تئاتر شقاوت
آنتونن آرتو را میتوان از جمله نظریهپردازانی دانست که تئاتر پس از خود را دگرگون کرده اند. نظریهی شقاوت آرتو پس از او بر کارگردانان، آهنگسازان و هنرمندان زیادی تاثیر گذاشته است. کتاب تئاتر و همزادش، نوشتههایی از آرتو است در توصیف تئاتر؛ و در نهایت به بیان نظریهی تئاتر شقاوت میپردازد. اما منظور آرتو از شقاوت چیست و چرا نظریهی او هنوز هم تازگی دارد؟
تئاتر و همزادش
نویسنده: آنتونن آرتو
مترجم: نسرین خطاط
ناشر: قطره
نوبت چاپ: ۱۰
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۹۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۴۱۳۰۳۳
آنتونن آرتو را میتوان از جمله نظریهپردازانی دانست که تئاتر پس از خود را دگرگون کرده اند. نظریهی شقاوت آرتو پس از او بر کارگردانان، آهنگسازان و هنرمندان زیادی تاثیر گذاشته است. کتاب تئاتر و همزادش، نوشتههایی از آرتو است در توصیف تئاتر؛ و در نهایت به بیان نظریهی تئاتر شقاوت میپردازد. اما منظور آرتو از شقاوت چیست و چرا نظریهی او هنوز هم تازگی دارد؟
تئاتر و همزادش
نویسنده: آنتونن آرتو
مترجم: نسرین خطاط
ناشر: قطره
نوبت چاپ: ۱۰
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۹۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۴۱۳۰۳۳
آنتونن آرتو، نظریه پرداز، بازیگر و کارگردان تئاتری بود که در طول زندگی حرفهای خود به جز چند اجرای صحنهای شکست خورده و بازی در چند فیلم سینمایی انگشت شمار، از جمله مصائب ژاندارک تئودور درایر، اثر دیگری از خود باقی نگذاشته است. آرتو در زندگی شخصی خود نیز موفق نبود. او با بیماریهای روانی متعددی دست و پنجه نرم میکرد.
با این وجود، او را میتوان در زمرهی کارگردانانی دانست که همانند برشت و گروتفسکی تغییراتی در تئاتر پس از خود به وجود آوردهاند. تاثیر آرتو بر نسلهای بعد با نظریهی معروف او با عنوان تئاتر شقاوت (theater of cruelty) گره خورده است که آن را در کتاب تئاتر و همزادش به طور دقیق شرح داده است.
خواندن این کتاب و فهم درست نظریهی آرتو برای من چالشبرانگیز بود. چرا که جنون و تناقضات زندگی شخصی او به متن کتاب هم راه پیدا کرده و از این رو خواندن آن را سخت میکرد. کتاب تا حدودی سیری منطقی دارد. با مقالهای در مورد فرهنگ شروع میشود و پس از چند یادداشت در توصیف تئاتر، به بیانیههای اصلی تئاتر شقاوت میرسد.
اما توصیفات طولانی نویسنده و نتیجهگیریهای شخصی با بهرهگیری از عناصر ماورالطبیعه برای توجیه عقیدهاش و انکار واقعیت دنیای معاصر، میتواند خواننده را گیج کند و باعث برداشت اشتباه از تئاتر شقاوت شود. همانطور که گروتفسکی در مقالهای در مورد تئاتر آوانگارد، نظریهی آرتو و تاثیرات آن را زیر سوال میبرد: «با دیدن اجراهای آبکی که آرتو را پدر معنوی خود میدانند، تازه در مییابیم چه شقاوتی در حق آرتو شده است.» اما منظور آرتو از شقاوت چیست؟ و چرا نظریهی او هنوز هم تازگی دارد؟
آرتو در مقالهی اول کتاب تئاتر و همزادش، از فرهنگ حرف میزند. از اینکه در هیچ دورهای مثل دورهی ما از تمدن و فرهنگ سخن گفته نشده و در عین حال، همین فرهنگ را عاملی میداند هم برای نجات و هم انحطاط جامعه. آرتو از همان ابتدا شروع به نتیجهگیری میکند؛ در زندگی معاصر واژهها قادر به بیان احساسات ژرف بشری نیستند و اجتماع انسانی رو به زوال است، اما تئاتر میتواند این جامعهی بیمار را درمان کند، آن هم نه تئاتر غرب که گرفتار دیالوگ و داستان و کلمات است، که تئاتر شرقی که از تمام امکانات صحنه و موسیقی و صدا و بدن بازیگر استفاده میکند.
آرتو برای رسیدن به نظریهاش، در مقالات ابتدایی کتاب تئاتر و همزادش، تئاتر را به پدیدههای گوناگونی تشبیه میکند، به طاعون، به یک نقاشی و حتی به کیمیاگری.
توصیفهای آرتو گاه طولانی میشوند، مانند توصیف طاعون، اما این موضوع نشان میدهد که او مطالعات دقیقی از روند این بیماری داشته تا آن را به خوبی بشکافد و به تئاتر مرتبط کند. تئاتر و طاعون یکی از مقالههای معروف کتاب است که گفته شده هنگام بیان آن در یک سخنرانی در دانشگاه سوربن، با بیان خاصی آن را اجرا میکند که میتوان شیوهی اجرایش را نمونهی اولیهای از تئاتر شقاوت دانست، با چهرهای سرشار از رنج و هراس، چشمانی گشاد، عضلاتی منقبض و لحنی که درد و رنج را به مخاطب القا میکرد.

آرتو دو عنصر رنج و هراس را پایههای نظریهاش میداند. او نهایتاً در مقالهی تئاتر و ماورالطبیعه از تئاتر بالی حرف میزند و سپس در مقالهای جدا مفصل آن را تشریح کرده و به نظریهی شقاوت ربط میدهد. دیدن یک اجرا از تئاتر سنتی بالی در نمایشگاهی در پاریس، نقطهی عطفی بود برای آرتو. او نمایش شرقی را تئاتری ناب میداند که میتواند موجی از اضطراب و وحشت مابعدطبیعی در مخاطب ایجاد کند و با استفاده از رقص، شعر، جادو، موسیقی و پانتومیم، یعنی عناصر اصلی تئاتر، تاثیرات ژرفی بر روح و روان او بگذارد.
از نظر آرتو این تئاتر، مثل تئاتر غربی در بند دیالوگ و داستان نیست. به عبارتی رئالیسم روانشناختی تئاتر غرب که از نظر آرتو عامل رکود روانی انسانها در دنیای معاصر است، در آن وجود ندارد. در این میان اما سوالی که برای شخص من به وجود آمد این بود که آیا تئاتر بالی و تئاتر شرق، واقعاً متن نمایشی و روند داستانی ندارند؟
به نظر میرسد آرتو، با وجود تمام انکار و تنفرش از نظریههای غربی، خود مانند یک نظریهپرداز غربی عمل کرده و در یک اثر شرقی، تنها چیزی را که میخواست ببیند دیده است. گرچه در برخورد اول با تئاتر بالی، دیالوگ و داستان نسبت به موسیقی و صداهای بلند و لباسهای پرزرق و برق به چشم نمیآید. اما آرتو کاملاً متن نمایشی را انکار کرده و اساس تئاتر شقاوت را عناصر دیگر نمایش دانسته است. عناصری که به عقیدهی خودش جنبههای مذهبی و عرفانی دارند و با بهرهگیری از آنها میتوان به ژرفای روح و زندگی بشر دست یافت.
آرتو بارها در کتاب تئاتر و همزادش حالت ایستا و ساکنی که جنبههای روانشناختی رئالیسم غربی به تئاتر بخشیده را زیر سوال میبرد. او معتقد است سوررئالیسم و سمبولیسم تئاتر شرقی میتواند نجاتدهنده باشد. او کلمهها را در بیان احساسات ناتوان میداند. و معتقد است این زبان عریان تئاتر است که میتواند تماشاگر را در رویاهای اصیل و تهنشین شدهشان فرو ببرد.
اما همانطور که آرتو معتقد است برای القای مفاهیم، واژهها ناتوانند، شاید خود او هم نتوانسته باشد به خوبی و با استفاده از کلمات در کتابش مفهوم عمیق پشت نظریهاش را به نسلهای بعد انتقال دهد و اجراگران زیادی بعد از او مفهوم تئاتر شقاوت را تنها به منظور نشان دادن سادیسم و میل به خونریزی و ایجاد وحشت بر روی صحنه به کار گرفتهاند. آرتو در همین کتاب، در نامهای به ژان پولان بیان میکند که منظورش از شقاوت، خشونت و آزار جسمانی نیست. بلکه میخواهد جنبهای غیرمادی از #خشونت را القا کند که باعث نگرش هوشیارانه در اجراگر و مخاطب شود.
اما منظور از همزاد چیست؟ آرتو هیچ جا به طور مستقیم به این واژه اشاره نمیکند. حال به نظر میرسد همزاد تئاتر از دید آرتو، زندگی باشد، چرا که تئاتر برای او، یک تجلی و ظهور مداوم است. مانند زندگی، و شقاوت مورد نظر او احساسی ناب است که با زندگی گره خورده و از آن جدا نمیشود.
در آخر باید از ترجمهی خوب کتاب تئاتر و همزادش حرف زد که با توجه به سنگین بودن متن و استفادهی زیاد از استعارهها و لحن شاعرانه، توانسته منظور نویسنده را برساند. مترجم همچنین در خلال یادداشتها، پانویسهایی از کتاب جلال ستاری با عنوان آنتونن آرتو، شاعر دیدهور صحنهی تئاتر آورده است که به تفهیم بهتر مخاطب کمک میکند.
تئاتر شقاوت