به جای مبارزه، نگرانی را درک کن
رفیق… نترس، با نگرانی هات مبارزه کن
نویسنده: جیمز جی کریست
مترجم: ژاله نوینی
ناشر: ایران بان
نوبت چاپ: ۵
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۲۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۸۸۲۴۷۰
این مقاله را ۲۳ نفر پسندیده اند
اما مگر نگرانیها دشمن ما هستند که بخواهیم با آن مبارزه کنیم؟ کلمهی مبارزه در نام اصلی کتاب نیامده و انگار خود مترجم استفاده کرده است. این انتخاب باعث شده مخاطب تصور کند باید با نگرانی بجنگد، حال اینکه درک کردن و تشخیص آن در اولویت قرار دارد و قرار است مشکلات را حل کنیم و مبارزهای در کار نیست.
به جای مبارزه، نگرانی را درک کن
اول از همه نام کتاب توجهم را جلب کرد:«رفیق … نترس! با نگرانیهایت مبارزه کن!»
به سراغ نام اصلیاش رفتم که این است: «?What to do when you’re scared and worried»
چنین کتابی برای تمام کودکان و نوجوانان که ترس بخشی از زندگیشان است، لازم به نظر میآید. این کتاب در دستهی مدیریت هوش هیجانی قرار دارد، هوش هیجانی همان هوشی است که در مدارس و سیستم سنتی آموزش و پرورش به آن توجه زیادی نکردهاند.
در پیشگفتار آمده: دانستن این مطلب شاید مفید باشد که بسیاری از بچهها و بزرگترها با کمک پیشنهادهایی که در این کتاب آمده است موفق شدهاند بر ترسها و اضطرابهایشان چیره شوند. تو هم میتوانی. کمی تمرین میخواد، اما ارزشش را دارد.
کتاب شامل دو بخش است، بخش اول با عنوان «شناخت ترسها و نگرانیها» شامل تمرینهای میشود که به شناخت مخاطب کمک میکند. مثلا یک تمرین این است که عوامل ترسناک و نگرانکننده را پیدا و فهرستی از آن پیدا کند. تمرین دیگر میگوید وقتی دیگران ترسها و نگرانیهایش را درک نکردند، به آنها بگوید تا درک شوند.
وجود تمرین در این کتاب برای کودکان و نوجوانان مفید است چرا که صرفاً خواننده نیستند و به درون خودشان رجوع میکنند.
فصل دوم هم بخشی است که نگرانیها پیچیدهتر میشوند و نویسنده بر اضطرابها و ترسهای بزرگتر تمرکز میکند. مثل اختلال اضطراب فراگیر و حملههای عصبی. در این میان کودک و نوجوان تنها نیست، نویسنده توصیه میکند ممکن است به مشاور یا دکتر هم نیاز باشد.
اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است: در شرایطی که ممکن است اینقدر نگرانیهای کودکان و نوجوانان حاد نباشد، دانستن اطلاعات روانشناسی مثل فوبیای اجتماعی و اضطراب جدایی برای این گروه سنی چه لزومی دارد؟ بهتر نیست چنین بخشی برای والدین باشد؟
نویسنده سعی کرده با مثالهایی از زندگی کودکان، مسأله را روشنتر کند و مفاهیم علمی روانشناسی را واضحتر توضیح بدهد. مثلا در داستان آلما میخوانیم:
«آلما سیزده ساله است و آنقدر میترسید با افراد جدید ملاقات کند که هیچ دوستی نداشت. وقتی سایر مردم با تو صحبت میکردند او به سمت دیگری نگاه میکرد، چون میترسید حرف احمقانهای بزند و کسی او را مسخره کند.»
همینطور تصاویری که در برخی صفحات به کار رفته باعث میشود مخاطب بهتر با کتاب ارتباط برقرار کند. نویسنده سعی کرده با کوتاه کوتاه کردن دستهبندی موضوعات، کتاب شسته رفتهای را عرضه کند اما مشکلاتی هم دارد که در ادامه به آنها اشاره شدهاست.
زبان روایت ساده و قابل فهم است و بهخوبی مفاهیم را منتقل میکند. اما ترجمهی برخی از جملات روان نیست و گویی ویراستاری نشده مثل این جمله: اما در مورد افراد وسواسی، نگرانیها، اعتقادات و رفتاری که از آنها سر میزند همه با زیادهروی فراوان هستند. (ص ۹۶)
بهتر بود به شکل روانتری ترجمه میشد: افراد وسواسی در نگرانیها، اعتقادات و رفتارشان زیادهروی میکنند.
برخی از جملات هم آنقدر طولانی است و آنقدر توضیح دارند که خواندنش برای مخاطب این گروه سنی دشوار و یا خارج از حوصلهی اوست، مثل این جملهی طولانی: اگر این افکار و حرکات زمان زیادی تو را به خود مشغول کند و خیلی نگران شوی یا تو را از انجام کارهای دیگر باز دارد، نشانهی این است که باید دربارهی آن با شخصی که میتواند به تو کمک کند، صحبت کنی. (ص ۹۶)
در کل وجود چنین کتابهایی باعث میشود تا کودکان و نوجوانان بیشتر به روانشان توجه کنند و تاثیر والدین و محیط بیرونی بر روی مشکلاتشان را بهتر درک کنند. اما اینکه این کتاب و راهکارهایی چقدر موثر میتواند باشد، پژوهش و بررسی دقیق مشخص میکند.
بهتر است این کتاب در خانواده به صورت گروهی خوانده و تمرینات آن اجرا شود تا والدین و یا مربیان بتوانند قدم به قدم با فرزندانشان همراه شوند و با کمک همدیگر مسائل را درک کنند. شاید در نگاه اول نگرانیها بزرگ و حل کردنشان دور بهنظر برسد، اما کتابهای تخصصی در این زمینه میتواند کمکی برای رشد فکری کودکان و نوجوانان باشد.روانشناسی








