شغل اولِ نویسندگان بزرگ جهان
قبل از نویسنده شدن چه کاره بودند؟ بسیاری از بزرگان ادبیات، داستاننویسان و شاعران، پیش از نویسنده شدن (و بعضا حین و پس از نویسنده شدن) مشاغلی داشتند که در ظاهر فاصله بسیاری با کار نویسندگی دارد. از کار به عنوان دستیار داروساز (آگاتا کریستی) گرفته تا کار روی قایق و کشتی تفریحی و کار در کافیشاپ و راهنمای تور و مطالعه روی پروانهها… احتمالا بیشتر این مشاغل تنها برای گذران زندگی بودند اما گاه در زندگی ادبی آینده این نویسندگان نقشی انکارناپذیر گذاشتند. این مشاغل تجربیاتی به این نویسندگان دادند که یک نویسندهای که همواره در کتابخانه نشسته باشد هرگز به آنها دست پیدا نمیکرد.
قبل از نویسنده شدن چه کاره بودند؟ بسیاری از بزرگان ادبیات، داستاننویسان و شاعران، پیش از نویسنده شدن (و بعضا حین و پس از نویسنده شدن) مشاغلی داشتند که در ظاهر فاصله بسیاری با کار نویسندگی دارد. از کار به عنوان دستیار داروساز (آگاتا کریستی) گرفته تا کار روی قایق و کشتی تفریحی و کار در کافیشاپ و راهنمای تور و مطالعه روی پروانهها… احتمالا بیشتر این مشاغل تنها برای گذران زندگی بودند اما گاه در زندگی ادبی آینده این نویسندگان نقشی انکارناپذیر گذاشتند. این مشاغل تجربیاتی به این نویسندگان دادند که یک نویسندهای که همواره در کتابخانه نشسته باشد هرگز به آنها دست پیدا نمیکرد.
بسیاری از داستانها حول محور قهرمانان میچرخند. قهرمانانی که به ناگاه از دل تاریکیها و سیاهیها برمیخیزند و جهان اطرافشان را دگرگون میکنند. شاید فکر کنید همهی اینها، داستانهایی غیرواقعی و برآمده از ذهن انسانهای خلاق هستند! اما باید بگوییم که اینطور نیست. بسیاری از نویسندگان معروف، دارای گذشتهای عجیب بودهاند.
مثلاً شغل اول برخی از آنان، ارتباط واضح و مشخصی با جریان حال حاضر زندگیشان نداشته است. پس اگر واقعاً نویسندهای مشتاق هستید و رویاهای بزرگی در سر دارید، از زندگی نویسندگان بزرگ و موفق الهام بگیرید. گاهی اوقات، شگفتانگیز ترین داستانها در مکانهایی رخ میدهند که فکرش را هم نمیکنید. گاهی اوقات هم قبل از رسیدن به شغل رویاییتان، باید برخی کارهای کمتر جذاب و هیجانانگیز را تجربه کنید.
آگاتا کریستی دستیار داروساز بود
حتی اگر کتابخوان حرفهای هم نباشید، اسم آگاتا کریستی به گوشتان خورده است؛ خالق جذابترین داستانهای جنایی و رمانهای کارآگاهی! این نویسندهی اسرارآمیز، در روزگارانی دور، یعنی دقیقاً در زمان جنگ جهانی اول، در بیمارستان کار میکرد. پس از جنگ هم در یک داروخانه، به عنوان دستیار داروساز مشغول به کار شد! این شغل، باعث شد که اطلاعات زیادی در مورد انواع سموم و داروها به دست بیاورد!
میتوانید میزان احاطهی آگاتا کریستی بر این علم را در بسیاری از قتلهایی که در کتابهایش رخ میدهند، دریابید. شغل اول آگاتا کریستی، بدون شک، در شکلگیری شخصیتهایی مثل هرکول پوآرو و خانم مارپل هم نقش اساسی داشتهاند. زندگی آگاتا کریستی درس بزرگی به ما میدهد. آن هم اینکه مهم نیست با چه چیزی سروکار دارید، یا چقدر به شغلتان علاقمندید! سعی کنید بر زیروبم کاری که با آن سروکله میزنید، به خوبی مسلط شوید. چون زندگی به شما اطلاع نخواهد داد که چه دانشی و در کجای مسیر به کارتان خواهد آمد!
جان گرین و کار به عنوان کشیش بیمارستان کودکان
جان گرین، نویسنده، ویدئو بلاگر و آموزگار اهل ایالات متحده است. او در سال 2006، برای نخستین رمانش، در جستجوی آلاسکا، برندهی جایزهی بهترین داستان ردهی سنی نوجوانان (Printz Awards) شد. اما این نویسنده را در ایران، با یکی از پرآوازهترین رمانهایش میشناسند. رمانی که چندین و چند بار و با عناوین مختلف، به فارسی ترجمه شده است.
از «خطای ستارگان بخت ما» با ترجمهی میلاد بابانژاد و الهه مرادی، تا «اشتباه در ستارههای بخت ما» با ترجمهی مهرداد بازیاری و «ستارگان بخت ما مقصرند» با ترجمهی غزاله جعفرنژاد. البته، اینها فقط عناوینی هستند که تا روز نگارش این مقاله منتشر شدهاند! (در مورد خطای ستارگان بخت ما، در این مقاله، به تفصیل صحبت کردهایم.)
به هر حال، جان گرین پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، حدود 5 ماه در بیمارستانی مخصوص به اطفال و کودکان کار کرد. البته به عنوان یک دینیار یا همان کشیش! همزمان با این کار، در دانشکدهی الهیات دانشگاه شیکاگو نیز ثبتنام کرد. اما هیچوقت پایش را در کلاسهای این رشته و آن دانشگاه نگذاشت. به جای این، تجربیات روزهای حضور در بیمارستان اطفال را به همین کتابی که با سه عنوان به زبان فارسی برگردانده شده است، تبدیل کرد.
جی. دی. سلینجر مدیر فعالیتهای تفریحی یک قایق لوکس بود
نام جی.دی. سلینجر با مشهورترین اثرش، کتاب ناطوردشت در ذهن عاشقان ایرانی کتاب حک شده است. شغل اول او هیجانانگیز و جذاب بوده است. او به عنوان مدیر فعالیتهای تفریحی در یک کشتی مسافربری لوکس استخدام شد. در همین دوران بود که نخستین داستانش، کمی شورش در برابر مدیسون را نوشت. اما انتشار آن به خاطر حمله به پرل هاربر به تعویق افتاد. در همین گیر و دار بود که سلینجر به ارتش ایالات متحده احضار و به نرماندی فرستاده شد. در آنجا، به صورت اتفاقی با همینگوی دیدار کرد و همین دیدارِ الهامبخش، زمینهساز تمرکز سلینجر بر نویسندگی شد.
جورج اورول یک افسر پلیس بود
جورج اورول در ایران با دو اثر مزرعهی حیوانات و 1984 شناخته می شود. اما شغل اول این نویسندهی افسانهای هم نویسندگی نبود. در سال 1922، و در سن 19 سالگی، جورج اول برای کار به عنوان پلیس در تشکیلات استعماری انگلیس در هند ثبت نام کرد.
این درخواست مورد موافقت قرار گرفت و او به عنوان نخستین حوزهی خدمت، به برمه منتقل شد. اما همه چیز مطابق با برنامه پیش نرفت! این پلیس جوان در برمه به تب دنگی مبتلا شد. حالش آنقدر رو به وخامت گذاشت که به ناچار و برای ادامهی درمان به انگلستان اعزام شد. همین ماجرا، باعث شد که اورول از پلیس امپراتوری استعفا دهد و به نویسندگی روی بیاورد. روزهای کار در برمه و خاطرات او از این شهر، الهامبخش او برای نوشتن رمان روزهای برمه (سال 1934 میلادی) و مقالهی شلیک یک فیل (سال 1936) بودند!
ولادیمیر ناباکوف و تجربهی موزهداری
همانطور که احتمالاً میدانید، ولادیمیر ناباکوف تا پیش از انتشار رمان و داستانهای کوتاه به زبان انگلیسی، چندین اثر به زبان روسی (زبان مادریاش) منتشر کرده بود. اما در دوران سیاه روسیه، او و تمام اعضای خانوادهاش (به استثنای برادرش سرگئی)، مثل شماری دیگر از شهروندان روس گرفتار مصیبتی عظیم شدند. و آن مصیبت چیزی نبود جز اسارت در بند یکی از اردوگاههای کار اجباری!
در نهایت، در سال 1940 میلادی، ناباکوف توانست به ایالات متحده بگریزد. شغل اول زندگی جدیدش، کار به عنوان سرپرست مجموعهی پروانهها در موزهی جانورشناسی تطبیقی هاروارد بود. ناباکوف چندین اثر معتبر و گسترده در مورد پروانهها نوشت. جالب است بدانید که هر سال تابستان، همسرش او را در سراسر آمریکا میچرخاند (چون ناباکوف هرگز رانندگی را یاد نگرفت!) تا بتواند نمونههایی جدید برای مطالعه پیدا کند.
هارپر لی مسئول رزرواسیون یک شرکت هواپیمایی بود
هارپر لی را به خاطر میآورید؟ رماننویس آمریکایی که در سال 1960 میلادی به خاطر کتاب کشتن مرغ مقلد (کشتن مرغ مینا) برندهی جایزهی پولیتزر شد. هارپر لی در ایالت آلابامای آمریکا به دنیا آمد. پدرش وکیلی معروف و خوشنام بود. همین ماجرا باعث شد که هارپر هم قدم در راه پدر بگذارد و در رشتهی حقوق وارد دانشگاه آلاباما شود. زندگی او، روالی قابل پیشبینی داشت. تا اینکه در سال 1950 میلادی (در 24 سالگی و ده سال پیش از انتشار کشتن مرغ مقلد)، به نیویورک مهاجرت کرد.
در نیویورک بود که هارپر لی برای اولین بار یک کار تمام وقت پیدا کرد! شغل اول برندهی جایزهی پولیتزر، کار به عنوان مسئول رزرواسیون یک شرکت هواپیمایی بود. البته، او تفریحات دیگری هم داشت. مثلاً جمع کردن خاطرات روحانیون سدهی نوزدهم میلادی و مطالعاتی در حوزهی جرم شناسی!
اما آن شغلهای کوچک و بزرگ متمرکز و غیرمتمرکز چه تاثیری بر داستان کشتن مرغ مقلد گذاشتهاند؟ پاسخ دقیقی نمیتوان داد. هارپر لی زنی خجالتی بود. در اغلب اوقات، تقاضاها برای مصاحبه را به سادگی رد میکرد و در بیشتر سالهای زندگی با خواهرش همخانه بود. وکیلی به نام آلیس لی.
مارگارت آتوود در یک کافیشاپ کار میکرد
مارگارت آتوود هم نامِ آشنایی است؛ شاعر، داستاننویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی، فمینیست سرشناس کانادایی و نویسندهی سرگذشت ندیمه! او که جوایز پرنسس آستوریاس و آرتور سی. کلارک را در کارنامه دارد و بیش از پنج بار هم نامزد دریافت جایزهی بوکر شده است، پیش از رسیدن به شهرت شغلهای کوچک و بزرگ زیادی را تجربه کرد. زمانی، معلم سرخانهی کودکان بود. (شغلی که پس از رسیدن به شهرت، با تغییر ماهیت ادامه داشت.
مارگارت آتوود تجربهی تدریس در دانشگاههایی همچون بریتیش کلمبیا و یورک را دارد). در دورانی، فروشندهای در یک مغازهی خواروبار فروشی بود؛ و اولین شغلاش هم صندوقداری در یک کافیشاپ! تا اینکه در اوایل دههی 1970، کتابهای Surfacing و The Edible Woman را به انتشار رساند. این ماجرا باعث شد درآمد ماهانهی او تا حدی افزایش یابد. با این حال، همیشه میگفت: من زنی اقتصادی و صرفهجو بوده و هستم – برای همین هیچوقت نگرانیای در مورد پول نخواهم داشت.
جان اشتاین بک راهنمای تور بود
جان اشتاین بک را با «خوشههای خشم» و «موشها و آدمها» به خاطر میآوریم. او یکی از پرخوانندهترین نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. علاوهبراین، یکی از مهمترین نمایندههای مکتب ادبی ناتورالیسم هم به شمار میآید. اما حتی این بت ادبی هم شغل اولی داشته است.
جان اشتاین بک پیش از رسیدن به شهرت، به عنوان یک راهنمای تور فعالیت میکرد. همزمان با آن، در مقام سرایدار در یکی از ماهیفروشیهای کنار دریاچهی تاهو مشغول به کار شده بود. جالب است بدانید که انتشار نخستین رمان جان اشتاین بک، جام طلا، همزمان بود با شروع نخستین کسبوکار او. در سال 1929، جان و همسرش کارول یک کارگاه تولید مانکنهای گچی را به راه انداختند.
اما این تجارت، عمری طولانی نداشت و به شکست منتهی شد. با این حال، والدین جان او را مورد حمایت مالی خود قرار دادند تا بتواند به عنوان یک نویسندهی تمام وقت به زندگی ادامه دهد.
تی. اس. الیوت یک بانکدار بود
تی. اس. الیوت، شاعر، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی و ویراستار پرآوازهی آمریکایی – بریتانیایی است. او را به عنوان یکی از پیشتازان بزرگ جنبش نوسازی و مدرنیزم شعر غربی میشناسند. معروفترین اثرش در فارسی با نامهای سرزمین هرز، بیابان برهوت و سرزمین بیحاصل ترجمه شده است. با این حال، شغل اول او شاعری نبود. الیوت پیش از درخشیدن به عنوان یک شاعر، مشاغل متفاوتی را تجربه کرد.
تی. اس.الیوت در سال 1915 به عنوان یک معلم در کالج مرتن بریتانیا استخدام شد. (او سابقهی تحصیل در رشتهی هنر دانشگاههای هاروارد و سوربن پاریس را دارد.) میتوان ادعا کرد که معلمی کالج، نخستین شغل رسمی الیوت است. شغلی که فقط دو سال در آن دوام آورد. چرا که او در سال 1917، به استخدام لوید بانک درآمد و ده سال به عنوان یک بانکدار موفق زندگی کرد.
سرانجام، پس از سپری کردن یک دههی پرفرازونشیب، این کار را نیز ترک کرد و به مدیریت موسسهی انتشاراتی فابر و گویر (که بعدها به فابر و فابر تبدیل شد) درآمد. شغلی که تا پایان عمر با او ماند. تی. اس.الیوت در مصاحبهای گفته بود: «تقریباً مطمئنم اگر مجبور نبودم برای تامین زندگیام زحمت بکشم، اگر میتوانستم همهی زمان زندگیم را به شاعری اختصاص دهم، شعر میتوانست تاثیر مهلکی بر زندگیم بگذارد.»
2 دیدگاه در “شغل اولِ نویسندگان بزرگ جهان”
عالی
جای نویسنده آمریکایی چارلز بوکوفسکی خالی بود. کار در اداره پست
شما تکمیل کردید، ممنون