این کتاب مشتمل بر آموزش بیست‌وچهار درس و مهارت عملی و اجرایی که ارتقای بهره‌وری در سازمان‌ها را به شیوه‌ای کاربردی تضمین می‌کند. این کتاب به مخاطبش نشان می‌دهد که وقتی عملکرد کارکنان موفقیت‌آمیز است، عملکرد شما به‌عنوان مربی موفقیت‌آمیز است؛ همچنین کتاب حاضر تأکید می‌کند که وقتی درباره شیوه‌های اثرگذاری که مربیان در دنیای امروز به کار می‌برند آگاه می‌شوید، می‌توانید از آن‌ها برای بهبود عملکرد کارکنان خود بهره ببرید.

از هر زاویه‌ای به گستره سازمان‌ها و کسب‌وکارهای جهان کنونی نگاه کنید، درمی‌یابید که امروزه مدیران اثرگذار با تربیت کارکنانشان حداکثر میزان بهره‌وری را از آنان انتظار دارند. کتاب مربی کارآمد؛ بیست‌وچهار درس برای افزایش بهره‌وری در کارکنان با درس‌های ساده‌اش مخاطبش را با فنون تربیت رودررو آگاه می‌سازد و به او یاد می‌دهد که چرا تربیت کارکنانتان مؤثرترین راه برای افزایش بهره‌وری آنان است.

کتاب در همان ابتدا سه عامل انگیزه‌بخش طبیعی برای هر کارمندی را موردتوجه و تأکید قرار می‌دهد و به خوانندگانش می‌آموزد که چگونه از این سه عامل در کارشان استفاده کنند. ازنظر نویسنده کتاب مربی کارآمد تمام کسانی که در سازمانی کار می‌کنند توسط سه عامل قوی دارای انگیزه می‌شوند: نیاز به موفقیت، نیاز به یادگیری، نیاز به مشارکت. کتاب حاضر تأکید دارد که این سه عامل هم در کارکنان و کارمندان انگیزه ایجاد می‌کند، هم موجب ایجاد انگیزه در خود مربیان و سرپرستان و مدیران می‌شود.

مارشال کوک، نویسنده این کتاب ادعا می‌کند که مخاطبانش بعد از مطالعه این کتاب کشف می‌کنند که چرا باید کمتر حرف بزنند و بیشتر گوش دهند، به‌جای آنکه به کارکنانشان دستور دهند، برای آن‌ها چالش‌های انگیزه‌بخش ایجاد کنند و از مشکلات جلوگیری کنند، در عوض این‌که پس از وقوع مشکلات، برای حل کردنشان تلاش کنند. طبق ادعای نویسنده کتاب حاضر مخاطبان با مطالعه این اثر هنر درست سؤال کردن را تمرین می‌کنند و می‌آموزند چگونه به پاسخ‌ها گوش دهند. آن‌ها همچنین شیوه‌های جدیدی برای حل مشکلات خواهند آموخت و یاد می‌گیرند که چگونه بدون اینکه ذره‌ای از اقتدارشان کم شود تصمیم‌گیری کنند.

 کتاب راهنمای حاضر سعی می‌کند راهکارهایی ارائه کند که با به کار بستن آن‌ها پیش‌زمینه‌های ذهنی منفی در ذهن کارکنان به حداقل برسد و احساسات بدی که نسبت به برخی از کارها دارند از بین برود. همچنین مربی کارآمد مخاطبانش را با سه مفهوم مهم مدیریت آشنا می‌کند؛ نخست این‌که چگونه مدیران آنچه را که می‌خواهند از کارکنانشان دریافت کنند، دوم این‌که چگونه مدیران واکنش‌های مؤثری از خود نشان دهند و سوم این‌که چگونه با مدیران بالادستی به نمایندگی از کارکنان خود سخن بگویند.

طبق اعتقاد نویسنده کتاب حاضر وقتی مربیان یاد بگیرند که چگونه مربی بهتری باشند، کارکنانشان به همکاران موافق آن‌ها تبدیل می‌شوند، و نه برده‌هایی فرمان‌بردار. تنها در این صورت است که کارکنان تعهد لازم را در ارتباط با وظایف‌شان قبول می‌کنند و در موفقیت‌ها با مربیان‌شان همراه خواهند شد. آخرین درس این کتاب راهنما عبارت است از اولین گام برای به کار بستن این راهنمایی‌ها. این کتاب به مربیان سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرایند تبدیل‌شدن به مربی کارآمد را آغاز کنند، پیش بروند، کارکنانشان را همراه خود پیش ببرند و موفقیت پس از موفقیت را تجربه کنند. زیرا طبق نظر مارشال کوک هدف از مربی خوب بودن تنها این نیست که به زیردستان خود کمک کنیم تا به هدف‌هایشان دست یابند، بلکه رسیدن به یک موفقیت باید موجب موفقیت‌های دیگری بشود و اعتمادبه‌نفسی به وجود آورد که به بهره‌وری بیشتر در تمامی ابعاد منجر می‌شود و این یعنی همان کسب موفقیت پس از موفقیت، به‌طور مستمر.

بدین ترتیب هدف اصلی کتاب مربی کارآمد آن است که به مخاطب بیاموزد چگونه کارآمدی خودش در تربیت کارکنان را به فعلیت نهایی برساند. این کتاب می‌آموزد که وظیفه ما به‌عنوان مربی این نیست که اشتباه‌های دیگران را اصلاح کنیم، خطاهای آن‌ها را پیدا کنیم و متوجه شویم چه کسی مقصر است. بلکه وظیفه ما این است که با تربیت کارکنانمان به بالاترین میزان بهره‌وری ممکن دست‌یابیم. ازنظر نویسنده کتاب حاضر بهترین راه رسیدن به این هدف این است که بیشتر نقش یک مربی را داشته باشیم، تا اینکه بخواهیم رئیس کارکنان خود باشیم. رئیس حرف می‌زند، درحالی‌که مربی گوش می‌دهد. رئیس دستور می‌دهد، ولی مربی چالش‌های انگیزه‌بخش ایجاد می‌کند. رئیس روی کارمندان خود کار می‌کند، درحالی‌که مربی با کارکنان کار می‌کند. رئیس به دنبال مقصر می‌گردد، ولی مربی مسئولیت‌ها را به عهده می‌گیرد.

کتاب نتیجه‌محور و کاربردی مربی کارآمد؛ بیست‌وچهار درس برای افزایش بهره‌وری در کارکنان درس‌های بیست‌وچهارگانه آزموده‌شده‌اش را برای ایجاد انگیزه و به کار بستن بیشترین تلاش در مربیان و مدیران سازمان‌ها قرار می‌دهد و به آن‌ها می‌آموزد که چگونه منصفانه عمل کنند، اشتباهات خود را بپذیرند، سؤالات مناسب و به‌جا بپرسند، از شکایات استقبال کنند، کارکنان خود را تک‌نفره و رودررو تعلیم دهند، برای تفاوت‌ها احترام قائل شوند، کارکنان را آموزش دهند، تنها بر نکات مثبت تأکید کنند، واکنش‌های مثبت نشان دهند جانب کارمندان خود را بگیرند و…