تاریخ احساسات: چند کتاب
این روزها، مثل همهی دورههای پرتلاطم تاریخی، جوَ جامعه به شدت هیجانزده است، و هیجان در اینجا کلمهی دیگری است برای احساسات. ستایش شجاعت، بیان اندوه از نامردمیها، یاس، امیدواری، احساس ناتوانی و زبونی و احساس قدرت، ترس، همدلی، انزجار، خشم، نفرت و … برای نویسنده این یادداشت پرسشی پیش آمد که چرا رویدادهای مشابهی در زمانهای نه چندان دور به احساساتی این اندازه تند دامن نزدهاند، مثلاً احساس ما نسبت به حرف زور، نسبت به بیعدالتی، نسبت به شجاعت، چرا با گذر زمان تغییر میکند. احساسات ما تابعی از شیوهی فهم ما و دیدگاههای اخلاقی ما هستند. اما آیا خود احساسات همیشه همان بودهاند که هستند؟
این روزها، مثل همهی دورههای پرتلاطم تاریخی، جوَ جامعه به شدت هیجانزده است، و هیجان در اینجا کلمهی دیگری است برای احساسات. ستایش شجاعت، بیان اندوه از نامردمیها، یاس، امیدواری، احساس ناتوانی و زبونی و احساس قدرت، ترس، همدلی، انزجار، خشم، نفرت و … برای نویسنده این یادداشت پرسشی پیش آمد که چرا رویدادهای مشابهی در زمانهای نه چندان دور به احساساتی این اندازه تند دامن نزدهاند، مثلاً احساس ما نسبت به حرف زور، نسبت به بیعدالتی، نسبت به شجاعت، چرا با گذر زمان تغییر میکند. احساسات ما تابعی از شیوهی فهم ما و دیدگاههای اخلاقی ما هستند. اما آیا خود احساسات همیشه همان بودهاند که هستند؟
«… [تاریخ احساسات] رشتهای است که میکوشد کشف کند مردم در گذشتهها احساسات خود را چگونه میفهمیدند. برخی پژوهشها دورههای زمانی بسیار طولانی را رصد میکنند، مثلاً تاریخ ترس بشر را در همهی ادوار تاریخی بررسی میکنند. پژوهشهای دیگر روی دورههای خاص متمرکز میشوند مثل مطالعهی نقش «رژیمهای احساسی» در انقلاب فرانسه.
تاریخ احساسات دیسیپلینی است که صدها تئوری و عقیده مطرح کرده است، و تاثیر روزافزونی دارد روی این موضوع که ما گذشته را چطور درک میکنیم. اما بیشتر آثاری که در این زمینه منتشر شدهاند دشوارفهم و دانشگاهیاند ــ نه چیزی که دوست داشته باشیم روی مبل لم بدهیم و بخوانیم. من این کتاب را با یک چنین رسالتی نوشتهام که دنیای شگفتانگیز تاریخ عواطف را با مردمان هرچه بیشتری به مشارکت بگذارم ــ این فرصت را در اختیار تعداد هرچه بیشتری از آدمها بگذارم که با شیوهی تازهای از نگاه کردن به جهان، بهخصوص گذشتهی آن، آشنا شوند.»
از مقدمهی کتاب تاریخ انسانی احساسات نوشتهی ریچارد فرت-گادبِهییِر
حقیقت اینکه من در جستوجوی یافتن پاسخ به پرسشهایی نه دربارهی گذشتهی جهان بلکه هم امروز آن و نه همهی جهان که همین جایی که به جبر یا اختیار در آن زندگی میکنیم، به این کتاب و چند کتاب دیگر دربارهی تاریخ احساسات رسیدم.
این روزها، مثل همهی دورههای پرتلاطم تاریخی، جوَ جامعه به شدت هیجانزده است، و هیجان در اینجا کلمهی دیگری است برای احساسات. ستایش شجاعت، بیان اندوه از نامردمیها، یاس، امیدواری، احساس ناتوانی و زبونی و احساس قدرت، ترس، همدلی، انزجار، خشم، نفرت و … برای من این پرسش پیش آمد که چرا رویدادهای مشابهی در زمانهای نه چندان دور به احساساتی این اندازه تند دامن نزدهاند، مثلاً احساس ما نسبت به حرف زور، نسبت به بیعدالتی، نسبت به شجاعت، چرا با گذر زمان تغییر میکند.
مسلماً این امر تا حدودی به این سبب است که تلقی ما از اوضاع جهان و ارزشهای اخلاقیمان دستخوش دگرگونی میشوند. در این صورت میتوان گفت که احساسات ما تابعی از شیوهی فهم ما و دیدگاههای اخلاقی ما هستند. اما آیا خود احساسات همیشه همان بودهاند که هستند. مثلاً وقتی در متون کلاسیک یونان باستان صحبت از خشم میشود، مدلول همان خشمی است که ما امروز تجربه میکنیم؟ تاریخ احساسات رشتهای دانشگاهی است که به این پرسشها میپردازد.
*
در مقدمهی کتاب دیگری در همین باره نویسنده اهداف پژوهش دربارهی تاریخ احساسات را چنین خلاصه کرده است:
۱- احساسات در طول زمان تغییر میکنند: یعنی احساسات همان اندازه میتوانند موضوع پژوهش تاریخی باشند که هر چیز دیگری.
۲- احساسات تنها معلول شرایط تاریخی نیستند که بعد از رویدادها بروز کنند، بلکه علتهای فعال رویدادها هم هستند و وجهی از نظریههای علیت تاریخ.
۳- احساسات کانون تاریخ بنی بشر هستند.
۴- احساسات کانون تاریخ اخلاقیات هستند، چرا که روزبهروز بیشتر معلوم میشود که بسیار محتمل است هرگونه شرحی از فضیلتها و اخلاقیات انسانی نمیتواند عاری از تحلیل بستر تاریخیِ احساسی آن باشد.
به این ترتیب، رشتهی علمی «تاریخ احساسات»، احساسات را در کانون فعالیت تاریخنگاری جای میدهد. دیگر نمیشود احساسات را چون عاملی حاشیهای در کنار عوامل مهمی/سنگینی چون هویت، نژاد، جنسیت، گلوبالیسم و سیاست تلقی کرد. تاریخ احساسات درک ما را از همهی این مقولات افزایش میدهد.
از مقدمهی کتاب تاریخ احساسات نوشتهی راب بادیس
به عبارت دیگر رویدادهای تاریخی پیرو تصمیمگیریهای احساسی و اقدامات احساسی افراد و تودهها هستند. در اینجا دیگر بحث این نیست که از دوگانهی عقل و احساس کدام بهتر است، بلکه هدف تشریح رویدادهایی است با پیآمدهای خوب و بد که عموماً تحت تاثیر احساسات رخ دادهاند.
یک پرسش مهم که کتاب دیگری در این زمینه روی آن متمرکز شده است این است که آیا احساسات آدمی ریشه در زیستشناسی دارند و لذا عمومی و غریزیاند و در همهی اعصار تاریخی هماناند که همیشه بودهاند، سائقهایی ناشی از طبیعت انسان، یا برعکس برساختههای اجتماعیاند که تحت تاثیر شرایط تاریخی معین شکل میگیرند. بخش اعظم کتاب «مقدمهای بر تاریخ احساسات» نوشتهی یان پلامپر به این پرسش اختصاص دارد و به تفصیل نظرهای هواداران هریک را تشریح میکند.
مشخصات کتابهای معرفی شده:تاریخ احساسات
A Human History of Emotion: How the Way We Feel Built the World We Know
by Richard Firth-Godbehere
Little, Brown Spark
2021
The History of Emotions
Rob Boddice
Manchester University Press
2018
The History of Emotions: An Introduction
Jan Plamper
First published in German as Geschichte und Gef ühl. Grundlagen der Emotionsgeschichte
Translated by Keith Tribe
Siedler Verlag, a division of Verlagsgruppe
2012
English translation: Oxford University Press
2015
این مقاله را نیز ببینید: چرا در ادبیات قرون وسطی اثری از احساسات نیست؟