سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

ممانعت از ادغام دو غول انتشاراتی «پنگوئن رندوم ‌هاوس» و «سایمون ‌اند شوستر»

ممانعت از ادغام دو غول انتشاراتی «پنگوئن رندوم ‌هاوس» و «سایمون ‌اند شوستر»

 

صنعت نشر [در کشورهای توسعه‌یافته به‌خصوص بازار بزرگ آمریکا] یک صنعت سودآور است و آرمان‌گراترین ناشران و نویسنده‌ها هم حواس‌شان به سودوزیان کاری که می‌کنند. پنج ناشر بزرگ در این بازار عبارتند از: پنگوئن رندوم هاوس، سایمون&شوستر، هاچت، هارپر کالینز و مک‌میلان. این پنج ناشر چنان بزرگ هستند که هیچ انتشارات دیگری قادر به رقابت با آن‌ها نیست. حالا وزارت دادگستری آمریکا مانع ادغام دوتا از بزرگترین این نشرها شده است: پنگوئن رندوم هاوس و سایمون&شوستر. به خاطر این قوانین ضدتراست. این گزارش نشریه‌ی فورچون در ۶ آگوست ۲۰۲۲ منتشر شده است و شرحی است از مناسبات مالی صنعت نشر بین‌المللی.

(مترجم)

صنعت نشر [در کشورهای توسعه‌یافته به‌خصوص بازار بزرگ آمریکا] یک صنعت سودآور است و آرمان‌گراترین ناشران و نویسنده‌ها هم حواس‌شان به سودوزیان کاری که می‌کنند. پنج ناشر بزرگ در این بازار عبارتند از: پنگوئن رندوم هاوس، سایمون&شوستر، هاچت، هارپر کالینز و مک‌میلان. این پنج ناشر چنان بزرگ هستند که هیچ انتشارات دیگری قادر به رقابت با آن‌ها نیست. حالا وزارت دادگستری آمریکا مانع ادغام دوتا از بزرگترین این نشرها شده است: پنگوئن رندوم هاوس و سایمون&شوستر. به خاطر این قوانین ضدتراست. این گزارش نشریه‌ی فورچون در ۶ آگوست ۲۰۲۲ منتشر شده است و شرحی است از مناسبات مالی صنعت نشر بین‌المللی.

 

 

نیویورک – تلاش وزارت دادگستری آمریکا برای ممانعت از ادغام دو غول صنعت نشر این کشور، «پنگوئن-رندوم هاوس» و «سایمون اند شوستر»، صرفاً نمایشی نیست که دولت بایدن برای اثبات برخورد سخت‌گیرانه‌تر خود با شرکت‌های بزرگ به صحنه آورده باشد، بلکه لحظه‌ی کمیابی است برای صنعت نشر که حالا خود در جایگاه متهم ایستاده است.

طی نخستین هفته از محاکمه‌ای در دادگاه منطقه‌ای واشنگتن که انتظار می‌رود دو-سه هفته‌ای طول بکشد، مدیران رده‌بالای انتشاراتی‌های «پنگوئن-رندوم هاوس»، «سایمون اند شوستر» و چند ناشر دیگر، در کنار آژانس‌های انتشاراتی و نویسنده‌هایی چون استفن کینگ دیدگاه‌های خود را با عموم در میان گذاشته‌اند، سرخوردگی‌های خود را از نو زیسته‌اند و ارقام مالی را افشا کرده‌اند که در شرایط دیگری ترجیح می‌دادند خصوصی مورد بحث قرار دهند یا بعدها با خبرنگاران در میان بگذارند.

مارکوس دُل، مدیر عامل «پنگوئن-رندوم هاوس»، درباره‌ی مکاتباتی که در دادگاه عرضه شدند شهادت داد. او درباره‌ی این مکاتبات که تنش میان او و دیگر مدیران شرکت را نشان می‌دهند گفت: «بابت زبان تندی که در این مکاتبات به کار رفته عذرخواهی می‌کنم. این‌ها پیامک‌های بسیار خصوصی هستند به نزدیک‌ترین همکارانم در شرکت.»

دولت سعی می‌کند نشان دهد که ادغام این دو انتشاراتی غول‌آسا به کاهش رقابت برای به دست آوردن نویسنده‌های پرفروش می‌انجامد، میزان پیش‌پرداخت به آن‌ها و به طور کلی تعداد کتاب‌های منتشر شده را کاهش می‌دهد. وزارت دادگستری ادعا می‌کند که پنج ناشر غول‌آسای صنعت نشر ، که علاوه بر دو شرکت محاکمه‌شونده شامل «هاچت»، «هارپرکالینز» و «مک‌میلان» هم می‌شود، هم اکنون بر بازار کتاب‌ها و نویسنده‌های پرفروش مسلط‌اند و عملاً فعالیت موفقیت‌آمیز ناشران کوچک‌تر را به امری نزدیک به ناممکن بدل ساخته‌اند.

«پنگوئن-رندوم هاوس» و دیگران استدلال می‌کنند که بازار کتاب پویا و پیش‌بینی‌ناپذیر است، و رقبای آن‌ها، از ناشران دانشگاهی گرفته تا «آمازون» این توانایی را دارند که کارهای پرفروش منتشر کنند.

حرفه‌ای‌های صنعت انتشار کتاب هم مانند دست‌اندکاران هر صنعت و حرفه‌ی دیگری به زبانی صحبت می‌کنند که به «شورت‌هند» می‌ماند و از عاداتی پیروی می‌کنند که به طور غریزی برای طرفین قابل‌فهم، ولی برای کسانی که بیرون این صنعت هستند نامفهوم است. برای قاضی دادگاه و وکلای طرفین، این محاکمه گاهی به یک پروژه‌ی ترجمه شباهت پیدا می‌کرد.

این محاکمه همچنین فرصتی است تا به سخنان برخی از رهبران صنعت نشر در شرایطی که سوگند خورده‌اند «جز حقیقت چیزی نگویند» گوش فرا دهیم.

استِلیک، رئیس و ناشرِ «گروه ویلیام مارو لیِیت»، شرح داد که او کارهای داستانی دین کونتز را که پیش‌تر با آمازون کار می‌کرد با تلاش مختصری به دست آورده است چرا که فروش آن‌ها رو به کاهش گذاشته بود.

 

لوگوی دو ناشر مشهور پنگوئن رندوم هاوس سایمون اند شوستر

 

نویسنده‌ اندرو سولومون که جوایز متعددی برده است، توضیح داد که او تصمیم گرفت کار مشهورش شیطان وقت ظهر را با «اسکرایبنر»، از ناشران زیرمجموعه‌ی «سایمون اند شوستر» منتشر کند چون «اسکرایبنر» دارای منابع فروش و بازاریابی‌ای است که شرکت‌های کوچک‌تر فاقد آن‌اند.

برایان تارت، رئیس و ناشر «کتاب‌های پنگوئن»، با این سخن قاضی که ارقام سود و زیان کسب حق انتشار یک کتاب «حقیقتاً جعلی» هستند و هزینه‌های واقعی را بازتاب نمی‌دهند، همچنین شهادت داد که او توانست کتاب جادوی دگرگون‌کننده‌ی مرتب بودن را که میلیون‌ها دلار فروخت به دست آورد چرا که «ازش سر در نمی‌آورد.»

جاناتان کارپ، مدیر عامل «سایمون اند شوستر» اذعان داشت که اصطلاح مشهور صنعت نشر «نویسنده‌ی میانه‌ی فهرست» که سال‌هاست برای انبوه نویسندگان غیرتجاری که یک جور طبقه‌ی متوسط صنعت کتاب هستند به کار می‌رود، اساساً خیالی است و شیوه‌ی مودبانه‌ای است برای این‌که به همه برچسب «نویسنده‌ی ته صف» نزنند.

کارپ همچنین در پاسخ قاضی توضیح داد که که ناشرها برای همه‌ی کتاب‌هایی که حق انتشارشان را به دست می‌آورند ارزش قائلند، اما طبیعتاً کتاب‌هایی که آن‌ها بابت‌شان پیش پرداخت ــ پولی که به طور تضمین‌شده به نویسنده پرداخت می‌شود، فارغ از این‌که کتاب چقدر بفروشد ــ کلانی پرداخته‌اند از توجه ویژه‌ی آن‌ها برخوردار می‌شوند.

گاهی برای فهم برخی از اصطلاحات رایج دنیای نشر نیاز به یک جور دفتر لغت احساس می‌شد. چند تا از این اصطلاحات از این قرارند:

Earning out : این لحظه‌ای است که فروش کتاب به اندازه‌ای می‌رسد که پیش‌پرداختی را که بابت آن داده شده جبران می‌کند و نویسنده‌ می‌تواند شروع کند به دریافت حق‌ تالیف. البته برخی کتاب‌ها حتی اگر به این نقطه نرسند هم برای ناشرشان سودآورند. (مدیرانی که در دادگاه شهادت می‌دادند اذعان داشتند که فروش بیشتر کتاب‌های جدی به این اندازه نمی‌رسد.)

backlist : دلالت می‌کند بر کتاب‌های قدیمی‌تر، که منبع پرارزشی برای ناشران است. آن‌ها به این کتاب‌ها چون یک منبع ثابت درآمد تکیه می‌کنند.

Beauty contest : این وقتی است که دو ناشر یا بیشتر پیش‌پرداخت‌های مشابهی پیشنهاد می‌کنند و عوامل غیرمالی مانند توانایی‌های بازاریابی یک ناشر یا جذابیت کار با ویراستاری بخصوص، تعیین می‌کنند که کدام ناشر برنده می‌شود.

%10 topping : این وقتی است که آژانسی از ناشر تقاضا می‌کند نه صرفاً به قدر بالاترینِ پیشنهادهای دیگر، بلکه ده درصد هم بیشتر بپردازد.

All access books : «کتاب‌های در دسترس همه». بنا بر تعریف دُل، این کتاب‌ها بسیار ارزان‌اند، مانند کتاب‌هایی که «آمازون» از طریق «کیندل آنلیمیتد» به مشترکان سرویس کتاب‌های الکترونیک خود پیشنهاد می‌کند. این‌ها به طور کلی به صنعت کتاب لطمه می‌زنند چون قیمت‌ها را پایین می‌آورند و ناگزیر پیش‌پرداخت‌ به نویسنده‌ها را هم.

همه‌ی شاهدها از دُل گرفته تا مایکل پیچ مدیر عامل گروه «هاچت» از عشق خود به کارشان حرف زدند، از رسالت‌شان که عبارت است از رساندن اندیشه‌ها و داستان‌ها به عموم مردم. اما صنعت نشر یک صنعت سودآور است و آرمان‌گراترین ناشران و نویسنده‌ها هم حواس‌شان به سودوزیان کاری که می‌کنند هست.

دادگاه از طریق ای‌میل‌های داخلی و شهادت‌های زنده و شهادت‌های ضبط شده روی نوار ویدئو، توانسته است قواعد و راهبردهایی را که در حیطه‌ی به دست آوردن حق انتشار کتاب‌ها عمل می‌کنند عریان کند و همین طور سرخوردگی ناشی از ناکامی در این زمینه را.

در «سایمون اند شوستر» مدیران باید برای «توجیه» معاملات بالاتر از ۲۰۰۰۰۰ دلار گزارشی به مدیران ارشد بدهند و تائید آن‌ها را به دست آورند. در «گروه ویلیام مارو»، زیرمجموعه‌ی «هارپرکالینز»، این رقم ۳۵۰۰۰۰ دلار است. تارت می‌گوید که برای معاملات بالای ۲۵۰۰۰۰ دلار باید تائید بگیرد و دُل شهادت داد که باید برای نهایی کردن معاملات بالای دو میلیون دلار لازم است قرارداد را به تصویب مدیریت بالاتر برساند.

ناشران دوست دارند داستان‌ موفقیت‌های‌شان را در به دست آوردن حق انتشار کتاب‌ها تعریف کنند. این موفقیت‌ها برای پیچ از دیوید فاستر والاس تا کیت ریچاردز را شامل می‌شود. مال کارپ شامل سناتور فقید ادوارد کندی و بروس اسپرینگستین می‌شود.

این محاکمه البته موارد شکست و سرخوردگی را هم آشکار کرده است ــ این‌ها مایه‌ی به قول تارت «طنز بی‌رحمانه» همکاران و رقبا هستند. او نه تنها کتاب کوندو را از دست داد، بلکه همچنین بلاک‌باستر دلیا اوئنز جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند را. در «هاچت» آن‌ها فهرستی از «کتاب‌هایی که از دست رفتند» نگاه می‌دارند، معاملاتی که ناشر حتی حاضر شد پیش‌پرداختی معادل ۵۰۰۰۰۰ دلار بپردازد اما باز باخت.

کارپ شهادت داد که «سایمون اند شوستر» در به دست آوردن کتاب جدید بن کارسن، جراح اعصاب مشهوری که شد وزیر مسکن دانالد ترامپ، به «هاچت» باخت. در این نقطه وزارت دادگستری ای‌میل‌های داخلی را رو کرد تا نشان دهد که «سایمون اند شوستر» فقط در یک هفته در سه معامله به «پنگوئن رندوم هاوس» باخته بودند.

کارپ همچنین ماجرای کتابی را تعریف کرد که توانسته بود حق انتشارش را به دست آورد، کاری به قلم یک رهبر معنوی با انبوه پیروان. کارپ گفت که اما «متاسفانه پیروان او تا کتابفروشی‌ها از او اقتدا نکردند.»

 

نشانی اینترنتی اصل مقاله در سایت نشریه «فورچون»: …Antitrust trial

 

 

 

 

  این مقاله را ۲ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *