نغمهای حیاتبخش از سرزمین مردگان
نغمه ای برای الاگری بر ریل افسانه همچون یک قطار حرکت میکند. خیلی از افسانهها در ذهن مردم ماندگار میشوند و نامشان هیچ وقت از روایت و نقل نمیافتد. اما در کنار اینها، افسانههای دیگری هم هستند که از یاد میروند و دیگر هیچ مادربزرگی را پیدا نمیکنند تا رویاهای مکتوب یا شفاهی یک ملت را از دل تاریخ بیرون بکشند و به گوش مردم برسانند. اینجاست که نویسنده هایی مثل دیوید آلموند دستبهکار میشوند و با قلمشان مثل نوشداروها اما به موقع، بالای سر سهرابهای ادبیات میرسند و نمیگذارند هیچ روایتی بدون خواننده و شنونده باقی بماند.
نغمهای برای الا گری
نویسنده: دیوید آلموند
مترجم: شیرین ملک فاضلی
رده بندی سنی کتاب: 15+
ناشر: هوپا
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۲۵۴
نغمه ای برای الاگری بر ریل افسانه همچون یک قطار حرکت میکند. خیلی از افسانهها در ذهن مردم ماندگار میشوند و نامشان هیچ وقت از روایت و نقل نمیافتد. اما در کنار اینها، افسانههای دیگری هم هستند که از یاد میروند و دیگر هیچ مادربزرگی را پیدا نمیکنند تا رویاهای مکتوب یا شفاهی یک ملت را از دل تاریخ بیرون بکشند و به گوش مردم برسانند. اینجاست که نویسنده هایی مثل دیوید آلموند دستبهکار میشوند و با قلمشان مثل نوشداروها اما به موقع، بالای سر سهرابهای ادبیات میرسند و نمیگذارند هیچ روایتی بدون خواننده و شنونده باقی بماند.
نغمهای برای الا گری
نویسنده: دیوید آلموند
مترجم: شیرین ملک فاضلی
رده بندی سنی کتاب: 15+
ناشر: هوپا
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۲۵۴
تا حالا از اساطیر یونان قصهای شنیدهاید؟
یونان از آن دست کشورهایی است که بخش بزرگی از قفسهی شیشهای ادبیاتش را صرف چیدن روایتهای اساطیری و افسانهوار کرده و در هر کنجی از این قفسه میتوان یک قصهی سرشار از راز و خیال پیدا کرد، قصههایی رویاگونه که انگار منشاء آنها در بیداری یافت نمیشوند و مشابهش را بیشتر توی خوابهامان دیدهایم.
نغمهای برای الا گری همان لباسی است که انگار برای طرفدارهای پروپا قرص اساطیر یونان یا آن کتابخوانهایی که در بیداری هم دنبال رویاهای عجیب و غریب میگردند و هیچوقت دست از خیال برنمیدارند، دوخته شده است.
کتاب دیوید آلموند در واقع یک کتاب عاشقانه است که با لحن رمانتیک و شاعرانهاش در کنار توصیف عشق و تمام آن شور و نشاطی که همراه خود میآورد، از تلخی غیرقابلانکاری حرف میزند به نام مرگ.
اما نغمهای برای الا گری این بار سراغ فلسفهی متفاوتی از مرگ رفته، یک تصور اساطیری و سراسر تصویر خیال که مرگ را مرحلهای از حیات آدمی میشمارد، مرحلهای که انسان برای رسیدن به آن باید از دروازهی مرگ عبورکند و وارد سرزمینی شود به نام سرزمین مردگان.
سرزمین مردگان، دنیای پسامرگی است که در زیر زمین زندهها قرار دارد، یک دنیا با شهروندانی مرده و پادشاهی که تنها یک قانون برای جهان زیر سلطهاش وضع کرده، قانونی که میگوید: «هرکسی از دروازهی مرگ عبور کند دیگر نمیتواند از سرزمین مردگان خارج شود.»
آنچه داستان نغمهای برای الا گری بر آن همچون یک قطار حرکت میکند، ریل افسانه است. خیلی از افسانهها در ذهن مردم ماندگار میشوند و نامشان هیچ وقت از روایت و نقل نمیافتد. اما در کنار اینها، افسانههای دیگری هم هستند که از یاد میروند و دیگر هیچ مادربزرگی را پیدا نمیکنند تا رویاهای مکتوب یا شفاهی یک ملت را از دل تاریخ بیرون بکشند و به گوش مردم برسانند.
اینجاست که نویسنده هایی مثل دیوید آلموند دستبهکار میشوند و با قلمشان مثل نوشداروها اما به موقع، بالای سر سهرابهای ادبیات میرسند و نمیگذارند هیچ روایتی بدون خواننده و شنونده باقی بماند. آنها از قصههای قدیمی و افسانههای کهن ادبیات، روایتهای خودشان را میسازند و دستمال به دست، اجازه نمیدهند هیچ عتیقهی گرانبهایی از تن این ادبیات، خاکخورده در کنج فراموشی بمیرد.
رمان نوجوان دیوید آلموند روایت تازهای از یک افسانهی قدیمی یونانی است به نام ارفئوس. ارفئوس که در اساطیر یونان به خدای موسیقی و ترانه معروف است به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی رمان نغمهای برای الا گری ظاهر میشود و قرار است با همان مختصات و شکل قدیمیاش در زمان حال، تاریخ را دوباره تکرار کند.
داستان از دو دختر به نامهای الا و کلر شروع میشود که سالهای سال است دوستهای صمیمی یکدیگر هستند و در تمام روزهای مهم زندگیشان دست در دست هم از تپههای بلند پشت مدرسه پریدهاند ،کولههایشان را روی دوش انداخته و به سفرهای نه چندان دور و دراز اما پر از خاطرات رفتهاند.
دوتا دوست فوقالعاده که یک روز انگشتان کوچکشان را به هم گره میزنند و قول میدهند تا آخر عمر کنار هم بمانند و حتی اگر پیر و غرغرو شدند یا دندانهای مصنوعی خریدند و موهایشان همرنگ صدفهای دریا شد، هیچچیز بینشان تغییر نکند و همیشه یادشان بماند که بهترین خاطرات زندگی را کنار هم ساختهاند.
الا و کلر همیشه فکر میکردند که تمام دنیا در همان شهر کوچکشان خلاصه می شود، اینکه زندگی مملو است از شور جوانی و زیبایی و هیچوقت قرار نیست رنج و عذابی را بر شانههایشان به دوش بکشند اما دنیای سرشار از شادمانی و نشاط کلر و الا با آمدن مردی، عوض میشود که تمام قول و قرارهایشان را به هم میریزد. جهان نشان می دهد با دوتا انگشت نمیشود روزگار را جوری چرخاند که برای همیشه عزیزانت را کنارت داشته باشی.
آن مرد مرموز داستان الا گری یک روز، عصر از پشت تپههای شنی ساحل با یک کت کهنه، موهای بلند و ریخته بر شانه و چنگی قدیمی، همانند یک فرشته که انگار از آسمان آمده و بالهایش را پشت کمرش قایم کرده، پیدایش شد و برای همیشه زندگی و مرگ الا و کلر را تغییر داد.
مردی که همانطور که در اساطیر یونان از قدرت افسانهوار موسیقیاش گفتهاند، در یک لحظه تمام طبیعت را بر روی نتهای سازش نواخت و وقتی برای اولین بار انگشتانش را روی سیمهای چنگ کشید و آواز خواند، کلر و همهی آنهایی که دور آتش نشسته بودند، احساس کردند این نخستین باری است که گوششان دارد صداها را می شنود.
تمام موسیقیهای نواخته شده و تمام نغمههای خوانده شده به یک باره در ذهن تمام آن آدمها فراموش شد و جایش را صدای سوزناک ساز و حنجرهی مرد دورهگرد و ناشناسی گرفت که با اسم اساطیریاش انگار شفق قطبیای بود در روشنایی روز، همان قدر غریب و زیبا.
وقتی الا گری برای اولین بار صدای آواز ارفئوس را از پشت تلفن شنید، با تمام قلبش احساس کرد که عاشق صاحب صدایی شده است که آن را ندیده، همانطور که ائورودیکه معشوقهی ارفئوس در افسانههای یونان باستان، عاشق ارفئوس شد.
انگار ارفئوس از هزاران سال قبل آمده بود تا در زمان حال، بار دیگر ائورودیکه را پیدا کند، زنی که برای به دست آوردنش حتی تا دنیای مردگان سفر کرد، تمام قوانین را شکست و می خواست به سبب موسیقی حیاتبخشش بر مرگ غلبه کند.
دیوید آلموند با همان قلم سرشار از رویا و خیالش این بار با یک روایت شاعرانه خواننده را در قلمروی غریب و رمزآلود افسانهها محصور میکند، قلمرویی سرشار از حس نشاط و موسیقی و جوانی و در نهایت غمی بزرگ به نام مرگ که ریشه در زندگی دارد.
نغمه ای برای الا گری خوانشی مدرن از اساطیر یونان است، یک روایت جدید از پاکی و عظمت عشقی قدیمی و سالخورده که بار دیگر در همین روزگار اتفاق میافتد.