یتیم را روایت میکند که با سختیهای فراوان به دنبال آرزوهایش میدود. “دونده” تصویری از امید، تلاش و استقامت ایرانیان در برابر مشکلات است و مفاهیم هویت، پیشرفت و بازسازی را پس از جنگ به خوبی به نمایش میگذارد.
باشو، غریبه کوچک – بهرام بیضایی
این فیلم داستان پسری جنوبی به نام باشو است که در پی جنگ ایران و عراق به شمال کشور پناه میبرد و در خانه زنی شمالی به نام «نایی» پناه میگیرد. “باشو” با محوریت اختلافات زبانی و فرهنگی، نشاندهنده وحدت ملی ایرانیان با وجود تفاوتهای قومی و زبانی است. این فیلم یکی از برجستهترین آثار سینمای ملی ایران است که به مفهوم هویت، همدلی و پذیرش تفاوتها در بستر ملی میپردازد.
زیر درختان زیتون – عباس کیارستمی
یکی دیگر از آثار کیارستمی که در زمینه روستایی و زلزله در شمال ایران ساخته شده است. این فیلم با تمرکز بر زندگی ساده و تلاشهای مردم برای بازسازی پس از زلزله، به نوعی از هویت، مقاومت و همبستگی مردم در برابر مشکلات طبیعی و اجتماعی پرداخته است.
آژانس شیشهای – ابراهیم حاتمیکیا
“آژانس شیشهای” به شکلی عمیق به موضوعات ملیگرایانه و ارزشهای ایرانیان در دوران پس از جنگ ایران و عراق میپردازد. این فیلم داستان یک رزمندهی قدیمی را روایت میکند که برای نجات دوست مجروحش از مشکلات مالی و اجتماعی تلاش میکند. این فیلم با تمرکز بر وفاداری، ایثار و حس وظیفه نسبت به همرزمان و کشور، یکی از مهمترین آثار سینمای دفاع مقدس و سینمای ملی ایران است.
جدایی نادر از سیمین – اصغر فرهادی
هرچند این فیلم بیشتر به مسائل اجتماعی و خانوادگی مدرن پرداخته است، اما به دلیل نمایش بحران هویت و ارزشهای اخلاقی در جامعهی ایرانی، یکی از مصداقهای برجسته سینمای ملی در عصر معاصر محسوب میشود. “جدایی نادر از سیمین” برشی از زندگی طبقه متوسط ایران است که با تضادهای فردی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند.
طعم گیلاس – عباس کیارستمی
این فیلم برندهی نخل طلای جشنواره کن، درباره مردی است که به دنبال کسی میگردد تا پس از مرگ او، جنازهاش را دفن کند. این فیلم با پرداختن به مفاهیمی مانند زندگی و مرگ، امید و یأس، و معنای زندگی در بستر فرهنگی ایران، یک اثر فلسفی و ملیگرایانه است که نمایانگر جنبههای عمیق انسانی و اجتماعی هویت ایرانی است.
بچه های آسمان – مجید مجیدی
داستان شیرین و تاثیرگذار علی، پسرک فقیری که برای اینکه خواهرش به آرزویش برسد دست به یک فداکاری بزرگ می زند. تصویری شریف از عشق و نجابت و ازخودگذشتگی از نوع ایرانی. فیلم با پیام انسانیش برنده جایزه اسکار شد و سینمای ایران را به قله افتخار رساند.
این فیلمها، هر یک به نوعی منعکسکننده جنبههای مختلف هویت و فرهنگ ایرانی هستند و به همین دلیل میتوان آنها را مصداقهایی برجسته از سینمای ملی ایران دانست. البته به شرطی که اساساً تعریف سینمای ملی را قبول داشته باشید! آیا مایل هستید مطلبی برای تکمیل دیدگاه فوق برای ما ارسال کنید؟