جای خالی اقتباس ادبی در سینمای ما
در جشنواره فجر، برخلاف مراسم اسکار، جایزه بهترین فیلمنامه به دو شاخهی اقتباسی و اوریجینال تقسیم نمیشود. اما اگر اینطور نبود و در اختتامیه فجر جایزه فیلمنامه اقتباسی هم داشتیم، امسال هیچ فیلمی موفق به بردن آن نمیشد. چون در میان ۲۸ اثر شرکتکننده در بخش رقابتی و بخش نگاه نو (مخصوص فیلمهایی که اولین ساخته کارگردانانشان هستند) هیچ فیلمنامهای با اقتباس از یک کتاب نوشته نشده بود.
در جشنواره فجر، برخلاف مراسم اسکار، جایزه بهترین فیلمنامه به دو شاخهی اقتباسی و اوریجینال تقسیم نمیشود. اما اگر اینطور نبود و در اختتامیه فجر جایزه فیلمنامه اقتباسی هم داشتیم، امسال هیچ فیلمی موفق به بردن آن نمیشد. چون در میان ۲۸ اثر شرکتکننده در بخش رقابتی و بخش نگاه نو (مخصوص فیلمهایی که اولین ساخته کارگردانانشان هستند) هیچ فیلمنامهای با اقتباس از یک کتاب نوشته نشده بود.
و سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی اهدا میشود به…. هیچکس!
در جشنواره فجر، برخلاف مراسم اسکار، جایزه بهترین فیلمنامه به دو شاخهی اقتباسی و اوریجینال تقسیم نمیشود. اما اگر اینطور نبود و در اختتامیه فجر جایزه فیلمنامه اقتباسی هم داشتیم، امسال هیچ فیلمی موفق به بردن آن نمیشد. چون در میان ۲۸ اثر شرکتکننده در بخش رقابتی و بخش نگاه نو (مخصوص فیلمهایی که اولین ساخته کارگردانانشان هستند) هیچ فیلمنامهای با اقتباس از یک کتاب نوشته نشده بود.
سال گذشته اما جایزه فرضیِ فیلمنامه اقتباسی یک برنده داشت. اما یک برنده بدون هیچ رقابتی. چون سال گذشته هم تنها یک فیلم در جشنواره فجر با اقتباس از رمان نوشته شده بود. فیلم «تیغ و ترمه» کیومرث پوراحمد اقتباسی بود از رمان «کِی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟» نوشتهی گلرنگ رنجبر. دوسال و تنها یک فیلمنامه اقتباسی، به این معناست که رشتهی پیوند بین ادبیات و سینما در ایران حسابی گسسته است. رشتهای که البته هیچوقت مثل آن ور آبها محکم نبوده.
یک نگاه بیندازیم به نامزدهای امسال اسکار در رشته فیلمنامه اقتباسی. «مرد ایرلندی» آخرین فیلم مارتین اسکورسیزی با الهام از زندگینامهی گنگستری به نام فرانک شیرن و داستان ورود او به مافیا ساخته شده است. یک نا-داستان. «جوجو رابیت» برندهی این اسکار، اقتباس از یک رمان نوجوانانه است. در مقابل «زنان کوچک» گرتا گرویگ اقتباس از یک رمان کلاسیک و جاافتاده قرن نوزدهمی است و «جوکر» را با الهام از شخصیت ابرشرور جوکر از مجموعه کامیکهای دیسی ساختهاند.
«دو پاپ» هم اقتباس از یک رمان است که نویسنده رمان خودش فیلمنامه را هم نوشته است. تنوع زیادی به چشم میخورد. اما چرا در ایران این پیوند ادبیات و سینما تا اندازهای سست بوده و حالا به این شدت سست شده است؟
یکی از دلایلی که ذکر میشود و ذکر میکنیم، این است که سینماگرها آنقدر که باید کتاب نمیخوانند. کیومرث پوراحمد درباره دلیل انتخاب کتاب یک نویسنده بیستوهشت ساله برای فیلمش گفته بود هر از چندگاهی برای اینکه در جریان ادبیات داستانی امروز باشد به کتابفروشی میرود و در کتابفروشی نشر چشمه به شکل کاملا اتفاقی این کتاب را برداشته و موقع خواندن متوجه شده کتاب چقدر برای ساخت یک فیلم مناسب است. اما آیا سایر سینماگران، با ادبیات داستانی امروز ایران آشنایی دارند؟ چقدر کتاب میخوانند؟ چقدر کتابهای روز را میخوانند؟
مشکل اما یکطرفه نیست. ادبیات داستانی ما هم در دهههای اخیر دورانهای متفاوتی از سر گذرانده. زمانی به زبانآوری و ذهنی شدن رو آورد و دورهای غلبه ادبیات آپارتماننشینی و طبقه متوسطی آن را از ماجرا خالی کرد. رمان (به دلیل اقتصاد کوچکش) کمتر از سینما به پسند مخاطب (خواننده یا تماشاگر) وابسته است و سادهتر میتواند درون خودش فرو برود.
بدنهی سینمای ایران همیشه با اقتباس ادبی فاصله داشته است اما سینمای روشنفکرانه هم در یکی دو دهه اخیر برخلاف گذشته (در کارنامه فیلمسازانی چون مهرجویی و تقوایی تعداد زیادی اقتباس ادبی چه از آثار غلامحسین ساعدی و چه اقتباسهای بومیشده از رمانهای خارجی به چشم میخورد) از ادبیات داستانی ما فاصله گرفته است. هردو از هم دور شدهاند و به هم بدبین.
به فهرست رمانهای موفقتر یک سال اخیر، که در جوایز ادبی نامزد شدهاند، نگاهی بیندازیم. کدام یک برای تبدیل شدن به سینما مناسبند؟
2 دیدگاه در “جای خالی اقتباس ادبی در سینمای ما”
سلام. خانم کریمی اشارهای داشتند (در یکی دو جا) به اینکه «آتابای» برداشتی آزاد (یا شاید گفتند گرتهبرداری) از قصه فصل نان علیاشرف درویشیان هم بوده. اما برداشت اینقدر آزاد بوده و قصه اینقدر با حالوهوای یک دانشجوی دهه هفتادی و چهل سالهی امروز (مثل حال و روز نویسنده فیلمنامه) منطبق است که من ترجیح میدهم آن را الهام گرفتن بنامم نه اقتباس.
سلام و عرض ادب
نمیدانم برای نگارش این متن چقدر جستوجو کردهاید اما یادم میآید، نیکی کریمی در مصاحبهای که با مجله فیلم داشت و کلیپ آن در آپارات موجود است، در مورد فیلم «آتابای» گفته بود که آن را از یک رمان اقتباس کرده یا درست یادم نیست منبع الهامش یک رمان بوده است.