با این اسرار و ابزار طنزنویس نمیشوید!
اهل فن همگی به فقیر بودن عرصهی ادبیات طنز از حیث منابع آموزشی مکتوب و شفاهی معترفند اما اسرار و ابزار طنزنویسی هم کتابی نیست که بتواند این خلا آموزشی را پر کند.
اهل فن همگی به فقیر بودن عرصهی ادبیات طنز از حیث منابع آموزشی مکتوب و شفاهی معترفند اما اسرار و ابزار طنزنویسی هم کتابی نیست که بتواند این خلا آموزشی را پر کند.
زمانی که صحبت از منابع آموزشی در عرصه طنز میشود، تمام اهالی فن به فقیر بودن این عرصه از حیث منابع آموزشی مکتوب و شفاهی (*) معترفند و بی تعارف در معرفی حتی یک منبع آموزشی جامع و کامل به جوانان علاقمند به طنز عاجزند!
این فقدان منابع آموزشی مکتوب در حوزه طنز تا حدی به ماهیت ذوقی طنز و شوخطبعی و تا حدی دیگر به تنبلی اساتید حوزه طنزنویسی در آموزش شیوهها و شگردهای کار خود به جوانترها برمیگردد.
حال در این وانفسا، وقتی کتابی با عنوان «اسرار و ابزار طنزنویسی» منتشر میشود و در اختیار علاقمندان این حوزه قرار میگیرد با آن میتوان به دو شیوه برخورد کرد:
۱٫ مانند اکثر منتقدینی که تا امروز درباره این کتاب یادداشتی نوشتهاند یا سخنی گفتهاند با مهربانی و ملاطفت و به دیده اغماض به ایرادات آن نگریست و از سر خطاهای ریز و درشت کتابی که داعیه مطرح شدن به عنوان نخستین منبع آموزشی در حوزه طنز فارسی را دارد گذشت!
۲٫ برای یکبار تعارف را کنار گذاشت و اذعان داشت که این کتاب در سروشکل فعلی چیزی به جوانان طنزپرداز اضافه نمیکند و معرفی آن به جوانان علاقمند به طنز فرستادن آنها به آدرس اشتباهی است!
فلذا از آنجا که به شخصه هیچ مصلحتی را از هدر رفتن هزینه مادی و معنوی جوانان علاقمند به حوزه طنز بالاتر نمیدانم آن هم در این وضعیت گرانی ارز و به تبع آن گرانی کاغذ و کتاب! بدون تعارف اسرار و ابزار طنزنویسی را کتابی میدانم به شدت پریشان و آشفته که نهتنها هیچ کمکی به جوانان علاقمند به طنزنویسی نمیکند بلکه ذهن آنها را آشفتهتر میکند!
اسرار و ابزار طنزنویسی از همان نوشتههای روی جلد تکلیفش را با مخاطب مشخص میکند، نویسنده اسامی طنزنویسانی را روی جلد درج کرده که هیچ سنخیتی ولو از لحاظ ترتیبی ندارند! به خصوص اینکه مخاطب با اسم گردآورنده کتاب «محسن سلیمانی» در جوار «وودی آلن» و «آرت بوخوالد» مواجه میشود و به این ترتیب از همان ابتدا چندین سوال مهم در ذهنش شکل میگیرد: اسامی به چه ترتیب و اساسی روی جلد آمده؟!
آیا محسن سلیمانی با آوردن اسمش در کنار این اسامی بزرگ خودش را هم ردیف طنزنویسان بزرگ جهانی میدانسته؟ آیا بهتر نبود که زندهیاد محسن سلیمانی حداقل اسمش را در ردیف طنز نویسان ایرانی نظیر کیومرث صابری و منوچهر احترامی قرار میداد که صدالبته شهیرتر و صاحب سبکتر از او بودهاند؟!
مطالب کتاب نیز پر از همین آشفتگیها و پریشانیهاست. گردآورنده گاهی برای بیان مطلبش، دیالوگی از کمدینی همچون علی صادقی را در جوار نمونهای از آثار ارزشمند عمران صلاحی آورده است! گویی مولف و گردآورندهای که ادعای نوشتن اولین منبع آموزشی حوزه طنز را داشته خود حتی مرزی میان طنز و کمدی قایل نبوده!
از آن بدتر اینکه نویسنده اسرار و ابزار طنزنویسی برای نگارش چنین کتابی از پیدا کردن یک نخ تسبیح برای بیان مطالب مورد نظرش عاجز بوده و مخاطبی که با این کتاب مواجه میشود حتی اگر با پشتکار و رغبت تا انتها به مطالعه آن بپردازد سرآخر نمیفهمد که نویسنده قصد داشته از کجا به کجا برسد و طی این مسیر چگونه میخواسته از او یک طنزنویس بسازد! کتاب پر از مطالب پراکنده درباره طنز و طنزنویسی است که از لابهلای مصاحبههای طنزنویسان خارجی و ایرانی ترجمه و تدوین شده.
این مطالب هر چند به خودی خود میتوانند خواندنی باشند اما در خیلی موارد تنها در حد همین تدوین نظرات طنزنویسان مختلف در حوزه طنزنویسی باقی مانده است و گردآورنده حتی نتوانسته برای رسیدن به هدفی مشخص این مطالب را در کنار همدیگر تنظیم کند!
در صورتی که اگر تمام مطالب کتاب را همچون بخش «شکلهای طنزنویسی» که به معرفی قالبهای طنزنویسی میپردازد مهندسی میکرد، بیشک کتاب مفیدتری را تحویل مخاطب میداد. کتابی که میتوانست حداقل بخشی از نیازهای آموزشی علاقمندان به طنز را برآورده کند. سلیمانی همچنین میتوانست با منبعدهی دقیقتر مخاطب را به منابع اصلی ارجاع دهد اما در شیوه فعلی و با این منبع دهی گنگ که در آخر هر بخش آمده، کمک چندانی به مخاطب علاقمند و پیگیر نمیکند.
و اما آنچه در آخر واجب است اشاره کنم این است که کتابی با این مضمون و با حمایت ناشری همچون سورهمهر میتوانست به قلم طنزنویسان بزرگی همچون عمران صلاحی و ابوالفضل زرویی به منبعی جامع و کامل برای طنزنویسان امروز بدل شود اما در وضعیت فعلی تنها تبدیل به کتابی شده که از ارائه یک تعریف درست برای واژه طنز نیز ناتوان است و به جرات میتوان گفت که با این اسرار و ابزارهایی که محسن سلیمانی معرفی کرده نه کسی علاقمند به طنز میشود نه طنزنویس!
- مقصود از منابع آموزشی شفاهی در حوزه طنز اساتید جامعالشرایطی همچون زندهیادان عمران صلاحی، ابوتراب جلی، ابوالفضل زرویی و کیومرث صابری بودند که همگی آنها به طرز تاسفباری در سالهای اخیر به سرای ابدی کوچ کردهاند و فقدانشان لطمات جبرانناپذیری به ساحت طنز معاصر وارد کرده است.
آموزش-طنزنویسی
با این اسرار و ابزار طنزنویس نمیشوید!