نوبل 2020
انتخاب لوییز گلوک به عنوان برنده جایزه نوبل امسال مثل پادزهری برای جایزهها و ماجراهای قبلی جایزه ادبی نوبل بود. اما لوییز گلوک که جایزه امسال را دریافت کرد چه کسی است و چه سابقهای دارد؟
انتخاب لوییز گلوک به عنوان برنده جایزه نوبل امسال مثل پادزهری برای جایزهها و ماجراهای قبلی جایزه ادبی نوبل بود. اما لوییز گلوک که جایزه امسال را دریافت کرد چه کسی است و چه سابقهای دارد؟
سرانجام امسال نوبل ادبیات پس از چند سال پیاپی که درگیر رسواییهای گوناگون و انتخابهای مناقشهانگیز بود به آرامشی نسبی دست یافت.
به استثنای سال ۲۰۱۷ که کمتر کسی با انتخاب ایشیگورو مشکل داشت، انتخاب غیرمترقبه و نامعمول باب دیلن در ۲۰۱۶ موجب بحث و جدلهای فراوانی شد و سپس رسواییهای اخلاقی ژان کلود آرنو همسر یکی از اعضای آکادمی نوبل (کاترین فراستنسون که کمی بعد خود او نیز به دلیل افشای زودهنگام نام برندگان ازآکادمی اخراج شد) اعطای جایزه نوبلِ ۲۰۱۸ را به تعویق انداخت و مجدداً سال گذشته انتخاب پیتر هاندکه با پیشینه عقاید نژادپرستانه و حمایت از جنایت صربها در جنگ بالکان، اعتراضات فراوانی را به دنبال داشت.
اتفاقات سالهای اخیر باعث شد که آکادمی نوبل امسال بیش از پیش تحت فشار اذهان عمومی باشد و در انتخاب خود تمامی جوانب احتیاط را بسنجد.
پیش از اعلام نتیجه اغلب کارشناسان معتقد بودند امسال جایزه به نویسندهای خواهد رسید که کمتر از سایرین حساسیتبرانگیز باشد و بدین ترتیب خانم #لوییز-گلوک به عنوان یک شاعر زن که پیشتر تقریباً تمامی جوایز معتبر ادبی از جمله جایزه پولیتزر، جایزۀ انجمن ملی منتقدان کتاب آمریکا، جایزه بولینگن، جایزه شعر کتاب بوستون و نیویورکر و… را ربوده بود، به این افتخار دست یافت. انتخاب خانم گلوک را میتوان به نوعی پادزهر انتخاب هاندکه در سال گذشته دانست.
فرایند انتخاب برندهی جایزه نوبل ادبیات این گونه است که کمیتهای متشکل از منتقدان ادبی و نویسندگان ازحدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ شخص، نهاد یا سازمان که واجد صلاحیت تشخیص داده شدهاند به شکل رسمی و کاملاً محرمانه دعوت میکند تا پیشنهادات خود را ارائه دهند، اما به غیر از افراد یا سازمانهایی که دعوتنامهی رسمی کمیته نوبل برای تعیین نامزدها را دریافت میکنند هر کسی میتواند انتخابهای خود را به اطلاع کمیتۀ ادبی نوبل برساند تا جایی که اصلاً جای تعجب ندارد.
اگر در آینده بشنویم کسی در کشورمان نویسندهی نامه به انجلینا جولی برای نجات جهان را به عنوان کاندید نوبل معرفی کرده باشد. هیچکس نمیتواند خود را به عنوان نامزد نوبل معرفی کند و اسامی نامزدها نیز نباید تا ۵۰ سال افشا شود. کمیته نوبل از میان اسامیِ ارسالشده ۴ یا ۵ گزینه را انتخاب میکند و در اختیار فرهنگستان سوئد که ۱۸ عضو دارد قرار میدهد تا برندۀ نهایی توسط آنها برگزیده شود.
خانم گلوک به عنوان برندهی جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۲۰ علاوه بر کسب افتخاری تاریخی و دریافت مدال و دیپلم افتخار از پادشاه سوئد، ۱۰ میلیون کرون تقریباً معادل یک میلیون و صد و سی هزار دلار آمریکا دریافت میکند. از ۱۹۰۱ تاکنون ۱۱۷ نفر شامل ۱۶ زن و ۱۰۱ مرد برنده نوبل ادبیات شدهاند، ۳۲ نفر از این نویسندگان بخش عمدهای از آثارشان را به زبان انگلیسی نوشتهاند و خانم گلوک بیستوسومین شاعری است که به این افتخار دست مییابد.
لوییز الیزابت گلوک متولد ۱۹۴۳ در نیویورک آمریکا است. از او اغلب به عنوان هنرمندی که تجارب زندگی خود را با ضمایر اولشخص و لحنی صمیمانه بیان میکند یاد میشود. اشعار او نوعی زندگینامهی خودنوشت است که حول مضامین عاشقانه، تجارب کودکی، لحظات پرتنش عاطفی، روابط انسانی، اندوه یا تنهایی و انزوا دور میزند.
اما قابلیت شاعر در پیوند دادن امور شخصی و جزئی با مفاهیم کلی و قابل تعمیم، اشعار او را از سطح یادداشتهای شاعرانهی روزمره یک انسان خاص فراتر میبرد. گلوک از اسطورهها، تاریخ و طبیعت بهره میگیرد تا هرکسی از دریچهی این مفاهیمِ انسانی و فراگیر تجربهی زیستهی خود را مورد بازنگری قرار دهد. او در انتخاب کلمات سختگیر و دقیق است و با بهرهگیری از موجزترین عبارات لحن و ترکیب منحصر به فردی را میآفریند. اشعار او بیش از قافیهپردازی و ریتمهای متناوب بر تکرار و سیلان بیوقفه کلمات تکیه دارند.
از آنجا که اشعار لوییز گلوک همچون کولاژ منابع فرهنگی متعدد و متنوعی را درهم میآمیزند طیف گوناگون و حتی گاهی متناقضی از مخاطبان را جذب کردهاند. گاهی بیتی از شعر او را نوجوانان در اینستاگرام به اشتراک میگذارند و گاهی نیز منتقدان عبوس و سختگیر ادبی با گرایشهای مختلف به تفسیر و تحلیل آثارش میپردازند. هلن وندلر منتقد فمینیست معتقد است که او به صدا و لحنی دست یافته که کمتر زنی شجاعت بیانش را دارد.
اریک سلینگر در نشریه فرهنگ پستمدرن شعر آرارات او را بر اساس نظریهی عشق ژولیا کریستوا تحلیل کرده است؛ مارگارت آن گوردون با رویکرد بومشناختی و محیط زیستیاش معتقد است زیباییشناسی گلوک نشئت گرفته از تجربه روانی، زیستی، معنویِ زنانه است و از طریق اشعار او میتوان فهمید زن بودن به چه معناست.
در مورد اشعار او دهها نقد، تحلیل و تفسیر در سنت ادبی پستمدرن با رویکرد روانشناسی لکانی، بینامتنیت و واسازی دریدایی و فمینیسم کریستوایی منتشر شده است ولی در عین حال میتوان نمونههای فراوانی از نقدهای فرمالیستی، ساختارگرایانه یا نشانهشناسانه هم درباره آثار او در نشریات معتبر یافت. اشعار لوییس گلوک سهل و ممتنع هستند، با کلماتی ساده، مفاهیمی مشخص و مضامینی ملموس؛ اما در عینحال از ابهام و عدم قطعیتی برخوردارند که امکان انواع و اقسام تفسیر و تعبیر گوناگون را فراهم میآورد.
تاکنون هیچیک از کتابهای شعر لوییز گلوک به طور کامل به فارسی ترجمه نشده است اما میتوان انتظار داشت که با کسب جایزه نوبل توسط او به زودی این امر صورت پذیرد. با شعر اروس به استقبال سیل ترجمههای فارسی اشعار او میرویم:
اروس
در هتل برمبل کنار پنجره لمیده بودم و به باران نگاه میکردم
چیزی شبیه رویا یا نشئگی-
از عشق، و با این حال
هیچچیز نمیخواستم
لازم نمیدیدم که لمست کنم یا دوباره ببینمت
تنها چیزی که میخواستم این بود:
آن اتاق، آن مبل، صدای بارش باران
ساعت پس از ساعت، در گرمای آن شب بهاری.
به چیزی بیش از این نیاز نداشتم، غرق لذت بودم.
قلبم کوچک شده بود، آنقدر کوچک که پر شود.
به بارش سیلآسای باران بر شهر تاریک نگاه میکردم-
تو خیالت نبود؛ میتوانستم بگذارم آنطور که میخواستی زندگی کنی.
سحرگاه باران فروکش کرد. سر خود را به کارهایی گرم کردم
که آدمها در طول روز انجام میدهند، از پس خود برآمدم،
گرچه مثل یک خوابگرد گذر کردم.
کافی بود و دیگر تو در کار نبودی.
چند روزی در شهری غریب
گفتگویی، لمس دستی.
و پس از آن حلقهی ازدواجم را درآوردم
این چیزی بود که میخواستم: برهنه باشم.