هری پاتر، نسل جوان و سیاست معاصر
هری پاتر شاید در نگاه اول تنها یک فانتزی ادبی به نظر رسد، اما در شکلگیری نگاه و سلیقه سیاسی یک نسل در بریتانیا و در جهان تاثیر گذاشته است. ایدهی مرکزی این مجموعه کتاب نبرد بین خیر و شر و قدرت جادو است. این کتاب به ما میآموزد که باید به هر قیمتی که شده با تعصب جنگید و رواداری و تکثر را پاس داشت. نماد بارز شرارت در این کتاب، دشمن اصلی هری پاتر، یعنی لرد ولدمورت یا «اسمشو نبر» است. نسل هری پاتر در زندگی خود مدام با ولدمورتهای واقعی روبرو است. دونالد ترامپ، نایجل فراژ، مارین لوپن، ولادیمیر پوتین و ویکتور اوربان، هر کدام یک لرد سیاه به حساب میآیند. مقالات زیادی در این باره نوشته شده اما برخلاف آنها نویسنده این مقاله در پایان میگوید نگاه کردن با عینک پاتری به دنیای سیاست، به معنای تقسیم مردم به دو دستهی خوبها و بدها و چشمپوشی از پیچیدگی جهان واقعی است.
هری پاتر شاید در نگاه اول تنها یک فانتزی ادبی به نظر رسد، اما در شکلگیری نگاه و سلیقه سیاسی یک نسل در بریتانیا و در جهان تاثیر گذاشته است. ایدهی مرکزی این مجموعه کتاب نبرد بین خیر و شر و قدرت جادو است. این کتاب به ما میآموزد که باید به هر قیمتی که شده با تعصب جنگید و رواداری و تکثر را پاس داشت. نماد بارز شرارت در این کتاب، دشمن اصلی هری پاتر، یعنی لرد ولدمورت یا «اسمشو نبر» است. نسل هری پاتر در زندگی خود مدام با ولدمورتهای واقعی روبرو است. دونالد ترامپ، نایجل فراژ، مارین لوپن، ولادیمیر پوتین و ویکتور اوربان، هر کدام یک لرد سیاه به حساب میآیند. مقالات زیادی در این باره نوشته شده اما برخلاف آنها نویسنده این مقاله در پایان میگوید نگاه کردن با عینک پاتری به دنیای سیاست، به معنای تقسیم مردم به دو دستهی خوبها و بدها و چشمپوشی از پیچیدگی جهان واقعی است.
هری پاتر، نسل جوان و سیاست معاصر
چگونه جی کی رولینگ به ذهنیت سیاسی یک نسل شکل داد
مترجم: راضیه شاهوردی
فکرمیکنید شما به عضویت کدام گروه مدرسهی جادوگری هاگوارتز درمیآمدید؟ با چهار گزینه روبرو هستید و مجبورید بالاخره یکی از آنها را انتخاب کنید. شجاعترها و جوانمردها به گریفیندور میروند، صبورترها و وفاداران به عضویت گروه هافلپاف درمیآیند، ریونکلاو مخصوص افراد باهوش و ظریف است و حیلهگرها، جاهطلبها و افرادی که پتانسیل شرور بودن دارند هم در نهایت به اسلیترین میپیوندند. در مجموعه کتابهای هری پاتر، این دستهبندی را یک کلاه باهوش به نام «کلاه گروهبندی» انجام میدهد.
اگر شما هم مثل من باشید و سنتان زیر ۳۵ سال باشد، احتمالاً نیازی به شنیدن توضیحات بالا نداشتید. کمتر جوان دارای سوادی است که هری پاتر را نخوانده باشد – تا بهحال ۴۵۰ میلیون نسخه از این کتاب در سراسر جهان به فروش رفته است. حتی میتوان گفت هری پاتر نخواندن، یکطور شورش و طغیان علیه روندی رایج به حساب میآید. با گذشت بیش از دو دهه از انتشار اولین کتاب هری پاتر، و با اینکه قرار بود همهی ما بزرگ شویم و دست از این چیزها برداریم، اما افسانههای جادوگری جی کی رولینگ، همچنان ما را فریفته و مسحور میکنند.
جهانِ هری پاتر (که آن را بر وزن universe، پاترورس Potterverse میخوانند)، جهان نسل هزاره است و در نتیجه آن را میتوان بیانگر نگاه ما به خود و شیوهی تفسیر جهان پیرامون دانست. اگر تا بهحال این پرسش برایتان پیش آمده که چرا جوانان امروز، نگاه سیاسی کودکانهای دارند و میخواهند جهان را بین دو گروه مترقیان روادار و مرتجعین شرور تقسیم کنند، هری پاتر میتواند به یافتن پاسخ این پرسش کمک کند.
هری پاتر شاید در نگاه اول تنها یک فانتزی ادبی به نظر رسد، اما برای عدهای یک دین جایگزین در زمانهای سکولار به حساب میآید. ایدهی مرکزی این مجموعه کتاب نبرد بین خیر و شر و قدرت جادو است. این کتاب به ما میآموزد که باید به هر قیمتی که شده با تعصب جنگید و رواداری و تکثر را پاس داشت. نماد بارز شرارت در این کتاب، دشمن اصلی هری پاتر، یعنی لرد ولدمورت یا «اسمشو نبر» است. او بنا دارد جهان جادوگری را از لوث وجود ماگلها (افرادی که محروم از میراث جادوگری هستند) پاک کند و اهمیت ویژهای برای مفهوم خون خالص و اصالت قائل است.
نسل هری پاتر در زندگی خود مدام با ولدمورتهای واقعی روبرو است. دونالد ترامپ، نایجل فراژ، مارین لوپن، ولادیمیر پوتین و ویکتور اوربان، هر کدام یک لرد سیاه به حساب میآیند.
پس از انتخابات منجر به پیروزی ترامپ، برخی مقالات به تشریح شباهتهای بین دولت وی با جهان هری پاتر پرداختند. عنوان یکی از مقالات این بود: «چگونه هری پاتر، جهان ترامپ را معنا میبخشد؟» یا یکی دیگر چنین اسمی داشت: «چه کسی سخن میگوید؟ استیو بنن یا لرد ولدمورت؟» در آن زمان سرویسی به راه افتاد که به هر یک از اعضای کابینهی ترامپ نام یکی از مرگخواران را (گروهی از جادوگران شرور که توسط ولدمورت رهبری میشدند) نسبت میداد. در دانشگاه هاروارد، دانشجویان برای مقابله با برنامههای ترامپ جنبشی به نام «مدرسهی مقاومت» به راه انداختند.
آنها میگفتند برای این کار از «ارتش دامبلدور»، گروه سری در کتاب که برای مبارزه با جادوی سیاه ایجاد شده بود، ایده گرفتهاند. در این زمان مقالهای منتشر شد با عنوان «ده چیزی که ارتش دامبلدور دربارهی اکتیویسم و مقاومت سیاسی به ما آموخت»، که سرآغاز مقالات دیگری در همین حوزه بود. در تظاهرات ضدفاشیستی که در سراسر جهان برگزار میشد هم پلاکاردهایی با مضمون «ارتش دامبلدور» یا «هرمایونی چنین چیزی را تحمل نمیکرد»به کرات دیده میشد.
شهرت جی. کی. رولینگ حالا دیگر تنها بهخاطر ثروت زیادی که از طریق کتابها و فیلمهای هری پاتر (و اخیراً نمایشنامهی هری پاتر و فرزند نفرینشده) به دست آورده نیست، بلکه او حالا تبدیل به فردی مهم در عرصهی سیاست جهانی شده. در سال ۲۰۰۶، یعنی یک سال پیش از انتشار آخرین کتاب هری پاتر، توییتر به راه افتاد.
عدهای توییتر را به بخشی از جهان هاگوارتز تشبیه میکردند، جایی که پیامها و نامهها بهوسیلهی جغدها جابهجا میشد. رولینگ در توییتر شخصیت مهمی به حساب میآید و ارتش ۱۱ میلیون نفری فالوئرهایش مشتاق شنیدن آخرین نظرات این نویسنده دربارهی رخدادهای سیاسی معاصر هستند.
پس از طرح پیشنهادی ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، رولینگ توییت کرد «ولدمورت هیچوقت تا این حد به ما نزدیک نبوده است». وقتی یکی از طرفداران ترامپ در پاسخ به این توییت تهدید کرد که کتابهای هری پاتر خود را خواهد سوزاند، رولینگ برایش نوشت «فکر کنم درست میگویند که ممکن است موفق شوی کسی را به خواندن کتابی دربارهی ظهور و سقوط یک دیکتاتور مستبد دعوت کنی، اما نمیتوانی او را مجبور به فکر کردن در این باره کنی.»
به سیاست بریتانیا هم برخی اوقات از دریچهی هری پاتر نگریسته میشود، که با توجه به اینکه داستان کتابها در این کشور رخ میدهد، غیرمنطقی نیست. اوایل امسال نتایج نظرسنجیای منتشر شد که نشان میداد مردم برای رهبری کمپین مبارزه با استقلال اسکاتلند، رولینگ را که یک اتحادگرای برجسته است به جرمی کوربین ترجیح میدهند (اتحادگرایان طرفدار ایدهی بریتانیای متحد و عضو اتحادیه اروپا هستند و با جدایی اسکاتلند از بریتانیا مخالفند).
برای اینکه موضع این نویسنده روشن شود، بد نیست به یکی از توییتهایش مراجعه کنیم. او نوشته «کوربین، دامبلدور نیست.» رولینگ علاقهای به سیاستهای چپ افراطی ندارد و با اینکه حامی حزب کارگر است اما بارها رهبر این حزب را مورد نقد قرار داده. او اوایل ماه گذشته در محکومیت رفتارهای ضدزنی که علیه نخستوزیر ترزا مِی (از حزب محافظهکار) صورت میگرفت نوشت: «همین الان مردی را که فکر میکردم باهوش و بامزه است آنفالو کردم چون ترزا می را فاحشه نامیده بود.»
با اینکه کوربین شباهتی به دامبلدور، رئیس خیرخواه مدرسهی هاگوارتز ندارد، اما اغلب طرفداران هری پاتر او را به ترزا می ترجیح میدهند. می در طی مبارزات انتخاباتیاش، گفت که از طرفداران کتاب هری پاتر است – البته همهی سیاستمدارها این روزها مجبورند چنین چیزی بگویند – اما از تشبیه خود به کاراکترهای کتاب خودداری کرد. این جواب برای طرفداران کافی نبود، در نتیجه تصمیم گرفتند خودشان معادل می را در کتاب پیدا کنند و او کسی نبود جز دلورس آمبریج، سیاستمداری شیطانصفت که هری را شکنجه میکرد.
در همهپرسی اتحادیه اروپا، ۷۵ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال رأی به ماندن در اتحادیه دادند. آیا میتوان گفت پیام مستتر در کتابهای هری پاتر توانسته نسل جوانتر بریتانیاییها را به سمتی خاص هدایت کند؟ شوهرخالهی هری، ورنون دارسلی، نمونهای کلاسیک لیتل اینگلندر (لیتل اینگلندرها افرادی با گرایش محافظهکار هستند که طرفدار ایدهی انگلیس کوچک با درهای بستهاند و از گسترش مرزها و روابط بریتانیا و پیوستن به اتحادیه اروپا دل خوشی ندارند).
او ساکن خانهی شماره ۴ خیابان پریوت درایو، لیتل وینجینگ، ساری است و دیلیمیل میخواند؛ مردی کوتهفکر و فاقد همدلی که خواهرزادهی همسرش را مجبور میکند که در گنجهی زیر پله بخوابد. هیچ هری پاتریست محترمی حاضر نیست با این مرد یا مواضع سیاسیاش ارتباطی داشته باشد.
پیش از رفراندوم، رولینگ آنچه را همه دربارهاش گمانهزنی میکردند، تأیید کرد: عمو ورنون قطعاً به خروج از اتحادیه رأی میداد. در پی این افشاگری، وبسایت شبکهی تلویزیونی آمریکایی Comedy Central مقالهی طنزی منتشر کرد که در آن پیشبینی میکرد هر کدام از کاراکترهای هری پاتر به چه گزینهای رأی میدادند. قهرمانهایی مثل هری پاتر، هرمایونی گرنجر و هاگرید همگی به ماندن رأی میدادند.
دامبلدور هم همینطور چرا که او «بارها ایام جنگ را به چشم دیده است.» در سمت دیگر تعدادی از شرورترین آنتاگونیستهای کتاب دیده میشوند: پروفسور اسنیپ، دراکو مالفوی و بلاتریکس لسترنج (که به خروج از اتحادیه رأی میداد تا برتری بریتانیاییهای اصیل را احیا کند). یکی از طرفداران هری پاتر آن روزها نوشته بود : «جهان هری پاتر طرفدار ماندن در اتحادیه اروپاست. همسو با رولینگ رأی دهید تا یک بار دیگر هیولاها را از مرزهایمان دور نگه داریم.»
در روزهای پیش از رفراندوم، رولینگ در وبسایت خود مقالهای با عنوان «دربارهی هیولاها، ضدقهرمانها و رفراندوم اتحادیه اروپا» منتشر کرد. او در این مقاله میگوید که کمپین Out با هدف ارعاب مردم بر وجود مجموعهای از هیولاها تأکید میکند تا آنها را ترغیب به رأی دادن به خروج از اتحادیه کنند.
هنگامی که یکی از کاربران توییتر از او خواست که دربارهی نتایج کاری کند، رولینگ پاسخ داد: «هیچوقت به اندازهی الان به جادو نیاز نداشتهام.» پس از حمله به مسجد فینزبوری پارک، این نویسنده نایجل فراژ را مسئول این واقعه دانست. او با پست کردن عکس رهبر سابق حزب یوکیپ در مقابل پوستر بدنام «نقطهی فروپاشی»، که صفی از پناهندگان را نشان میداد، نوشت: «بیایید دربارهی چگونگی رادیکال شدن تروریست فینزبوری پارک صحبت کنیم.» این توییت در عرض چند ساعت به ۲۵هزار لایک رسید.
قهرمان سیاسی رولینگ، جسیکا میتفورد است که رولینگ او را با عبارت «سوسیالیستِ خودآموخته» توصیف میکند. میتفورد در واقع یک گاو پیشانیقرمز در خانوادهای اشرافی بود و سعی میکرد «چیزهایی بنویسد که در مبارزه به کار بیاید». رولینگ هم همواره مشغول بهروزرسانی دنیایی است که خود ساخته تا مطمئن باشد که با مبارزات سیاسی نسل هری پاتر هماهنگی دارد. او بعدها آشکار کرد که دامبلدور همجنسگرا بوده و مدرسهی هاگوارتز «مکانی امن» برای دگرباشان جنسی است.
همزمان اما واتسون، بازیگر نقش هرمایونی در فیلمها، نیز تبدیل به مبلغی برجسته در عرصهی برابری جنسیتی شده است. ماه گذشته او موفق به دریافت اولین جایزهی فراجنسیتی MTV شد. از سوی دیگر گروههایی مثل Harry Potter Alliance ایجاد شدهاند تا «طرفداران را به قهرمان تبدیل کنند».
این سازمان غیرانتفاعی که در سال ۲۰۰۵ با هدف جلب توجه به نقض حقوق بشر در سودان به وجود آمد، دربارهی مسائلی چون مهاجرت، حقوق همجنسگرایان، حقوق کارگران، سلامت روان، تصویر بدن و تغییرات آب و هوا فعالیت تبلیغاتی میکند. اگر هری پاتر قادر به نجات دادن جهان است، چرا طرفدارانش نباشند؟
همانطور که میبینیم جهان هری پاتر مدام در حال رشد است. با این حال این چشمانداز سادهلوحانهای است که تصور کنیم همهی مشکلات از طریق جادو حل میشوند. باور به این چشمانداز، حتی به شکلی کنایهآمیز، به معنای تقسیم مردم به دو دستهی خوبها و بدها و چشمپوشی از پیچیدگی جهان واقعی است. با وجود لذتی که هری پاتر برای میلیونها خوانندهاش به ارمغان آورد، اما باید بدانیم که جهان را نمیتوان توسط یک کلاه جادویی دستهبندی کرد.
متن اصلی مقاله را اینجا میتوانید ببینید.