شکلگیری ذهنیت و عینیتگرایی در سینما
هنر سینما
نویسنده: رالف استونسن
مترجم: پرویز دوائی
ناشر: امیرکبیر
نوبت چاپ: ۸
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۲۷۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۰۰۰۳۶۰۲
این مقاله را ۲ نفر پسندیده اند
بعد از انقلاب ۵۷ تمامی دستاندرکاران صنعت سینما به تکاپو افتادند که همراه با جریانهای شناور و کمتر شناختهشده، فیلمهای در فراخور زمان حال بسازند. فیلمهای ارباب و رعیتی به سرعت باد ساخته شدهاند. همراه مردم از قیامها گفتند. یک سری هم به جنگ پرداختند. در یک فیلمی تمام ستارگان سینمای آبگوشتی به نام «برزخیها» جمع شدند تا تکلیف جنگ را یک سره کنند، البته در آن مقطع همه چیز درهموبرهم و کلاف سردرگم بود. مدیریت انقلابی در سال ۶۲ تشکیل شد و تقریباً تمامی اهالی سینمای قبل انقلاب را خانهنشین کردند. این مدیران جوان انقلابی هسته مرکزیاش در بنیاد فارابی شکل گرفت. یک سری فیلمسازان فیلمهای کوتاه آزاد که عطش ساخت فیلم بلند داشتند را وارد عرصه سینما نمودند. داستانها با رنگ و بوی خاصی جلوهگری مینمود و المانهای فروش فیلم در بایگانی دفن شد. به دنبال نگارههای جدید و تیمی، فعالیت خودشان را آغاز نمودند. به سرعت فیلمهای محصول انقلاب وارد چرخه معیوب اکران شدند. سینماهایی که نصف بیشترشان و یا مخروبه شده یا تغییر کاربری داده بودند. کمتر از نصف سینماها به کار خود ادامه دادند. در این بین فیلمسازان باکیفیت و با دانشِ روز فیلمهای ماندگاری تولید کردند. اما بزرگترین خلأ آن دوران پرشتاب، عدم منابع معتبر و کافی ارتقاء دانش سینمایی بود. کتابهای تاثیرگذار و جریانساز به اندازه انگشتان دست نیز کمتر بود. نیمه دوم دهه شصت، چند کتاب معتبر از جمله فن فیلمنامهنویسی به ترجمه پرویز دوایی کمک شایانی به فیلمسازان نوجو و حتی شورای تصویب فیلمنامهها که در تلاش و تکاپوی سینمای منحصربه فرد بودند. دهه شصت اهمیت زیادی به کارگردان محوری میدادند و بنابراین نویسندگان مستقل که صرفاً فیلمنامهنویس باشند، محدود بودند. بلکه این کارگردانان، همزمان فیلمنامهنویسی را نیز یدک میکشیدند. فن سناریونویسی ترجمه دوایی کمک بسزایی در رشد سینمای ایران به عنوان منبع معتبر و کاربردی زیر بالش همه دستاندرکاران نمود. تاریخ سینمای هنری به ترجمه هوشنگ طاهری و تعداد کمی دیگر نیز در بازار نشر، یافت میشد. از جمله انتشارات مهم آن دوره، نشر پارت به مدیر مسئولی حسن مفیدی و انتشارات روزنه که در دهه هفتاد فعالیت هنریاش را آغاز کرد. و همچنین سال ۶۷ بنیاد فارابی با فصلنامه سینمایی به جرگه تئوریپردازی در سینما پرداختند. در همه عرصههای مختلف هنری کتاب وجود نداشته و یا احساس نمیشده است. اولویت تیم فارابی در درجه اول تسلط بر سینما و کنار گذاشته شدند تیم قبلی و اجازه ظهور نسل جدید و برای اهداف پنهان و آشکار سیاست های جدید مشغول بودند. کمکم که از آشوبهای ذهنی و عملی رهایی پیدا کردند به سراغ نشر کتابهای باکیفیت پرداختند. پرویز دوایی منتقد و مترجم تاثیرگذار تاریخ سینمای ایران کتماننشدنی است و در آخرین مقالهاش در سال ۱۳۵۳ به عنوان «خداحافظ رفقا» از جرگه نقدنویسی خود را بازنشسته اعلام کرد و برای همیشه ساکن کشور چکسلواکی سابق و در پراگ ماندگار شد. در عوض به ترجمه کتابهای مهم و کلیدی برای سینمای ایران پرداخت و کتاب مهم دیگری به نام «هنر سینما» اثر رالف استیونسن و ژ.ر دبری را ترجمه نمود. اوایل سال دهه هفتاد فیلمسازان و هنرمندان نیاز مبرم به کتابهای مهم سینمایی و ارتقاء دانش سینمایی در خود احساس مینمودند. کتاب هنر سینما قسمتهای مهم شامل تحلیلی از انواع گوناگون تکنیک سینما و استدلالهای منطقی و کابردی به آفرینش هنری کمک فراوانی نمود. موضوعاتی همچون تکنیکهای سینمایی، نشانهها و معنا، میزانسن، رنگ و نور، زمان و مکان سینمایی، نقش هنرمند و نقش تماشاگر، ذهنیت ارزشها در هنر و سرانجام ماهیت فیلم و سینما میپرداخت. این کتاب راهنمای فیلمسازی برای نسل دهه شصت به شمار میرفت. پرویز دوایی در بهبود سینمای ایران چه در دوران آن رژیم و چه در این دوران در سطح جهان کمک شایانی نموده است. در سینمای دهه شصت فیلمهای از گرایشهای سبکهای مختلف هنری را گاهی دچار شتابزدگی و گاهی هم دچار خودشیفتگی میشدند. اما کمکم با مطالعه متون موجود آن زمان، به تراوشات ذهنی خود بال و پر دادند و تا در یک مقطع حساس و مهم در عرصه جهانی، حرف تازهای برای بیان داشته باشند. بعد از تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه، تلاشهای تیم فارابی در همان زمان و دوران درخشان درجا زد و دوران درخشان دهه شصت در دهههای بعدی تکرار نشد، اما تکستارههای دهه هفتاد و هشتاد و نود، تولد یافتند. اما جریانساز نشدند. شکل گیری ذهنیت و عینیتگرایی در سینما
پرویز دوایی








