رونق دیوارکشی در عصر «جهانی شدن»؟
آیا قرار نیست به تدریج جهانی بدون مرز داشته باشیم که در آن حاکمیت ملی به امری بیمعنا تبدیل شود؟ این همه دیوارکشی (که معروفترین آنها بین آمریکا و مکزیک، در سرزمینهای اشغالی فلسطین، یا در مرزهای ترکیه و ایران دارند کشیده میشوند) در عصری که خود را دوران جهانی شدن یا «گلوبالیزاسیون» میخواند چه معنایی دارد؟ کتاب «دیوار و دولت: افول حاکمیت» درباره همین پرسش است. وندی براون معتقد است که دیوارها معمولاً در رسیدن به اهدافی که برایشان ساخته شدهاند مثل جلوگیری از مهاجرت، قاچاق و حفاظت از حملات تروریستی ناموفقاند اما در خلق یک فضای روانی امنیت و احساسِ محافظتشدهبودن، موفقاند.
دولت و دیوار: افول حاکمیت
نویسنده: وندی براون
مترجم: سهند ستاری
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۹۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۴۹۴۶
آیا قرار نیست به تدریج جهانی بدون مرز داشته باشیم که در آن حاکمیت ملی به امری بیمعنا تبدیل شود؟ این همه دیوارکشی (که معروفترین آنها بین آمریکا و مکزیک، در سرزمینهای اشغالی فلسطین، یا در مرزهای ترکیه و ایران دارند کشیده میشوند) در عصری که خود را دوران جهانی شدن یا «گلوبالیزاسیون» میخواند چه معنایی دارد؟ کتاب «دیوار و دولت: افول حاکمیت» درباره همین پرسش است. وندی براون معتقد است که دیوارها معمولاً در رسیدن به اهدافی که برایشان ساخته شدهاند مثل جلوگیری از مهاجرت، قاچاق و حفاظت از حملات تروریستی ناموفقاند اما در خلق یک فضای روانی امنیت و احساسِ محافظتشدهبودن، موفقاند.
دولت و دیوار: افول حاکمیت
نویسنده: وندی براون
مترجم: سهند ستاری
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۹۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۴۹۴۶
بیشترمان دربارهی دیواری که ایالات متحده در مرز جنوبی خود کشیده تا مانع ورود مهاجرین غیرقانونی از مکزیک شود چیزهایی شنیدهایم؛ یا دربارهی دیواری که سرزمینهای اشغالی را از فلسطین جدا میکند. اما کمتر کسی میداند که دیوارکشی در زمان حاضر امری بسیار فراگیرتر از این دو نمونه است:
دیوار بین آفریقای جنوبی و زیمبابوه بعد از آپارتاید، دیواری که عربستان سعودی بین خود و یمن ساخته است، دیوارهایی که هند در مرزهای خود با پاکستان، بنگلادش و برمه کشیده است، حصاری که ازبکستان در مرز خود با قرقیزستان کشیده است. تایلند و مالزی دیواری در مرز خود برافراشتهاند و چین دارد در مرز خود با کره دیوار میکشد. این رونق دیوارکشی در عصری که خود را دوران جهانی شدن یا «گلوبالیزاسیون» میخواند چه معنایی دارد؟
آیا قرار نیست به تدریج جهانی بدون مرز داشته باشیم که در آن حاکمیت ملی به امری بیمعنا تبدیل شود؟
کتاب دیوار و دولت دربارهی همین پرسش است و آن را از ابعاد مختلف بررسی میکند.
فصل نخست کتاب دیوار و دولت که طرح مساله است با این جملات شروع میشود:
«آنچه جهانی شدن نامیدهایم آبستن کشمکشهای بنیادینی است میان راه دادن و راه ندادن، درهمآمیختن و جدا کردن، حذف کردن و دوباره پذیرفتن. یک روی این کشمکشها را میتوان در مرزهایی دید که روزبهروز بازتر میشوند و روی دیگر آن را در بودجهها، نیروها و فناوریهایی که به نحوی بیسابقه به تحکیم مرزها اختصاص مییابند.
جهانیسازی صحنهی نمایش انبوهی از کشمکشهای به هم مرتبط است میان شبکههای جهانی و ملیگراییهای محلی، قدرتهای مجازی و قدرتهای واقعی، تصرف خصوصی منابع و دسترسی عمومی به آنها، مخفیکاری و شفافیت، قلمروسازی و قلمروزدایی، نیز کشمکش میان منافع ملی و بازار جهانی و به همین اعتبار میان ملت و دولت و میان امنیت اتباع و حرکت سرمایه. یکی از کانونهای اصلی این کشمکشها دیوارهای جدیدی است که سیارهی ما را مخطط کردهاند.» (ص ۲)
در همین فصل نخست، نویسنده کتاب، وندی براون، توجه ما را به نکتهی مهمی جلب میکند و آن اینکه هیچیک از دیوارها برای مقابله با حملات دولتهای دیگر یا به عنوان استحکاماتی در برابر ارتشهای متجاوز ساخته نشدهاند. آنها همه در برابر عوامل فراملیتی و غیردولتی مثل مهاجران، پناهندگان، تروریستها، قاچاقچیان و … بنا شدهاند. (ص ۱۱)
اعتقاد دیگری که در سراسر کتاب دیوار و دولت پیگیری میشود این است که فراوانی این دیوارها نه نشانهی افزایش دولت-ملتها بلکه دال بر افول نسبی دولت-ملتها در قیاس با دیگر نیروهای جهانگستر است. (ص۱۶)
فصل دوم با عنوان «حاکمیت و حصارکشی» بحث نظری پیچیدهای است درباره اینکه حاکمیت (sovereignty) اصلاً با دیوارکشی [یا حصارکشی، enclosure] مشروط است و نمیتوان حاکمیتی بدون مرز قائل بود. پرسشی چالشبرانگیز در برابر ایدهی «شهروندی جهانی» یا «دموکراسی بدون مرز»: «چطور ممکن است واحد سیاسی بدون مرز وجود داشته باشد؟» (ص ۴۶)
فصل سوم در این بحث میکند که دیوارها به خودی خود معنایی ندارند. آنها ممکن است «تاسفآور، زشت، باابهت، مایهی آرامش، باشکوه، زیبا و برحق یا ناحق» (ص ۸۳) توصیف شوند، ولی صفات ذاتی آنها نیست. آنها از سوی دولت، اتباع یا آحاد مردم، در زمانهای مختلف، از سوی مردم کشوری که اقدام به دیوارکشی کرده یا مردم کشور آن سوی دیوار، به شکلهای گوناگونی «خوانده شوند».
دولت و اتباع به شکلهای متفاوتی به دیوارها معنا میبخشند، که گاهی همپوشانی دارند و گاهی متضادند. اما به هر رو همیشه متضاد نیستند چون «مشروعیت دولت اغلب وابسته است به لحاظ کردن آن دسته از امیال اجتماعی که با منافع دولت سازگار نیستند.» (ص ۸۸)
نویسنده به طور کلی معتقد است که در دوران افول حاکمیت به سر میبریم و در فصل چهارم و پایانی کتاب ــ «میل به دیوارکشی» ــ به این پرسش میپردازد که ساختن دیوارها چگونه واکنشی است از سوی دولتها و همچنین از سوی اتباع به این پدیده و ترسها و نگرانیهایی که این پدیده به آن دامن میزند:
«فصل حاضر به این مساله میپردازد که … دیوارها چگونه مایه قوت قلب میشوند یا مُسَکِنی روانی مهیا میکنند، و نیز این که دیوارها به چه فانتزیهایی پر و بال میدهند، مثل فانتزی معصومیت، حفاظت، یکدستی و خودکفایی.» (ص ۱۲۸)
وندی براون معتقد است که دیوارها معمولاً در رسیدن به اهدافی که برایشان ساخته شدهاند مثل جلوگیری از مهاجرت، قاچاق و حفاظت از حملات تروریستی ناموفقاند اما در خلق یک فضای روانی امنیت و احساسِ محافظتشدهبودن، موفقاند.
Walled States, Waning Sovereignty – نام اصلی کتاب دولت و دیوار
نام اصلی کتاب به انگلیسی، Walled States, Waning Sovereignty که در سال ۲۰۱۰ توسط انتشارات Zone Books به طبع رسیده است، مفهوم مباحث کتاب را روشنتر بیان میکند: دولتهای دیوارکشیشده، حق حاکمیت در حال افول.
ترجمه کتاب خوب و دقیق است، چرا که آن طور که از ترجمههای موجود در اینترنت میتوان دریافت مترجم پیشینهای در ترجمهی متون اندیشمندان چپگرا دارد و با فهم درست مباحث که چه بسا مباحث پیچیدهای هم هستند کار را به انجام رسانده است. اساساً کتاب نوشتهی خانم براون کتابی نظری است و نباید آن را مجموعهای از اطلاعات دربارهی ساخت دیوارهای مرزی تصور کرد.
نویسنده کتاب وندی براون شصتوهفتساله، استاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا و فعال اجتماعی و سیاسی چپ است. او از حامیان جنبش تسخیر وال استریت بود و کتاب اخیرش در ویرانههای نئولیبرالیسم In the Ruins of Neoliberalism نام دارد که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.
