نقد برگزیدگان اولین دوره جایزه ادبی اصغر عبداللهی
جایزه اصغر عبداللهی جایزه جدیدی بود که امسال به همت دوستداران این نویسنده تازه درگذشته راهاندازی شد و داوران این جایزه آثار خلقشده در سال 99 را به داوری نشستند. در این پرونده چهار کتاب برنده این جایزه یعنی «باد نوبان» نوشتهی جمشید ملکپور برگزیده بخش رمان، «شب در از ما بهترانیه» نوشته حمیدرضا نجفی برنده بخش مجموعه داستان و دو کتاب «کورسرخی» و «ملک گرسنه» از عالیه عطایی و نهال تجدد برگزیدگان بخش ناداستان را بررسی بیشتری کردهایم.
جایزه اصغر عبداللهی جایزه جدیدی بود که امسال به همت دوستداران این نویسنده تازه درگذشته راهاندازی شد و داوران این جایزه آثار خلقشده در سال 99 را به داوری نشستند. در این پرونده چهار کتاب برنده این جایزه یعنی «باد نوبان» نوشتهی جمشید ملکپور برگزیده بخش رمان، «شب در از ما بهترانیه» نوشته حمیدرضا نجفی برنده بخش مجموعه داستان و دو کتاب «کورسرخی» و «ملک گرسنه» از عالیه عطایی و نهال تجدد برگزیدگان بخش ناداستان را بررسی بیشتری کردهایم.
نگاه ما نسبت به جوایز ادبی (چه در اینجا در ایران و چه جوایز بینالمللی دنیای ادبیات) باید چطور باشد؟ ما در مجموعه وینش فکر میکنیم این جوایز «پیشنهاد» هستند. پیشنهادی از سوی بخشی از اهالی ادبیات، به کتابخوانها. اما همه چیز نیستند.
کتابی که جایزهای نگرفته بیارزش نیست (میدانیم که جرج اورول، جیمز جویس، ویرجینیا وولف، مارسل پروست، مارک تواین، ریموند کارور، فرانتس کافکا و خیلیهای دیگر از نویسندگان ماندگار هرگز نوبل نگرفتند) و آن که برنده جوایز شده هم لزوماً باارزش نیست. هر جایزه اما پیشنهادی است از سوی تعدادی از اهالی ادبیات (شامل هیات انتخاب یا هیات داوران آن جایزه) به دوستداران ادبیات.
معرفی جایزه اصغر عبداللهی
امسال اولین دوره جایزه اصغر عبداللهی برگزار شد. اصغر عبداللهی قصهنویس (رمان و داستان کوتاه و فیلمنامه و در یک کلام قصه) جنوبی هفتم دی سال 99 بعد از یک دوره مبارزه با بیماری درگذشت. جمعی از دوستدارانش به یاد او این جایزه را راه انداختند و اولین دوره آن را در اولین سال غیاب عبداللهی برگزار کردند. مراسم اهدای جوایز در هفتم دی ماه 1400 در اولین سالگرد عبداللهی انجام شد. هیات امنای این جایزه شامل نفرات زیر است: اختر اعتمادی، رسول صدرعاملی، علی خدایی، محمد طلوعی و آرش صادقبیگی.
این جایزه قرار است آثار را در سه رده داستان کوتاه، رمان و ناداستان بررسی کند و یک رویکرد از پیش مشخص دارد: توجه و تمرکز بر پلات داستانی و ماجراپردازی. و این ادای دینی است به دنیا و فضای آثار داستانی اصغر عبداللهی.
برگزیده بخش رمان: «باد نوبان» از جمشید ملکپور
در بخش رمان جایزه اصغر عبداللهی، ده رمان «الفبای لازاروس» هادی تقیزاده (نیماژ)، «بانو گوزن» مریم حسینیان (چشمه)، «بزها به جنگ نمیروند» مهیار رشیدیان (نیلوفر)، «رخ» فرهاد خاکیان دهکردی (بان)، «زل آفتاب» سروش چیتساز (چشمه)، «زنی در حاشیهی روزنامه» شبنم بزرگی (آگه)، کلاهگردانی میان آسوپاسها» حسین سناپور (برج)، «ماه غمگین، ماه سرخ» رضا جولایی (چشمه) و «باد نوبان» جمشید ملکپور (ثالث) برگزیدگان اولیه بودند (بعداً حسین سناپور رمانش را از جایزه خارج کرد) و هیات داوران شامل ناهید طباطبایی، ابوتراب خسروی و بلقیس سلیمانی درنهایت «باد نوبان» را برگزیدند.
یک داستان غمانگیز جنوبی؛ «باد نوبان» نوشته جمشید ملکپور را میتوان اینطور توصیف کرد. داستانی که نه رگههای عصیانگری تنگسیر چوبک را دارد و نه در آن خبری از طنازیها و سرخوشیهای «مدار صفر درجه» و »همسایهها»ی احمد محمود هست. باد نوبان یک داستان جنوبی امروزیتر است و شرایط در آن به گونهای رقم میخورد که شخصیتهای داستان عاقبت خوشی ندارند.
محمدجواد صابری در نقدی با عنوان «دریا، مادر، پدر، معشوق و مرگ» به این رمان پرداخته است.
![]() |
دریا؛ مادر، پدر، معشوق و مرگدر جایی از داستان میخوانیم: «دریا همه چیز و همه کس آنها بود. مادر بود وقتی تب میکردند و نیاز به مراقبت و درمان داشتند؛ پدر بود وقتی نیاز به نان و آب داشتند؛ معشوق بود وقتی نیاز به عشقورزی داشتند؛ دوست و محرم راز بود وقتی نیاز به محبت و دلداری داشتند. هر چند از او حساب هم میبردند. از او تا سر حد مرگ ترس داشتند.» این چند سطر فشردهای از داستان «باد نوبان» و در سطحی دیگر فشردهای از زندگی مردمان بخشهایی از جنوب ایران است. ملکپور میکوشد تفسیری بر این پاراگراف بنویسد. |
برگزیده بخش داستان کوتاه: »از ما بهترانیه» از حمیدرضا نجفی
در بخش داستان کوتاه جایزه اصغر عبداللهی نیز ده مجموعه به عنوان برگزیدگان اولیه معرفی شدند که درنهایت داوران جایزه محمد کشاورز، آذردخت بهرامی و مهدی یزدانیخرم مجموعه داستان حمیدرضا نجفی با عنوان «شب در “از ما بهترانیه”» را انتخاب کردند.
«از ما بهترانیه» که برگزیده این بخش شد در ادامه دغدغههای پیشین نجفی است. او که پیش از این دو مجموعه داستان منتشر کرده بود بیشتر داستانهایش در فضای زندان و در ارتباط با مجرمان در داخل یا بیرون از زندان است. مجموعه داستان اول او «باغهای شنی» برنده ششمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری شده بود.
«شب در «از ما بهترانیه»» روایت جنها یا در لفظ عامیانهاش از ما بهترانی نیست که شبها سرگردان خانهها و کوچههای تاریکند؛ روایت طبقهی خاص و متفاوت از جامعه که در محلههای شمال شهر تهران زندگی میکنند، هم نیست. روایت گروه خاصی از آدمهاست که در جهان خود گم شدهاند.
سمیه نوری در نقدی با عنوان «پیچیده در وهم» به این مجموعه داستان پرداخته است.
![]() |
پیچیده در وهمحمیدرضا نجفی در مجموعهی شب در «از ما بهترانیه» به سراغ وهم رفته است و اوهام را به واقعیت افزوده و با راویان غیرقابل اعتمادش ترکیب کرده و مجموعهای شایسته توجه نوشته است. «شب در «از ما بهترانیه»» روایت جنها یا در لفظ عامیانهاش از ما بهترانی نیست که شبها سرگردان خانهها و کوچههای تاریکند؛ روایت طبقهی خاص و متفاوت از جامعه که در محلههای شمال شهر تهران زندگی میکنند، هم نیست. روایت گروه خاصی از آدمهاست که در جهان خود گم شدهاند. |
برگزید[گان] بخش ناداستان: «ملک گرسنه» از نهال تجدد و «کورسرخی» از عالیه عطایی
داوران بخش ناداستان جایزه اصغر عبداللهی، شامل روبرت صافاریان، حبیبه جعفریان و کامران سپهران در نهایت دو اثر را به عنوان بهترین برگزیدند.
یکی از دو برگزیده جایزه اصغر عبداللهی در این بخش «ملک گرسنه» است. ناداستانی درباره رابطه شمس و مولانا. نهال تجدد متولد 1338 در تهران و همسر ژان کلود کرییر فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی است. پیش از ملک گرسنه، دو اثر از نهال تجدد از فرانسه به فارسی ترجمه شده بود: عارف جانسوخته (تقویم زندگی مولانا) و «در جستوجوی مولانا». مهستی بحرینی آنها را ترجمه کرده است. یعنی او پیش از این هم دغدغه عرفان ایرانی و مولانا را داشته است.
افسانه دهکامه در «تقویم شمس» موج توجه جامعه غربی به مولانا (رومی) و موجه توجه جامعه ایران به این توجه جامعه غربی را مورد توجه قرار داده است و در ادامه مفصلاً به خود کتاب پرداخته است.
![]() |
تقویم شمس«ملک گرسنه» هرچند در پی موج توجه جامعه غربی به مولانا و عرفان ایرانیاسلامی نوشته شده اما نهال تجدد در نوشتن این کتاب، هم از آثار پژوهشی و دستاول و درواقع، از حقیقتِ افکار مولانا و شمس دور نشده و هم با انتخاب سبک ناداستان یا اگر واضحتر بگوییم، «رمان تاریخی» برای اثر خود، خوانندهی عادی را از خود نرانده است. تجدد به این کتاب درست شبیه یک پازل نگاه میکند که به وسیلهی آثاری که در دست دارد و روایت واقعیای که در ذهن خود میپروراند، قطعات آن را کنار هم میچیند. |
برگزیده دیگر این بخش هم «کورسرخی» از عالیه عطایی است. کتابی با زیرعنوان روایتهایی از جان و جنگ که در آن عالیه عطایی روایتهایی درباره خودش و خانواده و آشنایانش را که همگی به افغانستان یا مهاجرین افغانستانی مربوطند نوشته است. درباره این کتاب دو مطلب داریم. اولی را ابومسلم خراسانی روزنامهنگار و محقق جامعهشناسی نوشته است که خود افغانستانی است. خراسانی این ناداستان را بسیار زنانه، جزئینگر، متفاوت و گاه عمیق توصیف میکند.
![]() |
روایتهای زنانه از نبرد ایدئولوژیهانویسندهی کورسرخی در این نُه جستار غمانگیز و تراژیک که اشک و اندوه را بر قلمرو صورت هر خواننده میکشاند به مولفههایی پرداخته است که هر افغانستانیِ در این سالهای دشوار به آن دست و پنجه نرم کرده و بخش از آن را بر دوشش کشیده است. بیوطنی، پریشانهویتی، جنگ، جهاد، خشونت، مهاجرت، مرزنشینی… از برجستهترین نکتههایی است که در تمام این کتاب پراکنده شده است. انگار انسان مهاجر که از جنگ فرار کرده اگر در بهشت زندگی کند باز هم در آن پنهانیترین نقطه وجودش دلتنگی عمیقِ وجود دارد که هر لحظه استخوانهایش را میسوزاند. در تمام این جستارها به گونه غیر مستقیم نویسنده میپرسد که من کی و چیکارهام؟ |
دومین مطلب را بهزاد وفاخواه نوشته است. او «کورسرخی» را اینطور توصیف کرده است: «این کتابی است درباره مهاجرت و این سو و آن سوی مرز»
![]() |
ساکن منطقه مرزی«کورسرخی» روایتهایی است از یک نویسنده نسل دومی افغان یا به بیانی بهتر یک نویسنده ایرانی افغانستانیالاصل از زندگی او و هویت دوپارهاش و آنچه سالها جنگ در آن کشور بر سر او و خانوادهاش آورده. این کتابی است درباره مهاجرت و این سو و آن سوی مرز. پیشتر یادداشتی در مورد این کتاب به قلم ابومسلم خراسانی محقق و نویسنده افغانستانی منتشر کرده بودیم. این یکی یادداشت از زاویه دیدی دیگر از یک ایرانی نوشته شده. |
در پایان ذکر این نکته لازم است که علاوه بر این چهار برنده، چهار کتاب دیگر نیز در جایزه اصغر عبداللهی شایسته تقدیر دانسته شدند:
در بخش مجموعه داستان «اتللوی تابستانی» از نسیبه فضلاللهی (نشر ثالث) و «گربهها تصمیم نمیگیرند» از ناتاشا امیری (نشر ثالث)
در بخش رمان از کتاب «بانو گوزن» از مریم حسینیان (نشر چشمه) و «بوی مار» از منیرالدین بیروتی (نشر نیماژ)