برای بهبود روابط انسانی
ارتباط یکی از قدیمیترین و درعینحال، عالیترین دستاوردهای بشری بوده است. ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه علاوه بر کارکردهایی که در جهت حفظ حیات و یاریگرفتن از دیگران داشته، زمینهساز فعالیتهای اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است. اما در عصر حاضر اهمیت برقراری رابطه به حدی است که انسان پیوسته در جهت ابداع و ساخت انواع وسایل، ابزارها، روشها و شیوههای کارآمدتر ارتباطجمعی و بین فردی کوشیده است.
ارتباط اساساً میان دو یا چند نفر اتفاق میافتد و ما همه در طول روز با افراد مختلف ارتباط برقرار میکنیم. برقراری ارتباط به دلایل مختلفی مانند وقتگذرانی، بررسی مسائل شغلی و فردی بیان انتظارات زناشویی و یا توقعات والدین از فرزندان، طرح اختلاف عقاید و ایدهها و موارد مشابه دیگر صورت میگیرد و در هر یک از انواع آن در سطوح مختلفی مانند سطح کلامی، سطح غیرکلامی و یا هر دو این سطوح روی میدهد. بههرحال، هیچ نوع ارتباطی جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمیپیوندد؛ همانطور که کتاب روانشناسی روابط انسانی (مهارتهای مردمی) نوشته رابرت بولتون مورد تأکید قرارگرفته است، انسان برای برقراری رابطه با دیگران روشهای مختلفی را پرورانده است که رشد و تکامل زبان و شیوههای غیرکلامی مانند حالت چهره، حالت کلی بدن یا وضعیت اندامها و حرکات بیانگر و… را شامل میشود.
بولتون در این کتاب خاطرنشان میکند که هر یک از این شیوهها میتوانند بخشی از اطلاعات و احساسات موردنظر فرد در حال صحبت یا گوینده را به فرد دیگر یا شنونده انتقال دهند، اما همواره ممکن است در این زمینه مشکلات، معضلات و تعارضات ارتباطی متعددی پیش بیاید و هدف از روانشناسی روابط انسانی با تأکید بر «مهارتهای مردمی» یادگیری مؤلفهها و عناصری است که با آنها میتوان این مسائل و معضلات را تا حدود زیادی حل و رفع کرد.
درواقع کتاب روانشناسی روابط انسانی به ما یاد میدهد که چگونه میتوانیم روشهای بسیار سودمند و اثربخشی را برای برقراری ارتباط آموخت و مشکلات بالقوه در ارتباطات را بهنوعی حل کرد. این روشها آنقدر متنوع متفاوت و گاه متضاد هستند که تاکنون نویسندگان مختلف هر یک شیوههای خاصی را توصیه کردهاند؛ وجود کتابهای متعدد در زمینه تعامل اجتماعی، ارتباط بین فردی به مهارتهای اجتماعی و موارد مشابه گواهی بر این تنوع و تعارض است. اما متأسفانه بیشتر کتابهای موجود در بازار دارای یک ایراد بسیار مهم هستند؛ اینکه اغلب چنین کتابهایی که شاید برخی از آنها از پرفروشترین کتابهای منتشرشدهاند، توسط افرادی نوشتهشدهاند که با دانش روانشناسی و علوم ارتباطات آشنایی ندارند. درنتیجه، مطالب موجود در کتابهایشان فقط بر تجارب کاملاً شخصی خود آنها استوار است. بدیهی است که چنین اطلاعاتی به لحاظ علمی فاقد ارزش بوده و کارایی زیادی ندارند، زیرا علم بر تجارب مکرر و قابل اندازهگیری و پژوهش عینی استوار است، نه تجارب فردی و یا حتی مهارتهای اخلاقی و پندآمیز.
اما کتاب حاضر که توسط یک چهره متخصص در حوزه علوم ارتباطات و روانشناسی نوشتهشده است، تا حدود زیادی از ضعف و نقصانی که در بالا ذکر شد، بر حذر مانده است. رابرت بولتون، بنیانگذار موسسه مشاوران «ریج» در ایالاتمتحده است و فنون معرفیشده در کتابش را به هزاران نفر از مردم عادی گرفته تا روانشناسان، مدیران، معلمان، پرستاران، کشیشان، استادان دانشگاه و… آموزش داده است. افزون بر این، مطالب مطرحشده در این کتاب از پشتوانه غنی پژوهشهای روانشناختی و فنون ارتباطی برخوردار است که میتوان گفت سودمندی و اثربخشی آنها بارها به اثبات رسیده است؛ حتی روانشناسان در جلسات مشاوره و رواندرمانی خود، بسیاری از این فنون را به کار میگیرند. بااینوجود، ازآنجاییکه این کتاب برای افرادی نوشتهشده است که از اطلاعات روانشناسی عمیقی برخوردار نیستند، نویسندهاش بهعمد از ذکر مطالب نظری و تحقیقات فنی خودداری کرده است و اجازه نداده خواندن و فهم این کتاب توسط غیرمتخصصان، پیچیده و دشوار بشود.
از سوی دیگر مترجمان این کتاب کوشیدهاند علاوه بر ارائه ترجمهای ساده و نزدیک به زبان عامه مردم، برخی از اصطلاحات فنی روانشناسی را از طریق زیرنویسهای توضیحی برای خوانندگان تشریح کنند تا افرادی که با روانشناسی آشنایی ندارند به درک دقیقتر منظور نویسنده نائل آیند. همچنین، مترجمان کتاب در همین راستا، پرسشنامهای را از منابع دیگر ترجمه کرده و به کتاب اضافه کردهاند تا خواننده بتواند وضعیت خود را در بعضی از حوزههای ارتباطی بررسی نموده و رفتارهای نیازمند تغییر خود را بشناسد. درنتیجه میتوان گفت که ترجمه حاضر بیشتر بهنوعی ترجمه همراه با اقتباس نزدیک است تا یک ترجمه صرف؛ زیرا باوجود تلاش برای رعایت امانتداری، مترجمان خود را کاملاً به متن محدود نکرده و از نوعی ترجمه نسبتاً آزاد تبعیت کردهاند.
اما ذکر این نکته در اینجا اهمیت دارد که رابرت بولتون در پیشگفتاری که بر کتابش نوشته است، تأکید میکند که این کتاب «برای افرادی نوشتهشده که تمایلی قوی به بهبود روابطی دارند که همراه با رویکردهای رابطههای مطرحشده در کتاب تجربه خواهند کرد». ازنظر بولتون صرف خواندن این کتاب فایده بسیار اندکی خواهد داشت، اما کسانی که این مهارتها را با پشتکار و به شکل خلاق در زندگی روزمره خود به کار میبرند، متوجه تحول مهمی در روابطشان خواهند شد.
این کتاب دارای چهار بخش مجزا و یک بخش انتهایی با عنوان «سخن آخر» است؛ در بخش اول مقدمات بحث موردبررسی قرارگرفته است. در بخش دوم مهارتهای گوش کردن مورد تحلیل قرار میگیرد. در بخش سوم مهارتهای ابراز وجود موردبررسی قرارگرفته و در بخش چهارم هم مهارتهای کنترل تعارض و تضاد. سخن آخر این کتاب به توضیح و تفصیل مراحل بهبود ارتباط اختصاصیافته است. این کتاب در ضمن بخشهای چهارگانه، ۱۵ فصل دارد. فصلهای ۱ تا ۱۱ کتاب و نیز بخش سخن آخر توسط حمیدرضا سهرابی و فصلهای ۱۲ تا ۱۵ توسط همکار او، افسانه حیات روشنایی ترجمهشده است.