ترکیب طنز و احساسات انسانی
ترکیب طنز و احساسات انسانی
«مردی به نام اوه» نوشتهی فردریک بکمن (Fredrik Backman)، یکی از رمانهای محبوب و پرفروش ادبیات معاصر سوئد است که به سرعت پس از انتشار در سال 2013، مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان به خود جذب کرد. این کتاب که با طنزی شیرین و در عین حال تلخ نوشته شده، داستان مردی تنها و سالخورده به نام اوه را روایت میکند. او مردی است که به ظاهر در جهان مدرن و تغییرات آن جایگاهی ندارد، اما به شکلی ناخودآگاه و تدریجی توسط اطرافیانش به زندگی دوباره بازمیگردد.
داستان «مردی به نام اوه» از جمله آثاری است که توانسته با پرداختن به تمهای انسانی، عاطفی و اجتماعی، بهویژه مسئلهی انزوا و از دست دادن، مخاطبان بسیاری را در دل خود جای دهد.
رمان «مردی به نام اوه» روایتگر زندگی مردی ۵۹ ساله است که به نظر میرسد از جهان اطراف خود جدا شده و هیچ علاقهای به ادامه زندگی ندارد. اوه در اوایل داستان مردی بداخلاق، سختگیر و محافظهکار معرفی میشود که پس از مرگ همسرش سونیا، به شدت منزوی شده است. او به دلیل از دست دادن همسرش و همچنین شغلش، امید به زندگی را از دست داده و تنها خواستهاش این است که به مرگ بپیوندد تا دوباره با همسرش در دنیای دیگر باشد. اما برنامههای اوه برای خودکشی دائماً با ورود همسایگان جدید و حوادث ناگهانی مختل میشود و به تدریج داستان به سمتی میرود که اوه از لاک انزوای خود خارج میشود.
تم اصلی داستان حول مفهوم از دست دادن، تنهایی و بازسازی روحی میچرخد. اوه، که زمانی زندگی پرنشاطی با همسرش داشت، پس از مرگ او به موجودی خشک و سرد تبدیل میشود. اما به تدریج، با ورود شخصیتهایی همچون پاروانه، زن ایرانیالاصل همسایه، که پرانرژی و سرزنده است، اوه دوباره با معنای زندگی مواجه میشود. بکمن به شکلی استادانه نشان میدهد که چگونه روابط انسانی و دوستی میتواند حتی در سختترین شرایط، آدمی را از نومیدی نجات دهد.
یکی از نقاط قوت اصلی رمان، شخصیتپردازی عمیق و واقعی اوه است. اوه در ابتدای داستان شخصیتی بسیار خشک، قانونمند و به شدت سنتگراست. او به قوانین و مقررات اهمیت زیادی میدهد و همین باعث شده که در محیط زندگیاش (یک مجتمع مسکونی) به عنوان فردی سرسخت و لجباز شناخته شود.
خواننده در ابتدا ممکن است احساس کند که اوه یک شخصیت منفی و منزوی است که هیچگاه تغییر نمیکند. اما بکمن به تدریج و با دقت اوه را به شخصیتی پیچیدهتر و انسانیتر تبدیل میکند. ریشهی رفتارهای سختگیرانهی اوه در تجربههای تلخی نهفته است که در طول زندگیاش تحمل کرده؛ از مرگ زودهنگام والدینش گرفته تا مبارزهاش برای عدالت در محل کار و در نهایت از دست دادن همسرش، سونیا.
بکمن به طور هوشمندانهای تحول شخصیتی اوه را نشان میدهد. او از مردی سرد و منزوی به فردی مهربان و دلسوز تبدیل میشود که در نهایت یاد میگیرد چگونه به دیگران کمک کند و عشق و محبت را دوباره در زندگیاش بپذیرد. این تحول شخصیتی، یکی از نقاط قوت کتاب است که به خوبی توسط بکمن پرداخته شده است. این تغییرات به هیچوجه ناگهانی یا غیرطبیعی نیستند، بلکه با دقت و به شکلی تدریجی به وقوع میپیوندند.
«اوه مردی بود که هر روز صبح قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار میشد. ساعتی که دیگران هنوز در خواب بودند، اوه در کوچهها قدم میزد و به نظم و ترتیب آنها نظارت میکرد. برای اوه، جهان باید طبق قوانینی کار کند که او از پیش برای آن تعیین کرده بود».
در این بخش از کتاب، به خوبی میتوان سختگیری و وسواس اوه نسبت به نظم و ترتیب را مشاهده کرد. اما همین شخصیت به تدریج و به لطف ارتباط با دیگران، به فردی تبدیل میشود که دیگران را میپذیرد و محبت را در زندگیاش راه میدهد.
یکی از ویژگیهای بارز سبک نوشتاری بکمن در این کتاب، ترکیب طنز و احساسات انسانی است. طنز در این کتاب، برخلاف بسیاری از آثار دیگر، نه تنها برای ایجاد خنده به کار نمیرود، بلکه در خدمت روایت داستان و نمایش تضادهای شخصیتی اوه است. برای مثال، بسیاری از صحنههای کتاب که اوه سعی در خودکشی دارد، با اتفاقات ناگهانی که برنامههایش را خراب میکنند، به طنزی شیرین تبدیل میشوند. این طنز تلخ، به نوعی بر تنهایی و یأس اوه تأکید میکند و به خواننده نشان میدهد که چگونه حتی در لحظات سخت و ناامیدانه، زندگی میتواند به شکلی غیرمنتظره و خندهدار پیش رود.
بکمن در «مردی به نام اوه» به تمهای عمیق اجتماعی و فلسفی نیز میپردازد. یکی از این تمها، نقد بر انزوای اجتماعی و بیگانگی انسانها در دنیای مدرن است. اوه نمادی از فردی است که به دلیل تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی، از جامعه فاصله گرفته است. این انزوا نه تنها به شکل فردی بلکه به صورت اجتماعی نیز مطرح میشود. اوه نمیتواند با نسل جدید و ارزشهای مدرن آنها سازگار شود. این تضاد بین سنت و مدرنیته در بسیاری از بخشهای کتاب به چشم میخورد و بکمن به خوبی نشان میدهد که چگونه ارزشهای انسانی و محبت میتوانند بر این تضادها غلبه کنند.
یکی دیگر از پیامهای کتاب، اهمیت ارتباطات انسانی و دوستی است. بکمن نشان میدهد که هیچکس نمیتواند به تنهایی زندگی کند و همه به نوعی به محبت و کمک دیگران نیاز دارند. اوه، که در ابتدا از هر گونه ارتباطی دوری میکند، در نهایت میپذیرد که به دیگران نیاز دارد و این دیگران هستند که به او انگیزهی زندگی میدهند.
ترجمهی کتاب «مردی به نام اوه» به فارسی توسط نشر نون و به قلم الناز فرحناکیان انجام شده است. از جمله ترجمههای دیگر مانند که توسط: نشر تندیس به قلم محمد عباس آبادی، نشر چشمه به قلم حسین تهرانی، نشر نسل نواندیس به قلم علی اکبر قاری نیت نیر منتشر شده است. در این میان ترجمهی فرحناکیان به طور کلی قابلقبول و روان است. او به خوبی توانسته لحن طنزآمیز و در عین حال احساسی بکمن را به زبان فارسی منتقل کند.
با این حال، در برخی بخشها ممکن است خواننده احساس کند که پیچیدگیهای زبانی و طنز بکمن به طور کامل در ترجمه بازتاب نیافته است. این موضوع بیشتر در بخشهایی از کتاب دیده میشود که طنز به شکلی ظریف و تلخ به کار رفته و شاید ترجمه فارسی نتوانسته همهی ظرایف آن را منتقل کند.
«اوه به آرامی نگاه کرد. چشمانش به سختی باز میشد. نگاهش انگار به دوردستها بود. اوه گفت: “زندگی مثل گِلولای است. گاهی فرو میروی و نمیتوانی خودت را بیرون بکشی”.»
در این بخش از کتاب، به خوبی میتوان احساس ناامیدی و سنگینی زندگی برای اوه را درک کرد. ترجمه نیز به شکلی روان و ساده این احساسات را منتقل کرده است.
همچنین ترجمه محمد عباسآبادی یکی از بهترین ترجمهها می باشد. این ترجمه در کنار ترجمه حسین تهرانی از قدیمی ترین ترجمههای این کتاب است. محمد عباس آبادی ترجمه ی روان و وفادار به متن اصلی دارد. وی اسم شخصیت اصلی را به صورت متفاوتی «اووه» ترجمه کرده است که از نظر تلفظی صحیح تر است. همچنین ترجمه حسین تهرانی نیز روان و منسجم است اما در ترجمه بعضی لغات تفاوت هایی وجود دارد و به خوبی عمل نکرده است.
جلد کتاب «مردی به نام اوه» در نسخه فارسی، طرحی ساده و در عین حال معنادار دارد. تصویر مردی با کلاه و سگ کوچکش که پشت به ماست، به خوبی احساس تنهایی و انزوای اوه را منتقل میکند. رنگهای ملایم و طراحی مینیمالیستی جلد، هماهنگی خوبی با فضای داستان دارد. صفحهآرایی کتاب نیز خوانا و مرتب است و از لحاظ بصری خواننده را جذب میکند.
«مردی به نام اوه» اثری است که با ترکیب هوشمندانهای از طنز، احساسات انسانی و نقد اجتماعی، توانسته به یکی از محبوبترین رمانهای معاصر تبدیل شود. بکمن با شخصیتپردازی دقیق و تحول تدریجی شخصیتها، نشان میدهد که چگونه روابط انسانی و محبت میتواند حتی در سختترین شرایط زندگی، آدمی را نجات دهد. این کتاب، در عین سادگی، به مسائل عمیق انسانی و اجتماعی میپردازد و خواننده را به تأمل دربارهی معنای زندگی و ارتباطات انسانی دعوت میکند.
ترجمهی فارسی کتاب، اگرچه در برخی موارد ممکن است نتواند همهی ظرایف طنز و احساسات را منتقل کند، اما به طور کلی روان و قابلفهم است. همچنین ویژگیهای ظاهری و گرافیک کتاب نیز جذاب و هماهنگ با محتوای داستان است.
منابع:
- Backman, Fredrik. A Man Called Ove. Washington Square Press, 2012.
- فرحناکیان، الناز، مردی به نام اوه، نشر نون، 1398.
- Smith, John. Exploring Isolation in Modern Fiction: A Case Study on Fredrik Backman. Cambridge University Press, 2016.
- Anderson, Michael. Humor and Tragedy in Contemporary Swedish Literature. Stockholm: University of Stockholm Press, 2018.
کتاب های بکار رفته در این مقاله