مارگارت آتوود
در میان نویسندگان انگلیسیزبانی که در قید حیاتند، کمتر کسی مثل او در میان رسانهها محبوب است. کتاب دیستوپیایی [پادآرمانشهری] سرگذشت ندیمه باعث محبوبیتش بین عامه کتابخوانها هم شده. با این وجود گسترهی فعالیت ادبی او فراتر از اینهاست. علاوه بر رمانهایش که عمده شهرتش را مدیون آنهاست، ده مجموعه داستان کوتاه هم نوشته است، پیش از همه آنها با مجموعه همزاد پرسفونه به عنوان شاعری کانادایی شناخته شد و در حوزه ادبیات کودکان هم طبعآزمایی کرده است. آتوود همچنین حدود ده کتاب غیرداستانی از نقد ادبی تا جستارنویسی تا حالا منتشر کرده است که هیچکدام به فارسی ترجمه نشدهاند.
در میان نویسندگان انگلیسیزبانی که در قید حیاتند، کمتر کسی مثل او در میان رسانهها محبوب است. کتاب دیستوپیایی [پادآرمانشهری] سرگذشت ندیمه باعث محبوبیتش بین عامه کتابخوانها هم شده. با این وجود گسترهی فعالیت ادبی او فراتر از اینهاست. علاوه بر رمانهایش که عمده شهرتش را مدیون آنهاست، ده مجموعه داستان کوتاه هم نوشته است، پیش از همه آنها با مجموعه همزاد پرسفونه به عنوان شاعری کانادایی شناخته شد و در حوزه ادبیات کودکان هم طبعآزمایی کرده است. آتوود همچنین حدود ده کتاب غیرداستانی از نقد ادبی تا جستارنویسی تا حالا منتشر کرده است که هیچکدام به فارسی ترجمه نشدهاند.
با وجود همه آنچه ذکر شد، چه در ایران و چه در باقی نقاط دنیا مارگارت آتوود با کتاب ماندگاری که در ۱۹۸۵ نوشت یعنی سرگذشت ندیمه شناخته میشود. دیستوپیای دهشتناکی که او ترسیم میکند، با رمانهای مشهوری چون ۱۹۸۴ اورول و فارنهایت ۴۵۱ تفاوت بارزی دارد و آن پررنگ بودن ظلم به زنان است نسبت به توتالیتاریسم و ضدیت با فرهنگ که در آن دو اثر کلاسیک پیشگفته مشهود بود. از این جهت میتوان سرگذشت ندیمه را به عنوان اولین کتاب دیستوپیای فمنیستی معرفی کرد.
کتاب در سال ۱۹۸۵ نوشته شد و جایزه آرتور سی کلارک را از آن خود کرد. در طول سالها علاقمندان بسیاری یافت اما با ساخت سریالی در شبکه Hulu به همین نام و با نظارت خود آتوود بود که به شهرتی بینالمللیتر دست پیدا کرد. سرگذشت ندیمه داستان تشکیل یک جمهوری تمامیتخواه در آمریکای شمالی به دست بنیادگرایان مسیحی است که قربانی اول آن زنان هستند.
سرگذشت ندیمه نشان میدهد اگر افراطیگرایی سیاسی و منع آزادیهای مدنی را نادیده بگیریم، اگر به محیط زیست بیتوجه باشیم و… با یک سیستم بنیادگرا و محافظهکار رو به رو خواهیم شد که خشونت و فساد و بیماری به بار میآورد. در واقع در تحلیل نهایی، ترس با جلب توجه و پرفروش شدن این کتاب رابطهی مستقیم دارد. مردم هربار که با هراس بیشتری مواجه شدهاند برای خواندن چنین کتابهایی که عاقبت تلخشان را به تصویر میکشد سر و دست شکاندهاند؛ واکنشی برای فرار و یا جلوگیری از وقوع واقعیت.
کاش آنچه گفتم داستانی بیش نبود
از همین زاویه میشل گلدبرگ مقالهنویس این ترس را در آمریکای پساترامپ جاری میبیند. او دولت برآمده از انتخاب ترامپ و شخص او را مثل جرقهای برای از دست رفتن دستاوردهای زنان در غرب میداند. گلدبرگ که این کتاب را نه یک رویداد ادبی که یک پدیده فرهنگی توصیف کرده، البته به طور ضمنی اذعان میکند جوامعی دیگر در جهان شبیهتر از آمریکای پس از ترامپ به گیلعاد هستند اما اضافه میکند تغییرات تدریجی به وجود میآیند و «شما در وانی که آب آن به تدریج در حال داغ شدن است جوشانده میشوید و میمیرید قبل از اینکه متوجه آن شوید».
دیستوپیای مارگارت آتوود و دیستوپیای ما
اما سرگذشت ندیمه که تنها کتاب #مارگارت-آتوود نیست. اولین جایزه «من بوکر» او با آدمکش کور به دست آمد. کتابی که در سال ۲۰۰۰ نوشت. این کتاب با ترجمهی شهین آسایش در سال ۱۳۸۲ در انتشارات ققنوس در ۶۵۵ صفحه به چاپ رسید و تا امروز بارها تجدید چاپ شده. رمان شامل پانزده فصل است و محور اصلی رمان به داستان زندگی آیریس چیس، شخصیت اصلی رمان، و روایتش از جنگ جهانی اول تا سال ۱۹۹۸ میپردازد.
تمهیدات روایی اتوود
بعد از بیش از سه دهه، مارگارت آتوود سرانجام جلد دومی برای سرگذشت ندیمه نوشت. کتاب درصدد است به این پرسش خوانندگان کتاب اول پاسخ دهد که «چه شد که این فجایع به وقوع پیوست؟» کتاب آتوود با نام Testaments که معمولا به «وصایا» و «وصیتها» و گاهی به «شواهد» برگردانده شده، سپتامبر ۲۰۱۹ به بازار آمد اما پیش از آن نسخههای به شدت حفاظتشدهای از کتاب برای داوران #جایزه-بوکر ارسال شده بود تا از معدود کتابهایی باشد که پیش از چاپ در یک جایزه ادبی شرکت داده میشوند.
که البته جایزه را هم مشترکاً با برنادین اواریستو نویسنده رنگینپوست بریتانیایی گرفت و در واقع در بین سفیدپوستها تنها برنده جایزه بود. به بازار آمدن کتاب و صفهای علاقمندانش برای اولین بودن در خرید کتاب یاد و خاطره هری پاترها را زنده کرد.
رمان به سبک «چند آوایی» نوشته شده و متشکل از سه شخصیت محوری است: شخصیت مرکزی اول، خاله لیدیا که پیش از شکلگیری گیلیاد یک قاضی بوده و بعدها از عوامل رژیم میشود؛ و دو دختر جوان به نامهای آگنس و نیکل که یکی از بازماندگان کودکان دوران پیش از گیلیاد است و دیگری بعد از این دوران زاده شده اما با هم اشتراکاتی دارند.
زن، شعرِ پرقافیهی تاریخ
در طول تنها ۱۳ ماه، ۱۳ ترجمه فارسی از این کتاب بیرون آمد. یک رکورد!
در بین دیگر آثار او، چشم گربه (سهیل سمی، مروارید. ۱۳۹۰)، عروس فریبکار (شهین آسایش، ققنوس، ۱۳۸۰)، چهره پنهان (جلال بایرام، نیلوفر، ۱۳۸۱)، اوریکس و کریک (سهیل سمی، ققنوس، ۱۳۸۳)، پنلوپیاد (طهورا آیتی، پاگرد، ۱۳۹۹) و بذر جادو (نیلوفر خوشزبان، ستاک، ۱۳۹۹) هم به فارسی ترجمه شدهاند.
همچنین دو مجموعه داستان کوتاهش سرپناه کاغذی (گلاره جمشیدی، نون، ۱۳۹۴) داماد یخزده (شیرین احدزاده، کولهپشتی، ۱۳۹۶) هم به فارسی درآمدهاند اما هشت مجموعه داستان کوتاهش، تعدادی از رمانهایش، همه مجموعه شعرهایش که کمشمار هم نیستند هیچ کدام هنوز ترجمه نشدهاند. انتقادات زیادی هم به ترجمههای آثار او مطرح میشود.
در پایان خالی از لطف نیست آخرین مقالهای که آتوود در ارتباط با همهگیری کرونا نوشته و در تایم به انتشار رسیده را از نظر بگذرانید. آتوود دوران قرنطینه و هجوم کرونا را به قلعهای قرون وسطایی تشبیه میکند و ما آن سواری هستیم که باید پیش از بالا آمدن پل متحرک قلعه خودمان را داخل آن بیندازیم و نجات پیدا کنیم.
در این شرایط او متوجه همه آن چیزهایی شده است که در دوران بعد از کرونا او دوست دارد در این قلعه باز هم حاضر باشند. آتوود از خوانندگانش میخواهند نگذارند کافهها و رستورانهای محبوب، کتابفروشیهای محلی و هنر و آزادی بیان از زندگی ما برای همیشه جدا شوند.
دوران قرنطینه، بهترین زمانها و بدترین آنهاست