بالاخره روزی این نامه را میخوانی
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
ایران کتاب انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی بزودیجایی در آمریکای لاتین، خاویر زندانی محکوم به حبس ابد به خاطر فعالیتهای سیاسی نامههایی از عشق زندگیاش آیدا دریافت میکند. نامهنگاری بین زندان انفرادی و بیرون از زندان قدغن است اما چه کسی میتواند جلوی نوشتن دو عاشق را بگیرد. از آ به خ مجموعهای از همین نامههاست که جان برجر نویسنده و منتقد هنری بریتانیایی منتشر کرده است. اینکه این مجموعه نامه چطور به دست جان برجر میرسد و عاقبت آیدا و خاویر چه میشود جزو سوالاتی است که نویسنده ترجیح میدهد بیپاسخ بگذارد.
از آ به خ
نویسنده: جان برجر
مترجم: ندا احمدی
ناشر: حرفه نویسنده
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۲۰۸
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۴۴۵۰۷۶
جایی در آمریکای لاتین، خاویر زندانی محکوم به حبس ابد به خاطر فعالیتهای سیاسی نامههایی از عشق زندگیاش آیدا دریافت میکند. نامهنگاری بین زندان انفرادی و بیرون از زندان قدغن است اما چه کسی میتواند جلوی نوشتن دو عاشق را بگیرد. از آ به خ مجموعهای از همین نامههاست که جان برجر نویسنده و منتقد هنری بریتانیایی منتشر کرده است. اینکه این مجموعه نامه چطور به دست جان برجر میرسد و عاقبت آیدا و خاویر چه میشود جزو سوالاتی است که نویسنده ترجیح میدهد بیپاسخ بگذارد.
از آ به خ
نویسنده: جان برجر
مترجم: ندا احمدی
ناشر: حرفه نویسنده
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۲۰۸
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۴۴۵۰۷۶
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
ایران کتاب انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی بزودیاز آ به خ
خواندن نامهها به اندازه نوشتنشان و حتی شاید بیشتر از آن، لذتبخش است. خواندن نامههای آدمها به یکدیگر، به عنوان یک شخص ثالث، نزدیک شدن به درونیترین وجوه افراد است بدون دیده شدن و اطلاع آنها. گویی شما در میان ارتباط افراد با یکدیگر نشستهاید و تماشا میکنید بدون آن که دیده شوید. یک نظارهگری صرف و جذاب از خصوصیترین لحظات افراد.
بزرگترین نویسندگان هم در نامههای شخصیشان ابعادی از خودشان را بروز میدهند که در کتابها، مقالات و نوشتههایشان قابل رویت نیست. نامهها حاوی شخصیترین و بیواسطهترین کلمات انسانها با نزدیکان و عزیزانشان هستند.
کتاب از آ به خ مجموعه نامههای خاویر و معشوقش آیدا است که توسط جان برجر جمعآوری شده است. جان برجر نویسنده و منتقد هنری مشهور بریتانیایی است که کارهای او به علت خط فکری رادیکال و منتقدانهاش زبانزد جهانیان شده است. طبق یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۵ که در روزنامه گاردین انتشار یافت، کتاب درباره نگریستنِ جان برجر به عنوان یکی از ۲۰ کتاب دانشگاهی که جهان را تغییر دادهاند، انتخاب شد.
در این کتاب در واقع خاویر در یکی از زندانهای قدیمی شهر سوس محبوس بوده و به علت اتهام ریاست یک شبکه تروریستی به دوبار زندان ابد محکوم شده است. نگهبانها دسته نامهها را در قفسههایی که خاویر با پاکت سیگار در گوشه انتهایی سلولش ساخته بود، پیدا میکنند. اینکه این مجموعه نامه چطور به دست جان برجر میرسد و عاقبت آیدا و خاویر چه میشود جزو سوالاتی است که نویسنده ترجیح میدهد بیپاسخ بگذارد.
ترتیب نامهها از نظر تاریخی به شکل منظم و سیستماتیک نیست و نویسنده شکل ظاهری بستهبندی و جاسازی نامهها را دقیق توصیف کرده است. برای مثال روی اولین بسته نامهها یک پارچه قرار دارد که با جوهر پخش شده و ناواضح این کلمات بر رویش نوشته شده است:
«جهان شبیه یک مغز است نه یک ماشین. زندگی حکایتی است در حال گفته شدن. اصل واقعیت داستان است. این چیزی است که به عنوان یک مکانیک یاد گرفتهام.»
این دست خط و کلمات خاویر است. خاویر یک مکانیک مبارز است که به خاطر فعالیتهای سیاسیاش دستگیر میشود. آیدا معشوق او نیز یک داروساز حرفهای است که مشغول فعالیتهای سیاسی است که در نامهها با زبان رمز به این فعالیتها اشاره میکند. تمام نامهها روایت عشق عمیق و بیحد و مرز آیدا و خاویر به یکدیگر است. هر دو در راه آرمانهایشان گام برمیدارند و هیچ ابایی از از دست دادن جان، مال و حتی عشقشان در این مسیر ندارند.
آیدا در نامهها باز روزمرگیها، اتفاقهایی که در محلشان میافتد و افکار و ترسهایش میگوید. شروع هر نامه آیدا برای خاویر با لقبی عاشقانه است که به زبانهای مختلف مینویسد. مثلا: «می گواپو، مرد جذاب من» یا «حبیبی، محبوبم.» آیدا از ناامیدیهایش میگوید، از تنهایی و درد ظلمت و بیعدالتی. در پروسه نامهها، خواننده با داستان آشنایی آنها، خاطراتشان و شجاعتشان در زندگی روبهرو میشود. آیدا یکی از نامهها را اینطور شروع میکند:
«هر دویمان خوب میدانیم که رد و بدل کردن نامه به کسی که انفرادی است ممنوع است اما هیچ چیز نمیتواند جلوی نوشتن من را بگیرد. بالاخره روزی این نامهها را میخوانی. میخواهم وقتی دوباره به آن حفره دومتری، جایی که محبوسمان میکنند که تا به خیال خودشان تحقیرمان کنند، برمیگردانندت قصهای که مینویسم را برای خودت بازگو کنی.»
آنها علیه ظلم و نظم موجود میجنگند و میخواهند آزادی و آیندهشان را بسازند. آیدا در نامههایش از تیراندازیهای ظالمانه حکومت در خیابانها به مردم معترض میگوید و از رنج مرگ تحمیلی عزیزانشان. کلمات او و خاویر در دوری و فاصله اجباریشان، به قدمت تاریخ ظلم و بربریت است و برای هر انسانی که کمی و فقط کمی به جهان اطرافش دقت کند، آشنا و نزدیک است.
آیدا در یکی از نامههایی فرستاده نشدهاش برای خاویر مینویسد:
«تنها حرف مهمی که چهارشنبه زده شد از دهان لوله تفنگی درآمد که به طرف کسی که روی زانویش افتاده بود گرفته شد.
بهتر است به جای قبول زمانه آن را انتخاب کنیم.
ما همدیگر را میشناختیم. ما از زمان دایناسورها همدیگر را میشناختیم.»
آیدا و خاویر میدانند که از زندگی چه میخواهند و کلماتشان عصیانی است برعلیه وضعیت خفقانآوری سیاسی و اجتماعی زندگیشان.