دعوتی به جهان امن
مجموعه «قصههای صلح» دعوتی است به دیدن جهان امن و آرامش کودکانه. هر کدام از قصههای این مجموعه گشودن پنجرهای است به مفهوم صلح. نوشتن و گفتن از صلح در جهانی که از هر طرف خبر جنگها و نابسامانیها مخابره میشود یک ضرورت است و این اتفاق برای کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که بچهها جهان فرداها را میسازند و یادآوری این نکته که هر قدمی در راستای صلح، زمین را جای بهتری برای زیستن میکند، میتواند چراغ راه فرداهای آرامتری باشد. از طرفی نباید فراموش کرد که جنگها را آدمبزرگها به راه میاندازند. هیچ کودکی باعث برافروختن آتش جنگ نبوده است.
مجموعه «قصههای صلح» دعوتی است به دیدن جهان امن و آرامش کودکانه. هر کدام از قصههای این مجموعه گشودن پنجرهای است به مفهوم صلح. نوشتن و گفتن از صلح در جهانی که از هر طرف خبر جنگها و نابسامانیها مخابره میشود یک ضرورت است و این اتفاق برای کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که بچهها جهان فرداها را میسازند و یادآوری این نکته که هر قدمی در راستای صلح، زمین را جای بهتری برای زیستن میکند، میتواند چراغ راه فرداهای آرامتری باشد. از طرفی نباید فراموش کرد که جنگها را آدمبزرگها به راه میاندازند. هیچ کودکی باعث برافروختن آتش جنگ نبوده است.
نگاهی به سه قصه از مجموعه «قصههای صلح» نشر پیدایش:
«رنگینکمان پشت باغ ما» نوشته احمدرضا احمدی،
«دوستت دارم» نوشته فرهاد حسنزاده،
«کسی یک دوچرخه گم نکرده» نوشته فریدون عموزاده خلیلی
مجموعه «قصههای صلح» دعوتی است به دیدن جهان امن و آرامش کودکانه. هر کدام از قصههای این مجموعه گشودن پنجرهای است به مفهوم صلح. نوشتن و گفتن از صلح در جهانی که از هر طرف خبر جنگها و نابسامانیها مخابره میشود یک ضرورت است و این اتفاق برای کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که بچهها جهان فرداها را میسازند و یادآوری این نکته که هر قدمی در راستای صلح، زمین را جای بهتری برای زیستن میکند، میتواند چراغ راه فرداهای آرامتری باشد. از طرفی نباید فراموش کرد که جنگها را آدمبزرگها به راه میاندازند. هیچ کودکی باعث برافروختن آتش جنگ نبوده است.
اگر جهان به دست کودکان سپرده میشد ایبسا هیچگاه جنگ و نابسامانیای رخ نمیداد. نویسندگان و شاعران نزدیکترین بیان را به جهان کودکان دارند. در ادامه مروری خواهیم داشت به سه قصه از مجموعه «قصههای صلح»:
«رنگینکمان پشت باغ ما» نوشته احمدرضا احمدی
کشف بزرگ احمدرضا احمدی رویاست. او شاعر و نویسنده رویاهای آدمهاست. رنگها و تصاویر در قصههای او آمیخته به خیالی فراتر از جهان واقعیت است. آنچنان که مخاطب با خواندن قصههای احمدرضا احمدی در خوابی آمیخته به نور و رنگ قدم میزند. قصه «رنگینکمان پشت باغ ما» از یک آرزوی کودکانه آغاز میشود: آرزوی داشتن یک دوچرخه. پیوند رسیدن به این آرزو با پرواز کبوتران صلح بر فراز شهر تصویری فوقالعاده از شادی عمیق زمین به دست میدهد. نکته قابل اهمیت دیگر در قصه «رنگین کمان پشت باغ ما» تصویر نویسنده از جنگ است.
نویسنده با ظرافت تمام تلخی جنگ را به لطافت نور تکههای آینه پیوند میزند تا هم از واقعیت گزنده جنگ گفته باشد و هم از تلاش شخصیتهای قصه برای زنده نگه داشتن نور . نشان رویا در قصهی «رنگینکمان پشت باغ ما» زمانی نمود پیدا میکند که نویسنده مینویسد:
«پدرم گفت: سایه صلح بر زمین افتاده؛ دیگر جنگ نمیشود. این کبوتر صلح است.
صبح همه خانهها، میدان شهر، پشتبامهای شهر پر از کبوتر سفید و شاخهی زیتون بود.
خوابهای مرا هم کبوترهای سفید و شاخههای زیتون پر کرده بود.»
درهمآمیختگی تصویرسازی سحر حقگو با متن احمدرضا احمدی قصه «رنگینکمان پشت باغ ما» را بیش از پیش شاعرانه کرده است.
«دوستت دارم» نوشته فرهاد حسنزاده
قصه «دوستت دارم» به عمیقترین بخش نوشتن از صلح اشاره دارد. این قصه با بیان فوقالعاده فرهاد حسنزاده، بیانی است از صلح درون. زمانی میتوان به صلح بیرونی رسید که سخن از دوست داشتن و دوست داشته شدن در میان باشد. در این قصه بسیار مهم کلاغ از ابتدای قصه به دنبال آشتی و دوستی است و در نهایت موفق میشود به جای سیاهی ذغال دو چشم رنگین به آدم برفی هدیه بدهد تا برفها و بچهها و دوستت دارم را را رنگیتر تماشا کند. صلح در عمیقترین مفهوم خود یعنی نگاه داشتن نشان عشق، دوستی و آشتی.
تصویرگریهای رنگین حسن موسوی در قصه «دوستت دارم» جان بخشیدن به کلمات فرهاد حسنزاده است.
«کسی یک دوچرخه گم نکرده؟» نوشته فریدون عموزاده خلیلی
قصه «کسی یک دوچرخه گم نکرده» اشارهای است فوقالعاده مهم به چگونگی برقراری صلح. گام برداشتن برای صلح زمانی اتفاق میافتد که تلاشی دستهجمعی در میان باشد. دوچرخهی صلح زمانی به حرکت درمیآید که هر کسی نقش خودش را ایفا کند. با همراهی و همکاری شخصیتهای قصه دوچرخهی بیزنجیر، بیرکاب و بیفرمان راه چشمه را در پیش میگیرد. قصه «کسی یک دوچرخه گم نکرده» قصه با هم بودن است، قصه عمیق حرکت از صلح درون به صلحی در بیرون و رسیدن به لطافت چشمهها.
تصویرگریهای چشمنواز نوشین خائفی بخش مهمی از قصه «کسی یک دوچرخه گم نکرده» به حساب میآید.
کتاب های بکار رفته در این مقاله
کسی یک دوچرخه گم نکرده؟
نویسنده: فریدون عموزاده خلیلی
ناشر: پیدایش
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۴
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۴۴۱۷۴۶
دوستت دارم
نویسنده: فرهاد حسن زاده
ناشر: پیدایش
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۴
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۴۴۲۰۸۸
رنگین کمان پشت باغ ما
نویسنده: احمدرضا احمدی
ناشر: پیدایش
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۴
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۴۴۱۷۳۹