جعفر مدرس صادقی، مرهمگذار شکاف خواننده معاصر و متون ادبیات کهن
جعفر مدرس صادقی که با رمانهایش _گاوخونی و بالون مهتا و…_ شناخته شده است، تلاشی ستودنی دارد برای آشتی با ادبیات کهن. مجموعه کتابهای بازخوانی متون که توسط او ویرایش شده و نشر مرکز آنها را چاپ و عرضه کرده عناوین متنوعی دارد: مقالات مولانا، مقالات شمس، تاریخ سیستان، عجایبنامه، سیاستنامه، قصههای شیخ اشراق، تاریخ بیهقی و… او در این ویرایشها سعی کرده است به صورت اصلی و جوهر متن دست یابد، اشتباهها و بی دقتیهای نسخه نویسان و کاتبان را تصحیح کند؛ تا در مجموع بتواند خاطر خواننده را از اینکه آنچه میخواند متن اصلی است راحت کرده باشد.
جعفر مدرس صادقی که با رمانهایش _گاوخونی و بالون مهتا و…_ شناخته شده است، تلاشی ستودنی دارد برای آشتی با ادبیات کهن. مجموعه کتابهای بازخوانی متون که توسط او ویرایش شده و نشر مرکز آنها را چاپ و عرضه کرده عناوین متنوعی دارد: مقالات مولانا، مقالات شمس، تاریخ سیستان، عجایبنامه، سیاستنامه، قصههای شیخ اشراق، تاریخ بیهقی و… او در این ویرایشها سعی کرده است به صورت اصلی و جوهر متن دست یابد، اشتباهها و بی دقتیهای نسخه نویسان و کاتبان را تصحیح کند؛ تا در مجموع بتواند خاطر خواننده را از اینکه آنچه میخواند متن اصلی است راحت کرده باشد.
جعفر مدرس صادقی، مرهمگذار شکاف خواننده معاصر و متون ادبیات کهن
بین دانستن زبان فارسی و سواد خواندن داشتن، با دانستن و خواندن ادبیات فارسی فاصله است. میتوان کسانی را دید که فارسی میخوانند و میفهمند _چه زبان مادریشان باشد و یا بعداً آموختهاند_ اما از ادبیات فارسی بهره ای نبرده باشند. فرقش کجاست؟
مثلاً آن کس که شاهنامه خوانده و در آن به بزرگی کاری که فردوسی کرده نگاه میکند، بهرهای از بلاغت او برده است. آن کسی که همان اشعار را میخواند و تحلیل میکند و موشکافانه در آنها دقیق میشود و نکات و جزییات را بیرون میکشد، از دانش و فرهیختگی بهرمند میشود. آن کسی که به قصهها روایتها گوش میدهد و دل به داستانها و شخصیتها میسپارد، از بینش و فرهنگ بهره میبرد.
البته که میتوان به هر سه این کارها هم پرداخت، به شرطی که در متن غوطهور شویم؛ از خواندن نترسیم و چندان دور ندانیم روزگار گذشتگان را. بگذریم از سخن درباره شناختن و لیست کردن دانستهها و افتخار کردنهای میان تهی، نشستن لب دریا و تماشای رنگ و زیبایی امواج و گوش دادن به صدایشان تجربه شیرینی است، اما با به آب زدن و غوطه خوردن در دریا برابری نمیکند. فرقی نمیکند این خواننده متخصص ادبیات باشد یا نه، اصلاً چرا باید باشد؟
خواندن متون کهن _اگر نه بیشتر_ میتواند همانقدر که انبوه کتابهای ترجمه یا رمانهای ردیف شده در کتابخانهها برای خواننده لذت میآفرینند، خوشایند و شیرین باشد؛ واقعیت این است که این کتابها برای خوانده شدن و بارها خوانده شدن و در جمع خوانده شدن نوشته شدهاند، نه تبدیل شدن به متونی که صرفاً آموزشی باشند و تبدیل به گزیدههای موجزی شوند و در دانشکدهها تدریس بشوند.
ادبیات قرار است به ما چه چیز بدهد؟
آنطور که جعفر مدرس صادقی میگوید:
«میدانیم که ادبیات چیزی یاد نمیدهد، ادبیات فراتر از این حرفهاست. هیچ کس نمیخواهد با خواندن رمان و داستان کوتاه چیزی یاد بگیرد. خواندن ادبیات تجربهای ست فراتر از آموختن، فراتر از تحقیق و تتبع و فراتر از وقت گذرانی. ادبیات حدود را در هم میشکند، نگاه تازه ی ما به جهان ابعاد گم شده و بکری را در برابر ما می گشاید؛ ادبیات حتا وسیلهی در هم شکستن حدود و قالبها نیست. چیزیست فراتر از وسیله و فراتر از همهی حدود، که در هیچ قالبی نمیگنجد. ادبیات غایت آمال ماست.
عالیترین محصول زندگی و مقصود و معبود ماست. شاید با آموزش و پژوهش بتوانیم مقدمات وصال به این معبود را فراهم کنیم. اما از مقدمات که عبور میکنیم، میرسیم به آزادی. وقتی که از ادبیات حرف میزنیم فقط با آزادی سر و کار داریم. مخاطب ادبیات یک خوانندهی آزاد است که با رغبت و شوق به سراغ کلام مکتوب میآید تا با آن جفت شود _بی هیچ واسطهای_ و متن هیچ گاه برای او تجلیگاه آرا و عقاید انتزاعی و آموختنیها نیست. او در درجه اوّل میخواهد از خواندن متن لذت ببرد.»
لذت خواندن متن، چیزی است که در پشت انبوهی از ایجازها و خلاصهها و معرفیها و توضیحهای فضل فروشانه گمشده است. گنجینه ادبیات کهن _هرچند شایسته افتخار_ گویی به هیولایی بدل شده که مواجهه با آن جرات میطلبد؛ و چند نفر را میشناسیم که اینقدر شجاع باشند؟
جعفر مدرس صادقی که با رمانهایش _گاوخونی و بالون مهتا و…_ شناخته شده است، تلاشی ستودنی دارد برای آشتی با ادبیات کهن. مجموعه کتابهای بازخوانی متون که توسط او ویرایش شده و نشر مرکز آنها را چاپ و عرضه کرده عناوین متنوعی دارد: مقالات مولانا، مقالات شمس، تاریخ سیستان، عجایبنامه، سیاستنامه، قصههای شیخ اشراق، تاریخ بیهقی و… او در این ویرایشها سعی کرده است به صورت اصلی و جوهر متن دست یابد، اشتباهها و بی دقتیهای نسخه نویسان و کاتبان را تصحیح کند؛ تا در مجموع بتواند خاطر خواننده را از اینکه آنچه میخواند متن اصلی است راحت کرده باشد.
البته که دقت نظر او در هرکدام از این ویرایشها ستودنی است، در مقدمه سیاستنامه به تفصیل درباره اشتباههای تاریخی و مغایرتهای مکرر خواجه نظام الملک مینویسد و دلایل آن را هم بیان میکند. کاربرد آن کتاب و مخاطب خاصش _ملکشاه سلجوقی_ کتاب را تبدیل به اثری خاص کرده که در دایره کتب تاریخی نمیگنجد و در ذات با کتابی چون تاریخ بیهقی متفاوت است. مدرس صادقی این جزییات تخصصی و علمی را هم با زبان شیرین روایتگری مینویسد که خودش تبدیل به نوعی داستان میشود و تبدیل به بخشی از تجربه زیسته خواننده خواهد شد.
در مقدمه قصههای شیخ اشراق شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی را معرفی میکند، طوری که بدانیم شهاب الدین هنوز چهل ساله نشده بود که حکمت اشراق را با نگاهی به اندیشههای نوافلاطونی و بازگشت به ریشههای فلسفه نور و اشراق ایران باستان مطرح کرد، و هنوز هم صحبت قابلی برای بحث نیافته بود که با بدگویی حاسدان و علمای شهر کشته شد. از آن مهمتر فرقش را با سهروردی دیگر، شهاب الدین ابوحفص عمر بن محمد سهروردی نویسنده عوارف المعارف میگوید، تا تکلیف خواننده را روشن کرده باشد.
بعد هم ماجرای چهل و نه کتاب و رسالهها و خلاصه داستان هرکدام، از شروعش که تحت تاثیر سه داستان تمثیلی ابن سینا، رساله الطیر و رسالۀ غربت الغربیه را مینویسد تا آواز پر جبرئیل و لغت موران و صفیر سیمرغ و مونس العشاق. مدرس صادقی هم قصه میگوید، آنطور که شیخ اشراق در رسایلش قصه گفته. در ویرایش او این رسالهها هشت داستان به هم پیوسته هستند، به قلم شیخی که از اقلیم ناکجا آمده و خرقه بی واسطه از حق گرفته بود.
مدرس صادقی در سفرنامه ناصرِخسرو هم قصه میگوید، قصه مردی که فقط ناصر بود، نه شاعر و نه سیاح و نه حکیم و نه حجت خراسان. ماجرای آنچه بر ناصر خسرو میگذرد و سفر هفت ساله او، با قصه های بسیاری در پرده خیال و باور مردمان آمیخته است، از عمارتهایی که در یمگان دره ساخته و گنبدها و حمامها و… تا سالهای عمر او که دقیقش را نمیدانیم. حتی شیوه تدوین و گردآوری یادداشتهای پراکنده او بعد از سفر و وقتی به خراسان بازگشته بود را، که آنها را هم نمیدانیم چقدر طول کشیده تا به هم پیوسته نگاشته شده است.
ماجرای حسن صباح و قلعه الموت و اسماعیلیان و خلفای فاطمی مصر و کشته شدن خواجه نظالم الملک و… و همه آنچه با یک خواب شروع میشود. سفر هفت ساله مردی که در همراهی برادرش و یک غلام هندو، ما را قدم به قدم با خود میبرد و شهرها و قریهها و بلاد اسلام را آنطور که بود نشانمان میدهد، مساحت شهرها را با قدم اندازه میگیرد و با بزرگان و مردمان شهرها دیدار میکند و قصههایی میگوید از ملاقاتهایش، از بقال خرزویل گرفته تا قطران تبریزی و ابوالعلای معرّی.
در مقالات مولانا هم دریچهای باز میکند به مثنوی مولوی، کتابی که حاصل عمر پر فراز و نشیب مردی مثل جلال الدین بلخی بود در ایام پختگی، و به همین دلیل شاید فهمش سخت باشد. مدرس صادقی فیه ما فیه مولوی را راهی ساده برای ورود به دنیای پیچیده او میداند؛ سخنان ساده و صاف و بیتکلف مردی که قصهگوی غریبی است.
ماجرای عجیب شوریدگی مردی مانند مولوی در دیدار با شمس تبریزی و آن انقلاب درونی و حوادث بعد از آن هنوز هم برای بسیاری قابل درک نیست، و بیان روشن آن به درک درست و واضح جریان زندگی این عارف و شاعر کمک بزرگی میکند. زبان قصهگوی مدرس صادقی اینجا هم به داد خواننده میرسد تا در دشواری های متن اصلی گم نشود و خط اصلی داستانها را گم نکند.
یک جمله کلیدی را در پایان مقدمه هر کتاب میخوانیم، که در عین سادگی اهمیت کار جعفر مدرس صادقی را در بازنویسی و ویرایش متون کهن نشان میدهد:
«دیگر غول بیشاخ و دمی به نام ادبیات کهن وجود ندارد. این کتاب را باز کنید: اینک عین متن یکی از شاهکارهای مسلّم ادبیات کلاسیک فارسی با زبانی که هنوز زنده و تازه است و با کمال تعجب به راحتی میتوان خواند.»
جعفر مدرص صادقی
کتاب های بکار رفته در این مقاله
مقالات مولانا
نویسنده: ویرایش جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱۹
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۰۸
شابک: ۹۷۸-۹۶۴۳۰۵۱۶۳۱
مقالات شمس
نویسنده: شمس الدین محمد تبریزی
مترجم: ویرایش جعفر مدرص صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۲۴
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۳۱۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۰۰۸۵
تاریخ سیستان
نویسنده: ویرایش جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۵۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۰۱۵۳
سیاست نامه
نویسنده: خواجه نظام الملک طوسی
مترجم: ویرایش جعفر مدس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۲۵۰
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۳۹۹۴
قصه های شیخ اشراق
نویسنده: شهاب الدین یحیی سهروردی
مترجم: ویرایش جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱۷
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۱۱۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۲۱۳۳
تاریخ بیهقی
نویسنده: ابوالفضل بیهقی
مترجم: ویرایش جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱۳
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۶۶۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۳۴۰۶
سفرنامهی ناصرِخسرو از «مجموعهی بازخوانی متون»
نویسنده: ناصر خسرو قبادیانی
مترجم: جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۱۳۶
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۴۲۲۹
عجایب نامه
نویسنده: محمدابن محمود همدانی
مترجم: ویرایش جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۷
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۵۶۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۱۵۶۳
گاوخونی
نویسنده: جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱۷
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۱۱۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۷۶۳۳
بالون مهتا
نویسنده: جعفر مدرس صادقی
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۱۲۰
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۳۵۹۸