امپراتور خوب، یعنی امپراتور کارآمد
پیرنگ اصلی کتاب «چین باستان» ترسیم نحوهی تکوین نظام سیاسی و سیر تطور مفهوم حکمرانی در چین است. آنچه بر اهمیت کتاب میافزاید این نکته است که میتوان ریشهی بسیاری از ویژگیهای سیاسی و اجتماعی امروز چین را در چین باستان پیدا کرد، نکتهای که غفلت از آن ممکن است با نسبت دادن این ویژگیها به نظام حاکمهی امروز چین و احیاناً مارکسیسم-لنینیسم چینی، منجر به تحلیلهای غلطی شود که در راه شناخت چین مانع ایجاد کنند.
چین باستان
نویسنده: النور ج هال
مترجم: مهدی حقیقتخواه
ناشر: ققنوس
نوبت چاپ: ۹
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۱۶۰
پیرنگ اصلی کتاب «چین باستان» ترسیم نحوهی تکوین نظام سیاسی و سیر تطور مفهوم حکمرانی در چین است. آنچه بر اهمیت کتاب میافزاید این نکته است که میتوان ریشهی بسیاری از ویژگیهای سیاسی و اجتماعی امروز چین را در چین باستان پیدا کرد، نکتهای که غفلت از آن ممکن است با نسبت دادن این ویژگیها به نظام حاکمهی امروز چین و احیاناً مارکسیسم-لنینیسم چینی، منجر به تحلیلهای غلطی شود که در راه شناخت چین مانع ایجاد کنند.
چین باستان
نویسنده: النور ج هال
مترجم: مهدی حقیقتخواه
ناشر: ققنوس
نوبت چاپ: ۹
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۱۶۰
در سال 1912 که حکومت چین رسماً جمهوری شد، آخرین امپراتور چین پسرکی شش ساله بود. با این حال مابین جمهوری جدید و دربار، توافقنامهی حسن سلوک بسته شد. مطابق با این توافق کودک همچنان امپراتور میماند و سالانه مبلغ قابل توجهی برای پوشش هزینههای سرسامآور دربارِ عریض و طویلش در شهر ممنوع دریافت میکرد. در مقابل حق نداشت شهر ممنوع را ترک کند و در امور حکومتی دخالت کند.
واقعیت این است که در سالهای پرتلاطم اوایل قرن بیستم که جغرافیای سیاسی جهان درگیر تغییرات شدید بود، امپراتور و حتی دربارش کارهای نبودند و تأثیری در روند حوادث پرشماری که در چین اتفاق میافتاد، نداشتند.
حتی از بسیاری از آنها باخبر هم نمیشدند. اما جمهوری جدید علیرغم حمایت طیف گستردهای از نیروهای سیاسی و نخبگان چینی اعتماد به نفس لازم برای اعلام رسمی و همگانی الغای نظام امپراتوری را نداشت. از دید آنها نظام امپراتوری آن چنان در طول تاریخ با زندگی مردم چین آمیخته شده بود که الغای آن ممکن بود به فروپاشی اجتماعی در چین بیانجامد.
واقعیت این است که ترس جمهوریخواهان، ترس بی جایی نبود. چین بیش از 2000 سال پیش از میلاد مسیح توسط امپراتوریها اداره میشد و گرچه سلسلههای مختلفی در طول تاریخ بر آن حکم رانده بودند اما امپراتور به مفهوم عامی تبدیل شده بود که در زمانهای مختلف مصادیق مختلفی پیدا میکرد. تصور وجود چین بدون امپراتور در نزد عوام الناس همان قدر بعید به نظر میرسید که تصور وجود خانواده بدون پدر.
در کتاب چین باستان از مجموعه تاریخ جهان انتشارات Lucent سعی شده خواننده با دودمانهای مختلف امپراتوری در چین آشنا شود. (برای آشنایی بیشتر با مجموعهی تاریخ جهان Lucent میتوانید به مقالهی روایتی کلاسیک از انقلاب فرهنگی مراجعه کنید.)
کتاب از اولین دودمان حاکم بر چین، شیا آغاز میکند و تا قرن هفتم میلادی به ترتیب سلسلههای مختلف را مورد بررسی قرار میدهد و با اینکه اطلاعی از دودمانهای سلطنتی متأخرتر -از جمله سلسلهی چینگ که از نیمه قرن هفدهم تا اوایل قرن بیستم بر چین حکومت کرد و مهمترین تقابلات نظام سنتی چین با مدرنیته در دوران حکمرانی آنها صورت گرفت- به خواننده نمیدهد، اطلاعات مفیدی از نظامات و تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه چین را در قالب روایتی منسجم در اختیار خواننده قرار میدهد.
آنچه بر اهمیت کتاب چین باستان میافزاید این نکته است که میتوان ریشهی بسیاری از ویژگیهای سیاسی و اجتماعی امروز چین را در چین باستان پیدا کرد، نکتهای که غفلت از آن ممکن است با نسبت دادن این ویژگیها به نظام حاکمهی امروز چین و احیاناً مارکسیسم-لنینیسم چینی، منجر به تحلیلهای غلط و احتمالاً شاذی شود که نه تنها یاریگر شناخت چین امروز نباشند، بلکه در این راه حکم مانع پیدا کنند.
پیرنگ اصلی کتاب چین باستان ترسیم نحوهی تکوین نظام سیاسی و سیر تطور مفهوم حکمرانی در چین است. در نظام مذهبیِ چینیها، نیاکان از جایگاه ویژهای برخوردارند. .
باور عمومی این است که نیاکان پس از مرگ در جهانی روحانی زندگی میکنند و از آن مهمتر قابلیت تأثیر بر زندگی زندگان را دارند. از این رو است که زندگان سعی دارند موجبات خشنودی مردگان را فراهم آورند، برایشان قربانی میکنند، احترامشان را دارند و حتی سعی میکنند از طریق پیشگویی، خواستههایشان را استنباط کنند، مبادا خشمگینشان کنند که در آن صورت ممکن است هزینههای جبرانناپذیری بابت انتقام ساکنان آسمان بپردازند!
«اگر آنها از رعایت این ملاکها سر باز میزدند، از بالا و از طریق پیشگوییها و بلایای طبیعی به آنها هشدار داده میشد. اگر این هشدارها نادیده گرفته میشد، پادشاهی از آنها گرفته و به کسانی سپرده میشد که شایستگی آن را داشتند.» (ص.53)
از این رو پایهی مشروعیت نظام حکمرانی امپراتوری در چین مشابه سایر نظامات حکومتی پیشامدرن در آسمان است. امپراتور برگزیدهی دی، خدای متعال در آسمان بود و
«از آنجا که نیاکان شاه در میان مردگان بهترین کسانی بودند که قادر به ارتباطگیری با «دی» بودند و از آنجا که خود شاه در میان زندگان بهترین کسی بود که قادر به ارتباطگیری با نیاکانش بود، برای فرمانروایی مناسب بود.» (ص.36)
و بدین صورت مشروعیت حکومت امپراتور و جانشینانش توجیه میشد. اما
«برای دوام پادشاهی، شایستگی اخلاقی پادشاهان و خاندان حکومتی آنها نیز لازم بود.» (ص.53)
آن طور که هال نویسندهی کتاب چین باستان توضیح میدهد اضافه کردن شرط شایستگی اخلاقی ابتکاری بود که کاهنان خاندان جو برای توجیه شورش پادشاهان جو علیه سلسلهی امپراتوری قبلی، شانگ در 1050 قبل از میلاد مسیح به کار بستند.
«پادشاهان جو نخستین استادان تبلیغات سیاسی در چین بودند… آنها به یقین به تبلیغ آیین ابتکاری و مجابکننده برای واداشتن شانگ شکستخورده به فرمانبرداری از خود متوسل شدند.» (ص.52)
طبیعی است که عنوان کلی شایستگی اخلاقی راه را بر تفاسیر متعدد در طول تاریخ گشوده است و طیف گستردهای از تفاسیر اخلاقی شخصی همچون انصاف در رفتار امپراتور تا تفاسیر اجتماعیای چون حکمرانی به عدالت را در برگرفته است.
یکی از مفاهیمی که ردپای آن را میتوان به وضوح در تاریخ سیاسی و اجتماعی چین حتی تا زمان شیا اولین دودمان سلطنتی هم دنبال کرد، کارآمدی است.
معروف است که در میانهی قرن بیست و سوم پیش از میلاد در زمان امپراتور یائو سیل و طوفانهای شدیدی میآمد و گسترهی خسارات تا حدی بود که خطر فروپاشی امپراتوری را پیش آورد. امپراتور پیگیرانه در جستجوی فرد لایقی بود که راهی برای مهار سیل بیابد. در نهایت شوین نامی را یافت و پس از آزمودنش متقاعد شد که میتواند مشکل را حل کند، پس «از او خواست که در امپراتوری با او شریک شود.» (ص.16)
فارغ از واقعی یا افسانهای بودن حکایت شراکت امپراتور با فردی کاردان در حکومت، تداوم آن در افواه عمومی تا امروز نشانگر اهمیت مفهوم کارآمدی در فرهنگ سیاسی چین است. اینکه آنچه ضامن بقای ملک است کارآمدی است و حاکم شایسته کسی است که افراد کاردان را به خدمت بگیرد حتی اگر لازم باشد که حکومت را با آنها شریک شود.
اهمیت کارآمدی در ذهنیت چینی در فلسفه کنفوسیوس هم مشهود است آنجا که «…از مردمان نیکسرشت میخواست وارد کارهای حکومتی شوند تا آن را بهتر سازند…» (ص.77) و یا در نظام استخدامی شایستهسالاری که امپراتور وو دی از خاندان هان در سال 124 پیش از میلاد ایجاد کرد که در این نظام پستهای دولتی از طریق امتحانات سراسری واگذار میشد.
بدین سان به نظر میرسد کارآمدی پایهی زمینی (این جهانی) اندیشهی سیاسی چینی را از طریق ارجگذاری و تقویت روحیه عملگرایی در طول تاریخ فراهم آورده است و اگرچه هرگونه تبیین تک عاملی در حوزههای سیاسی و اجتماعی خطاست اما توجه به این نکته لازم به نظر میرسد که غفلت از مفهوم کارآمدی و پیشینهی تاریخی آن در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی چینِ امروز نقصان بزرگی به حساب میآید که میتواند به نتیجهگیریهای اشتباه منجر شود.