تصور کنید کتابها ترجمه نمیشدند و با همان زبان اصلی منتشر میشدند. کتابهایی که متن آنها با زبان ما متفاوت بودند و ما نمیتوانستیم آنها را بخوانیم. در این صورت تعداد کتابها برای ما محدود میشدند، نویسندههای بومی بیشتر مورد توجه قرار میگرفتند و تجارب خردمندها دیگر در هیچ نقطه دنیا عرضه نمیشد. تحصیل دانشگاهی به مراتب دشوارتر میشد و احتمالا پیشرفت و توسعه در کشورها به کندی صورت میگرفت. آثار نویسندگان بزرگ در دنیا برای ما دیگر بیارزش بود و از این آثار نفیس بزرگان محروم میشدیم.
اکنون به زمان حال برمیگردیم. زمانی که مترجمین، کتابهای نویسندگان از اقصی نقاط جهان را ترجمه میکنند و در اختیار جامعه قرار میدهند. امروزه برخی کتابها بیش از یک بار توسط مترجمین مختلف یک زبان ترجمه میشوند و یا هرکتابی با همکاری چند مترجم ترجمه میشود. با تعداد زیاد مترجم و تنوع در متن ترجمه کتابها، یکی از معیارهای انتخاب برای افراد کتابخوان، مترجم آن کتاب میباشد.
آیا از نظر شما، مترجم همچون «نویسنده کتاب» تاثیری برروی اثر دارد؟
آیا مترجم باید در هنگام ترجمه یک اثر امانتدار باشد؟ یا اینکه برای روان شدن و فهم بهتر متن برای مخاطب، میتواند در متن اثر دخل و تصرف کند؟
بهترین مترجمی که شما میشناسید کیست؟