سراغ کلاسیکها برویم
همیشه کارهای مهم یا بزرگی هستند که از یک روز شنبهای قرار است آغازشان کنیم. تعطیلات طولانی نوروز به یک معنا بزرگترین شنبه سال است. زمانی که قرار است کارهای بزرگی را شروع کنیم و تغییرات بزرگی را آغاز کنیم و کتابهای مهمی را بخوانیم. اما واقعا در طول تعطیلات عید چقدر وقت داریم برای خواندن کتاب؟ این نوشته پیشنهاد میدهد در ایام نوروز سراغ کلاسیکها برویم٬ آنهایی که از خواندنشان پشیمان نمیشویم چون امتحانشان را در طول تاریخ پس دادهاند.
همیشه کارهای مهم یا بزرگی هستند که از یک روز شنبهای قرار است آغازشان کنیم. تعطیلات طولانی نوروز به یک معنا بزرگترین شنبه سال است. زمانی که قرار است کارهای بزرگی را شروع کنیم و تغییرات بزرگی را آغاز کنیم و کتابهای مهمی را بخوانیم. اما واقعا در طول تعطیلات عید چقدر وقت داریم برای خواندن کتاب؟ این نوشته پیشنهاد میدهد در ایام نوروز سراغ کلاسیکها برویم٬ آنهایی که از خواندنشان پشیمان نمیشویم چون امتحانشان را در طول تاریخ پس دادهاند.
سراغ کلاسیکها برویم
تعطیلات یعنی فرصت. زمانی که نظم عادی و طبیعیِ زندگی به هم میخورد و زمان متورم شده و برای انجام کاری که دوست داریم بیشتر از روزهای عادی و روال معمول زندگی وقت داریم.
حالا که چند سالی است مطبوعات آن رونق گذشته را ندارند. اما زمانی که مجلات و روزنامهها در اوج بودند، نیمه دوم اسفندماه همیشه زمانی بود که ویژهنامههای پُر ورق و مخصوص مجلات و سالنامههای روزنامهها از راه میرسیدند و هرچند خواندن خود این ویژهنامهها حسابی کار میبُرد (واقعا خوانده میشدند؟)، اما همگی بخشی هم داشتند برای پیشنهاد کتاب خواندن در نوروز.
«پنج کتابی که باید درباره تاریخ..»، «ده کتابی که تا زندهاید باید بخوانید وگرنه…»، «ده رمان برتر امسال..» و «بیست رمان برتر قرن» و… به نظر میرسید تعطیلات عید تمامنشدنی است و باید از این فرصت استفاده کرد و عقبافتادگیها را جبران کرد.
حتما میدانید که برای کتابخوانها همانطور که کتاب خواندن و البته کتاب خریدن یک لذت است، مشاهده فهرست کتابهای نخوانده و تلنبار شدن کتابهای بازنشده در کتابخانه هم یک رنج است. به خصوص اگر از آن پنج یا ده یا صد کتابی باشند که حتما باید قبل از مرگ خواند! پس تعطیلات سیزده روزه نوروزی که گاهی با اضافه شدن چند روز قبل و بعد آن تا بیست روز هم کش میآید، بهترین زمان است برای کم کردن اسامی تیکخورده فهرستِ نخواندهها، و اضافه شدن به لیست تیکخوردههای خواندهشدهها.
واقعا در تعطیلات چقدر وقت داریم؟
لیست کتابهایی که باید در این عید بخوانیم، چیده میشوند… اما واقعا چقدر در طول تعطیلات نوروز زمان در اختیار ماست؟
اگر بخواهیم پاها را روی زمین بگذاریم و کمتر رویایی باشیم، درست است که در ایام عید سر کار یا مدرسه و دانشگاه نمیرویم و «تعطیل» هستیم و روال عادی زندگی به هم خورده، اما روال دیگری حاکم است به نام روال روزهای تعطیلات.
خیلیها در این ایام به سفر میروند. گرچه کتاب خواندن زیر سایه چتری در یکی از سواحل گرمسیری لذت زیادی دارد (دست کم عکسهای این چنینی به ما میگوید که اگر در چنین موقعیتی قرار بگیریم لذت زیادی باید داشته باشد) اما عموم سفرهای ما، آن هم در تعطیلات عید، از چنین فراغتی خالی است.
معمولا به خاطر ترافیک راهها دو برابر زمان عادی در راهیم و ترافیک بعد از ظهرهای اتوبان همت به جادههای چالوس و رشت و مشهد منتقل میشود و اماکنی مثل سیوسه پل اصفهان و حافظیه شیراز در نوروز جزو مکانهای پرخطر ارزیابی میشوند. بس که شلوغ و متراکمند از دور و در عکسها شبیه تظاهرات و راهپیماییهای خودجوش و تاریخی به نظر میرسند.
برای آنهایی که به سفر نمیروند هم نوروز ویژگیهای خاص خودش را دارد. اگر اهل تلویزیون دیدن باشید، شبکههای تلویزیونی بیشتر از هر زمان دیگری در طول سال برنامههای ویژه دارند. اگر اهل تفریحات خارج از خانه باشید، دفاتر پخش فیلم امید اول پرفروششدنشان را در اکران نوروزی روانه سینماها میکنند. طبیعت هم در آمادهترین شکل خود در طول سال به سر میبرد و رفتن به بیرون از شهر از هر زمانی میسرتر و دلپذیرتر است.
در این ایام بیشتر از هر زمانی در طول سال مهمانی برقرار است یا مهمان به خانه شما میآید و اگر مشغول خواندن یکی از آن کتابهایی باشید که حتما باید قبل از مرگ خوانده باشیم، دائم باید خواندن آن را قطع کنید و بروید پیش مهمانها و به سوالات تمامنشدنی درباره اینکه کی کنکور میدهید و کی درستان تمام میشود و چرا سر کار نرفتهاید و کی بالاخره با ازدواجتان همه را خوشحال میکنید و کی بچهدار میشوید و کی قصد مرگ دارید و غیره و ذلک جواب بدهید. پس کی کتابهای مهم را بخوانید؟!
به هرحال باید فرصتها را ساخت. یا شکار کرد. بعضیها اعتقاد دارند سوالات سخت معمولاً و از قضا، جوابهای ساده دارند و شاید به سوال بالا پاسخ بدهند شبها، وقتی همه خوابیدهاند یا صبحها، وقتی هنوز بیدار نشدهاند زمان خیلی مناسبی است. به علاوه پیوستگی این سیزده روز فرصت خوبی است برای خواندن کتابهای مهمی که احتمالا حجم بالایی دارند و قطورند: کلاسیکها.
کلاسیکها، یعنی آنهایی که از خواندنشان پشیمان نمیشوید چون امتحانشان را در طول تاریخ پس دادهاند. به این ترتیب، نوروزهای شما هم رنگ به خود میگیرند و نشانهگذاری میشوند. یک نوروز را با سر کردن اوقاتتان با آناکارنینا به یاد میآورید و نوروزی دیگر با آلیوشا کارامازوف به یادتان میآید و یک نوروز دیگر را با جدال ژان والژان و بازرس ژاور به خاطر میآورید.
بعضیها هم یک کتاب مشخص و محبوب را هرسال در تعطیلات عید بازخوانی میکنند و اصولا عید آنها را یاد کتاب محبوبشان میاندازد. به هرحال یککتابیها هم فرقهای هستند از فرقههای کتابخوانها و در ایام نوروز برای همه کتابخوانها راههایی هست برای رسیدن به لذت کتابخوانی!