مادران فرشته نیستند!
در میان مردمنگارها هنوز خودمردمنگاری جای خود را باز نکرده است. اغلب مردمنگاری را فقط نظر به دیگری میدانند. دنبال کردن دیگری و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردن و نوشتن درباره او. کتاب خط آبی کمرنگ نقطه مقابل این ماجراست. شیوا علینقیان به عنوان یک مردمنگار دوربین را به سمت خود گرفته است و از طریق تجربه زیسته فردی خود به تحلیل واقعیت اجتماعی مادری در دو طبقه متوسط و فرودست میپردازد. خط آبی کمرنگ نثری قصهگو دارد ولی برآمده از تجربه زیسته است و از خیال نیز فاصله دارد.
خط آبی کمرنگ
نویسنده: شیوا علینقیان
ناشر: فرهنگ جاوید
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۲۱۵
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۱۸۲۴۰۷
در میان مردمنگارها هنوز خودمردمنگاری جای خود را باز نکرده است. اغلب مردمنگاری را فقط نظر به دیگری میدانند. دنبال کردن دیگری و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردن و نوشتن درباره او. کتاب خط آبی کمرنگ نقطه مقابل این ماجراست. شیوا علینقیان به عنوان یک مردمنگار دوربین را به سمت خود گرفته است و از طریق تجربه زیسته فردی خود به تحلیل واقعیت اجتماعی مادری در دو طبقه متوسط و فرودست میپردازد. خط آبی کمرنگ نثری قصهگو دارد ولی برآمده از تجربه زیسته است و از خیال نیز فاصله دارد.
خط آبی کمرنگ
نویسنده: شیوا علینقیان
ناشر: فرهنگ جاوید
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۲۱۵
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۱۸۲۴۰۷
خودمردمنگاری تجربههای متفاوت مادری در دو بستر اجتماعی متفاوت
در میان مردمنگارها هنوز خودمردمنگاری جای خود را باز نکرده است. اغلب مردمنگاری را فقط نظر به دیگری میدانند. دنبال کردن دیگری و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردن و نوشتن درباره او. کتاب خط آبی کمرنگ نقطه مقابل این ماجراست. شیوا علینقیان به عنوان یک مردمنگار دوربین را به سمت خود گرفته است و از طریق تجربه زیسته فردی خود به تحلیل واقعیت اجتماعی مادری میپردازد.
تجربهای که در فرم جستار بیان میشود. نویسنده روشی را انتخاب میکند که به قول خودش سعی داشته خارج از ساختار غالب آکادمیک باشد و رنگ و بویی از خود نویسنده را بتوان در آن دید. خط آبی کمرنگ نثری قصهگو دارد ولی برآمده از تجربه زیسته است و از خیال نیز فاصله دارد و براساس واقعیت اجتماعی است. متن از تک صدایی پرهیز کرده است و نشانی از متنی دموکراتیک را میتوان در آن دید.
این کتاب به بیان تجربه مادری دو طبقه متوسط و فرودست میپردازد. در ابتدا با تجربه خود نویسنده به عنوان زنی از طبقه متوسط روبهرو میشویم. البته همزمان با زیر نظر داشتن گروهی از مادران هم طبقه خود که در فرایند بارداری با آنها آشنا شده بود. قسمتهای بعدی کتاب ورود به محلهای فرودست و حاشیهای است که تجربه زنان پایین شهر از مادری را در بر میگیرد. ما در خط آبی کمرنگ قرار نیست از شیرینیهای مادر بودن بخوانیم؛ قرار است با دشواریها، غمها، استرسها و ترسها و ناامیدیها مواجه شویم.
علاوه بر اینکه کتاب به بیان تفاوتها و تمایزهای مادری با توجه به بستر اجتماعی متفاوت میپردازد؛ در صدد کلیشهزدایی و اسطورهزدایی از زیست مادرانه نیز هست. مادر به عنوان یک انسانی عادی دیده شده؛ فارغ از تاکید بر ایدئولوژی مادر خوب.
در این کتاب مادری کردن نه حاصل طبیعت و بیولوژی یا به عنوان نوعی ارزش اخلاقی بلکه همچون یک نقش اجتماعی و اقتصادی تلقی شده است. به بیانی دیگر نویسنده در صدد است به این بپردازد که مادری کردن تا چه میزان امری جمعی و گفتمانی است.
علینقیان نویسنده کتاب سعی دارد از گفتمان رسمی که در آن تصویری متحد و یکپارچه از مادران ارائه میدهد فاصله بگیرد و گفتمان الگویِ متفاوت را مد نظر قرار دهد. الگویی که در آن تجارب شخصی زنان مورد توجه است تا خرده روایتهایی شکل بگیرد که به تحلیل آنها بپردازد. نویسنده از خود شروع میکند تا به دیگری برسد.
فصل اول: نگاه خیره به خود
خواننده کتاب با اولین ثانیههایی که نویسنده با مادری مواجه شده است تا لحظهای که فرزند به دنیا بیاید و به مرحله تربیت فرزند برسد درگیر است.
نویسنده روند مادری را امری اجتماعی و سیاسی دانسته و تجربههای خود را دائم تحت تاثیر این ماجرا میداند. اشاره به درگیر شدن بدن و تن، این روند را به خوبی نشان میدهد. بدنی که تا آن زمان با آن بیگانه بوده ولی در همان نقطه اول با دیدن تست بارداری به انسان متفاوتی تبدیل میشود و عواطف انسانی و غریزه و بدن را تحت کنترل میگیرد. از آن پس مادر کنترل بر خود و تصمیمگیری درباره خود را از دست داده است.
بعد از آن نیز با ورود به فضاهایی مثل مطبهای دکتر زنان، فضایی که دیگر مادر حس مالکیتی نسبت به بدن خود ندارد به این قضیه بیشتر دامن زده است فضاهایی که باید مادران موازینی را مو به مو اجرا کنند.
این کتاب توصیفهای دقیقی از ورود لحظه به لحظه مادر به موقعیتهای مختلف دارد. از ورود به اتاق عمل و از نحوه پوشش در آن لحظه بیم و امید گرفته تا تفکیکهایی بین کسانی که به شیوه طبیعی زایمان میکنند و کسانی که سزارینی هستند وجود دارد. دوگانهای که با ارزشهای اخلاقی مقدس و غیر مقدس همراه میشود. کتاب توصیفهای دقیقی از لحظههای دلهرهآور در آستانه زایمان که زندگی و مرگ زن باردار را احاطه کرده است یا توصیفات جالب از اتاق ریکاوری و بیهویتی زنان ارائه میدهد. بیان لحظههای سخت شیردهی از نکات قابل توجه کتاب است.
خط آبی کمرنگ، توصیفاتی دقیق از چالشهای مادران در طول بارداری و بعد از آن به مخاطب میدهد. از انتخاب بین زایمان طبیعی و سزارین گرفته تا ماجرای افسردگی بعد از زایمان و بیان سوالاتی از این قبیل که این اتفاق مقولهای بالینی است یا امری اجتماعی؟ نویسنده افسردگی را در پیوندی دقیق با پیچیدگیهای اجتماعی و اقتصادی میداند.
اینها مواردی است که مادران بسیاری با آن روبرو میشوند. مسیری که مادری را در بازی سیستم کالایی شده قرار میدهد. مسیری که به مرور نویسنده را به این نقطه میرساند که بدن و انتخاب برای آن در اختیار خود فرد نیست و بعد از زایمان میفهمد که فقط در توهم حق انتخاب بوده است.
اتفاقی که اعتماد فرد به دنیای بیرون را از بین میبرد. علاوه بر آن نیز اشارههایی دارد به دلهرههایی که اطرافیان از همان بدو تولد در دل مادر میاندازند و مادر را با چالشها و استرسهای جدید مواجه میکنند. از گرفتن اتاق خصوصی در بیمارستان گرفته تا ظاهر زهواردررفته مادر تا اسم نوزاد و مسائل دیگر مثل زمان ختنه فرزند و غرور اطرافیان از پسردار شدن او و غیره. مواردی که ارزش حقیقی فرزند را به کلیشههای فرهنگی و اجتماعی در امتداد زنجیره مصرف و انباشت سرمایه تقلیل میدهد.
بعد از روزهای بارداری مسئله اجتماعی شدن فرزند مطرح میشود. نویسنده در این مرحله نیز چالشهای خود را بیان میکند و اینکه مدام با این مسئله مواجه است که چرا باید مثل دیگران و تمامی آنچه که در اصول تربیتی رفتار با کودکان آمده است با کودک خود رفتار کند؟ آن هم اصولی که از یک نظام رفتارگرایانه، پوزیتیویستی و جهانشمول بیرون میآید. مسئلهای که خود نویسنده به عنوان یک مادر به مرور متوجه آن شده این است که مادری و فرزندپروری مجموعهای از تکنیکها نیست.
فصل دوم: در آینه دیگران
شیوا علینقیان مادری را امری فردی نمیداند. بسیاری از چالشهای مادری به دلیل گزارههای ساختگی و قراردادی شکل میگیرد که دیگران به مادران آنگونه نگاه میکنند.
در این فصل از آن گزارههایی سخن میگوید که مادران بعد از تولد فرزندانشان دائماً با آنها مواجهند. از بدن و فرم آن بعد از زایمان گرفته آن هم با توجه به اصولی که در دنیای مدرن حاکم شده تا عارضهای به نام «مامی برین». عارضهای که این فضا را به مادر میدهد تا اگر برخی از امور روزمره را فراموش میکند امکان سرزنش کردن دیگران را از او بگیرد.
عارضهای که مادر را به این سمت میبرد که بدیهای فرزندش را میبخشد یا برخی از حقهای او مثل دوست نداشتن یا شاکی بودن و بسیاری از عواطف انسانی دیگر را از دست میدهد. یا حتی میتواند مادر را به موجودی ازلی و ابدی تبدیل کند و جنبه فرشتهگونه به مادر بدهد. البته این وجه عدم سرزنش در فراموشی یا انجام ندادن امور مادران برای اموری که به نظامهای حاکم مربوط میشود صدق نمیکند. چرا که با فراموشی آن امور مادر در رده غیراجتماعیها و غیر عادیها قرار میگیرد.
فصل سوم: نگریستن به دیگری
این فصل با ورود به یک میدان متفاوت و تغییر خط روایت آغاز میشود. چرا که کتاب تا پیش از این از امتیازات مادران طبقه متوسط صحبت میکند و تجربه زیسته خود نویسنده است. اما این فصل بیان تبعیضهاست. بیان این مساله که مادری واقعیتی متجانس و یکپارچه نیست. خواننده با بستری جدید در درک و دریافت از تجربه زیسته گروه جدیدی از مادران مواجه میشود.
گروهی از مادران (از قومی در اقلیت) به نام غربت که در محله لبِ خط از محلههای محروم شهر تهران زندگی میکنند. تعاریف مادران از مراقبت و تنبه در این بستر به نسبت فصول قبل کاملا متفاوت میشود.
در این فصل نیز به شکل فصول دیگر نویسنده به خوبی به توصیف شرایط، مکان و آدمهایی که در آن سوژهاش را دنبال میکرده پرداخته است تا پیرو آن توصیفات به تحلیلهای نظری دقیقی برسد. علاوه بر این، به توصیفاتی نیز از مسیر رفت و برگشتش از نارمک به لبِ خط پرداخته که پر است از جزئیاتی در جهت اینکه میدان مورد مطالعه در ذهن خواننده ساخته شود.
طیبه سوژه مورد نظر با خود نویسنده در یک شهر زندگی میکردند اما تجربه آنها از مادری متفاوت بود. برای نویسنده تجربه مادری با نوعی کنترل و پزشکی شدن همراه بوده در حالی که برای طیبه اتفاقی و به دور از هر مراقبت پزشکی سپری شده است. زنی با تجربه بارداری کشدار که با حسرتها و کمبودهای بسیاری پیوند خورده و همینها منجر به نارسی فرزندش شده است. در یک جمله تجربه مادری کردن در حاشیه.
مادری که برای آموزش فرزندش تنها قیمت ارزان مدرسه مهم است نه برنامه آموزشی، امکانات و بهداشت و اینجور مسائل. مادری که در تربیت و تنبه به خود متکی بوده و اقتدار در تصمیمگیری داشته است فارغ از تمامی مشورت گرفتنها از متخصص یا تحت تاثیر مناسبات قدرت بودن.
شیوا علینقیان این نوع از مادری کردن را نیز ناشی از عوامل اجتماعی و سیاستهای تقلیلگرایی دولتی میداند که منجر به این شرایط نابهسامان در عدم بهرهمندی از عدالت اجتماعی و مشارکت اقتصادی شده است.
دقیقاً در همین نقطه از کتاب و ورود به میدان متفاوت است که ذهن خواننده از کلنگری نسبت به مادری از بین میرود. همچنین نویسنده فقط یک مشاهدهگر غیر فعال نیست که فقط به توصیف شرایط بپردازد بلکه شرایط بر آن اثر میگذارد و دائم در حال اعتراض به شرایط موجود و فضای نابرابر است.
فصل چهارم: ملاحظاتی پیرامون ما
در فصول پایانی کتاب خط آبی کمرنگ به سراغ نظریهای میرود که خط روایتی پژوهش را قویتر میکند. آن نظریه نیز مفهوم تلاقی است. در پی این مفهوم که کنشهای اجتماعی -مادری نیز نوعی کنش محسوب میشود- دارای قواعدی جهانشمول نیستند و تابعی از طبقه و قومیت و اقتصاد است. در یک کلام اینکه زیست مادری در بستری فرهنگی و فردی مورد بررسی قرار میگیرد.
در پایان اینکه توصیفات نویسنده از جزئیات وقایعی که در این مسیر رخ میدهد ما را با آنچه پیرامون مسئله مادری میگذرد روبرو میکند. در همه حال حتی آنجا که از مادری در طبقه خود سخن میگوید با وجود تمامی امتیازاتِ در اختیار، بازهم در جهت واکاوی و اعتراض به آن شرایط عمل میکند. شرایطی که تحت تاثیر گفتمانی مردانه و کالایی شده است. در این کتاب مادری به بستر اجتماع برگردانده شده و از فرشته شدن مادران به خوبی اجتناب شده است.
آنچه این کتاب را ارزشمند میکند این است که یک خودمردمنگاری بومی است. باید اشاره کرد که پژوهشهایی در فضایی اینچنین بسیار در سطح علمی کشور کم است. این قبیل کتابها میتواند فتحبابی برای این ماجرا باشد.