لورکا مرگ خود را پیشبینی کرده بود
هیچ شاعر و نویسنده اسپانیایی معاصری را نمیتوان پیدا کرد که به اندازه لورکا، در داخل و بیرون از اسپانیا شهرت و محبوبیت داشته باشد. علت شهرت و محبوبیت کمنظیر او، اشعار نوآوارانه و افکار رادیکالش است. لورکا در بیان پلیدیها و زشتیها از چنان صراحت و بیان روانی استفاده میکرد که توانسته نام خود را از همان جوانی تا به حال، به عنوان یکی از بزرگترین شاعران جهان حفظ کند. زندگی کوتاه و مرگ دلخراشش هنوز مانند علامت سوالی برای خوانندگان و دوستداران آثارش باقی مانده اما او مرگش را به نوعی درآثارش پیشبینی هم کرده بود. پیشبینی هولناکی که به تمام شایعات قتلش دامن میزند.
(مترجم)
(مترجم)
هیچ شاعر و نویسنده اسپانیایی معاصری را نمیتوان پیدا کرد که به اندازه لورکا، در داخل و بیرون از اسپانیا شهرت و محبوبیت داشته باشد. علت شهرت و محبوبیت کمنظیر او، اشعار نوآوارانه و افکار رادیکالش است. لورکا در بیان پلیدیها و زشتیها از چنان صراحت و بیان روانی استفاده میکرد که توانسته نام خود را از همان جوانی تا به حال، به عنوان یکی از بزرگترین شاعران جهان حفظ کند. زندگی کوتاه و مرگ دلخراشش هنوز مانند علامت سوالی برای خوانندگان و دوستداران آثارش باقی مانده اما او مرگش را به نوعی درآثارش پیشبینی هم کرده بود. پیشبینی هولناکی که به تمام شایعات قتلش دامن میزند.
بعدازظهر هشتادوهفتسال پیش، در 19 اوت 1936، فدریکو گارسیا لورکا، شاعر آوانگارد، نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و نویسندهی سوسیالیست اسپانیایی، در سن 38 سالگی به دست شبهنظامیان ناسیونالیست به تیر مستقیم کشته و در گوری دستهجمعی دفن میشود.
هنوز کسی نمیداند چرا این اتفاق برای لورکا افتاده. شاید بتوان او را مشهورترین قربانی جنگ داخلی اسپانیا و نماد توحش و خشونت افراطی پارتیزانها دانست. او نه تنها جانب خاصی در این جنگ داخلی نداشت، که دوستان و همراهانی از هر دو جناح داشته و تا جای ممکن جانب هر دو طرف را گرفته بود.
فدریکو لورکا 5 ژوئن 1898، در جلگه گرانادا، پایتخت باستانی اسپانیا و شهر افسانههای کولیان، از پدری خردهمالک و مادری فرهیخته به دنیا آمد. تا 4 سالگی به نوعی فلج اطفال دچار بود و از آن جایی که نمیتوانست هیچ نوع بازی و تحرکی داشته باشد، روزهایش را با شنیدن ترانهها و افسانههای کولیان اسپانیایی میگذراند.
با رسیدن به سن مدرسه، به شهر گرانادا نقل مکان میکنند و همزمان با این تاریخ، نواختن پیانو و گیتار را از مادرش میآموزد. در دوره کوتاهی، به چنان تبحری از نوازندگی میرسد که اطرافیان تصور میکنند به زودی میتواند به یکی از بزرگترین نوازندههای تاریخ تبدیل شود. اما با مرگ معلم موسیقیاش در سال 1916، دچار افسردگی و ناامیدی شده و برای همیشه موسیقی را کنار میگذارد.
با ورود به خوابگاه مادرید، که جایی برای بروز و پرورش نیروهای لیبرال بود، توانست اشعارش را مطرح و به جامعه شاعران اسپانیایی و بعدتر، گروه نسل 27 (گروهی از شاعران اسپانیایی با سبک آوانگارد که در سالهای 1923 تا 1927 فعالیت میکردند) وارد شود.
گارسیا لورکا، هنرمندی نابغه و کمنظیر بود که سعی میکرد شخصیت عمومی و هویت جنسیاش را با یکدیگر تطبیق بدهد. در زمان مرگ، تنها 38سال داشت اما نزدیک به یک دهه بود که در اسپانیا و کشورهای اسپانیاییزبان به شهرت ادبی و هنری رسیده بود.
با مجموعه شعر «تصنیفهای کولی» در سال 1928، نامش را به سر زبانها انداخت و با نمایشنامههای «عروسی خون» در سال 1933 و «یرما» در 1934 به شهرت جهانی رسید. در اکثر آثار لورکا ردی از هنجارشکنی و تراژدیهای ساختارشکنانهای که اصل جامعه بورژوای اسپانیا را هدف گرفتند، به چشم میخورد.
اگر چه هنوز و پس از گذشت چندین دهه، بسیاری از موارد ربوده شدن از جمله اعدام او در هالهای از ابهام باقی مانده، اما احتمال نزدیک به یقین میرود که لورکا را به دلیل دیدگاههای اجتماعی صریح و گرایش جنسی آشکارش به دست نیروهای فرانکوئیستدیکتاتوری فرانکوئیستی (1939 تا 1975) دوره حکومت فرانسیسکو فرانکو پس از جنگ داخلی اسپانیا سپردهاند. چرا که در گزارشی که از دوران فرانسیسکو فرانکو در سال 1965، پیدا شده، لورکا را به عنوان «سوسیالیستی» توصیف میکنند که درگیر زندگی همجنسگرایانه «غیرعادی» است.
از سال 2000 که انجمن بازیابی حافظه تاریخی تاسیس شد، تلاشهای پراکندهای برای پیدا کردن بقایای گارسیا لورکا صورت گرفت، اما هیچکدام به نتیجه نرسیدند. آنچه که مرگ غمانگیز شاعر جوان را، وحشتناک و غمانگیزتر میکند این است که لورکا هفتسال پیش از مرگ، مدتها پیش از به قدرت رسیدن فرانسیسکو فرانکو، سرنوشتش را پیشبینی کرده بود.
از 17 ژوئیه 1936 تا 1 آوریل 1939 اسپانیا، به واسطه کودتای بخشی از ارتش علیه جمهوری اسپانیا، درگیر جنگ داخلی بود. فدریکو لورکا در روزهای اولیه جنگ داخلی، در 19 اوت 1936 به دست پارتیزانهای ملی و به ضرب گلوله مستقیم کشته و در گوری دستهجمعی و گمنام دفن میشود.
عیناً همین اتفاق را در آخرین بیت شعر «افسانه سه دوست» در سال 1929 از مرگ خشونتبار و جسد مفقود شدهاش میگوید:
… دریافتم که مرا کشتهاند…
به دنبال من کافهها و گورستانها و کلیساها را میگشتند
حالا پیدایم نمیکنند…
هرگز پیدایم نمیکنند؟
نه. هرگز پیدایم نمیکنند.
اخیراً دولت اسپانیا بودجهای 15هزار یورویی برای پیدا کردن جسد لورکا و باقی قربانیان دیکتاتوری فرانکو اختصاص داده اما همانطور که شاعر پیشبینی کرده هرگز نتوانستند پیدایش کنند.
یک دیدگاه در “لورکا مرگ خود را پیشبینی کرده بود”
جالبه که ویکی پدیا تقریبا مو ب موی این مقاله رو در رابطه با زندگی نگاشت لورکا آورده.به هر حال ممنون از زحمت نویسنده