سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

تصنیفی برای بهار از مولانا

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

تصنیفی برای بهار از مولانا فریدون مشیری

آمد بهارِ جان‌ها ای شاخِ تَر به رقص آ

چون یوسف اندر آمد، مصر و شکر به رقص آ

ای شاه! عشق‌ پرور، مانندِ شیرِ مادر

ای شیرجوش‌! دَر-رَو، جانِ پدر، به رقص آ

چوگان ِ زلف دیدی، چون گوی در-رسیدی

از پا و سر بُریدی، بی‌پا و سر به رقص آ

تیغی به دست خونی، آمد مرا که: چونی؟

گفتم:«بیآ که خیر است»، گفتا: «نه شر» به رقص آ

از عشق، تاج‌داران در چرخِ او چو باران

آن جا قبا چه باشد؟ ای خوش‌کمر! به رقص آ

ای مست ِ هست گشته! بر تو فنا نبشته.

رقعه‌ی فنا رسیده، بهر ِ سفر به رقص آ

در دست، جام ِ باده، آمد بُتم پیاده

گر نیستی تو ماده، ز آن شاه ِ نر به رقص آ

پایان ِ جنگ آمد، آواز ِ چنگ آمد

یوسف زِ چاه آمد، ای بی‌هنر! به رقص آ

تا چند وعده باشد؟ وین سَر به سجده باشد؟

هَجرم ببُرده باشد، دنگ و اثر به رقص آ

کی باشد آن زمانی؟، گوید مرا: «فلانی!»

کای بی‌خبر! فنا شو! ای باخبر! به رقص آ

طاووس ِ ما در-آید و آن رنگ‌ها بر-آید

با مرغ ِ جان سراید: بی‌بال و پر به رقص آ

کور و کران ِ عالَم، دید از مسیح، مرهم

گفته مسیح ِ مریم کِ:«ای کور و کر!» به رقص آ

مخدوم، شمسِ دین‌ست، تبریز رشکِ چین‌ست

اندر بهار حُسنش، شاخ و شجر به رقص آ

 


از: مولانا

پنج بازنویسی باکیفیت برای کودکان از مثنوی مولوی

تصنیفی برای بهار از مولانا فریدون مشیری

  این مقاله را ۱ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *