سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

فریم کپچر از کتابخوانی در اینستاگرام

فریم کپچر از کتابخوانی در اینستاگرام

 

اگرچه محتوای تصویری اینستاگرام از ابتدا متهم بوده‌ به تولید محتوای سطحی و اتلاف وقت اما حالا بر اساس ریاکاری یا حقیقت، اینستاگرام خیلی جریان‌سازتر و پرتعدادتر از هر شبکه‌ی اجتماعی دیگری در ایران دارد در راستای افزایش کمّی فرهنگ مطالعه گام برمی‌دارد. انتشار عکس‌های«خواندن» و «کتاب‌خریدن» حسابی مورد استقبال قرار گرفته و اینفلوئنسرها و سلبریتی‌های زیادی در این فضا کمپین‌های کتابخوانی راه انداخته‌اند.

اگرچه محتوای تصویری اینستاگرام از ابتدا متهم بوده‌ به تولید محتوای سطحی و اتلاف وقت اما حالا بر اساس ریاکاری یا حقیقت، اینستاگرام خیلی جریان‌سازتر و پرتعدادتر از هر شبکه‌ی اجتماعی دیگری در ایران دارد در راستای افزایش کمّی فرهنگ مطالعه گام برمی‌دارد. انتشار عکس‌های«خواندن» و «کتاب‌خریدن» حسابی مورد استقبال قرار گرفته و اینفلوئنسرها و سلبریتی‌های زیادی در این فضا کمپین‌های کتابخوانی راه انداخته‌اند.

 

 

عضویت در اینستاگرام برای خیلی‌ها شرکت کردن در مسابقه‌ی عکس‌های خوش آب و رنگ است. برای همین این شبکه در کنار کاربران میلیونی‌اش، از ابتدای فراگیر شدنش در ایران مخالفان سرسخت خودش را هم داشته. یادم هست مثلاً که یک نفر بود که به جای منتشرکردن عکس غذا(یکی از ۳ موضوع مهم در اینستاگرام) و حتی دهن‌کجی به آن، عکس ته‌مانده‌های بشقاب‌های کثیفش را منتشر می‌کرد.

کاربر دلبسته به فضای اینستاگرام اما این مخالفت‌ها را جدی نگرفت و کمتر لایک کرد. در مقابلش هم «روشنفکر» همیشه نگرانِ «فرهنگ عامه» قلمش را تیز کرد تا با برنده‌ترین کلمات برای این قشر فرو رفته در «خوشبختی‌های تصنعی» نسخه‌ی آگاهی و برون‌رفت بنویسد. چرا که اینستاگرام در مقابل فیسبوک و توییتر به تولید محتوای «سطحی» متهم بود و وقت، این ارزشمندترین دارایی بشریت در این شبکه‌ی «زرد» و «عوامانه» داشت به تاراج می‌رفت.

از یک جایی به بعد اما مخالف‌خوان‌ها کمی کوتاه آمدند و مخاطب پرتعداد این شبکه‌ی فراگیر را جدی گرفتند. تعدادی دست به کار راه اندازی پیج‌های ارتقای سلیقه شدند و از آن طرف برخی از اینفلوئنسرها و سلبریتی‌ها هم برای اینکه خودشان را از افراد «مصرف‌گرای سطحی» جدا کنند شروع کردند به انتشار عکس‌های مصارف فرهنگی‌شان اعم از فیلم و تئاتر، آلبوم‌هایی که گوش می‌کردند، نمایشگاه‌هایی که می‌رفتند و یا  کتاب‌هایی که می‌خواندند.

اینستاگرام رفته رفته شروع کرد به تطهیر خودش از خوشبختی‌های صرفاً تصویری و هر کاربر متهمی در ازای هر چند سلفی «خودشیفته‌»ای که از خودش می‌گرفت می‌توانست یک عکس هم درباره‌ی کتاب و کتابخوانی منتشر کند با کپشنی کوتاه یا مفصل که او را به دنیای متولّیان فرهنگ پیوند می‌زد.

 

درست یا غلط، بر اساس ریاکاری یا واقعیت، اینستاگرام حالا خیلی جریان‌سازتر و پرتعدادتر از هر شبکه‌ی اجتماعی دیگری در ایران دارد در راستای افزایش کمّی فرهنگ مطالعه گام برمی‌دارد. «خواندن» و پیش‌تر از آن «کتاب‌خریدن» فعالیت چشم‌نوازی است که این روزها  حسابی مورد استقبال قرار گرفته. عکسی از کتابی نیمه‌باز را تصور کنید در زیر نور آفتاب عصرگاهی یک روز بهاری، جلدهای رنگی مجموعه‌های کتاب‌های کوچک و یا برعکس، طرح جلد کتابی معروف و مفصل از نویسنده‌ای شناخته‌شده با یک کپشن که مهم نیست از کجای متن کتاب برداشته شده باشد.

عکس کتاب در کنار ماگ‌های رنگی، کتاب در کنار گلدان، کتابی که با ناخن‌های لاک‌زده در حال مرور آنیم… بدون اغراق می‌شود ترکیب‌بندی عکس‌های کتاب در اینستاگرام را فرمول‌بندی کرد.

مفهوم انتزاعی «آگاهی» با عکس و کپشنی تفألی از متن کتاب حالا به راحتی تبدیل به مصداقی مکرر و ملموس شده که هر آدم «کتاب‌دار»ی می‌تواند مروج آن باشد. اتفاقی که کار «روشنفکر» معترض را که قبلاً به راحتی می‌توانست بدون عضویت در این شبکه‌ی «سخیف» با آن مخالفت‌های جدی بکند کمی سخت کرده است. حالا باید عضو اینستاگرام شد، محتوای صفحات چالشی کتابخوانی‌اش را بررسی کرد و سپس مویِ

ابتذال را گرفت و از ماست فرهنگ بیرون کشید!

 

عکس اینستاگرام

برای شروع با_یلدا_کتاب_بخونیم را جستجو کنید. هشتگی که یلدا علایی، معلم زبان انگلیسی معروف در اینستاگرام راه انداخت تا برای طرفدارهایش یک باشگاه مجازی کتابخوانی دست و پا کند.

ارائه‌ی برنامه‌ی کتابخوانی و معرفی کتاب البته تنها یکی از فعالیت‌های یلداست. او تقریباً همه‌ی جوانب زندگی‌اش را در اینستاگرام به اشتراک گذاشته و طبق نظرسنجی‌هایی که گاهاً خودش توی صفحه‌اش می‌گذارد، تنها حدود ۲تا ۴ هزارنفر از۱۳۵k  دنبال‌کننده‌اش او را در این خواندن‌ها همراهی می‌کنند. عددی که حتی اگر در کمترین حالت ۱۰۰۰ نفر در نظرش بگیریم، باز هم در مورد تیراژ کتاب‌های امروز(۱۰۰۰-۵۰۰) کاملاً معنی‌دار و مهم است.

 

 

در این کمپین کتاب‌ها فصل به فصل خوانده می‌شوند، خانم علایی درباره‌ی هر قسمت نظر شخصی‌اش را مطرح کرده و کاربران همراه در بخش‌ کامنت‌ها جنبه‌های مختلف همراهی‌شان را با متن شرح می‌دهند. ترجمه‌ی اثر هربار به خوبی نقد شده و کتابفروشی‌های مختلف در سراسر کشور درباره‌ی موجودی و تخفیفی که برای کتاب منتخب آن ماه در نظر گرفته‌اند، همراهی‌شان را اعلام می‌کنند.

گاهی ناشر یا نویسنده با مسئول کمپین وارد گفتگو می‌شود و درمورد برخی از کتاب‌های مورد استقبال هم از نویسنده دعوت می‌شود تا روی لایو مشترک با خانم علایی از طرف مخاطبان کتابش گفتگو کند.

از ناشران فعال در اینستاگرام که بگذریم، کتابفروشی‌های زیادی هم هستند که در این شبکه کتاب‌هایشان را معرفی کرده و با مخاطب‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. در این صفحات می‌شود از فروشنده سئوال کرد و برای خرید کتابی که مثلاً درباره‌ی «روانشناسی فردی و تیپ‌های شخصیتی» باشد مشاوره گرفت. اکانت‌هایی هستند که سئوالات مخاطبان مبنی بر اینکه «در مورد فلان موضوع چه باید خواند؟» را با دنبال‌کننده‌هایشان مطرح می‌کنند و به این وسیله باب گفتگو درمورد خوانده‌ها و نخوانده‌ها بین مخاطبان باز می‌شود.

جایزه‌ی احمد محمود قرار است برگزار شود، تب فروش پک کتاب‌های نامزد شده فراگیر می‌شود. یک کتاب پر فروش به بازار می‌آید، اینفلوئنسرها عکسی از جلد یا صفحات به نیمه رسیده‌ی کتاب را با شعارهایی از قبیل #چالش_هر_روز_۳۰_دقیقه_کتاب منتشر می‌کنند و خلاصه به یکباره اینستاگرام می‌شود جولانگاه فرهنگی همان قشری که تا دیروز به انتشار صرف «خوشبختی‌های باسمه‌ای»شان متهم بودند.

 

روشنفکر معترض اما اعتقاد دارد که هیچ‌کدام از این «نمایش‌ها» حقیقی نیستند، کتاب هم حالا محصور همان رنگ و لعابی شده که پیش‌تر غذا، با این تفاوت که هنوز کسی نیامده که با گفتن از کتاب‌نخوانی‌هایش به این «ژست»ها اعتراضی بکند. اَشکال «دیگرِ» ارائه البته کمابیش حضور دارند. کتابخوان‌های حرفه‌ای که نقطه‌ی مقابل گزین‌گویه‌های کپچر شده از کتاب‌ها هستند، کسانی که روی کتاب‌ها نقدهای مفصل می‌نویسند و در این شبکه‌ی تصویری مطالب طولانی منتشر می‌کنند؛ هرچند که خوانده نشود.

خوشبختانه اما کتاب و فرهنگ، دارایی شخصی این اینفلوئنسر یا آن جریان روشنفکری نیست. هشتگ‌های کتابخوانی و چالش‌های افزایش ساعت مطالعه را کاربرهای عادی هستند که دارند مصادره می‌کنند. #چالش_هزار_کتاب، کتاب_خوب، #مطالعه، کتابخورها و بسیاری صفحات بی‌ادعای معرفی کتاب را کاربرانی ساخته و تداوم بخشیده‌اند که خیلی‌ها‌شان در پی مفیدکردن وقت هدررفته‌شان در شبکه‌های اجتماعی هستند؛ پیوند زدن این خوبِ متعالی با آن سطحیِ کشنده‌ی وقت.

 

  این مقاله را ۱۰۱ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *