سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

روایتی بدون کهتر و مهتر از نجوای سنت تا غوغای پاپ

روایتی بدون کهتر و مهتر از نجوای سنت تا غوغای پاپ

 

کتاب حاضر مرجعی است قابل اعتماد در حوزه‌ی تاریخ موسیقی ایران که قادر است یک شمای کلی از موسیقی ایرانی در قرن گذشته پیش روی مخاطب بگذارد. از خلال این اثر شناختن سبک‌ها و مهم‌ترین جریانات تاریخ موسیقی ایران از زمان عارف قزوینی و علی‌اکبر فراهانی تا امروز به خوبی ممکن شده هرچند که در میان بررسی‌ها جای برخی از نام‌ها خالیست.

کتاب حاضر مرجعی است قابل اعتماد در حوزه‌ی تاریخ موسیقی ایران که قادر است یک شمای کلی از موسیقی ایرانی در قرن گذشته پیش روی مخاطب بگذارد. از خلال این اثر شناختن سبک‌ها و مهم‌ترین جریانات تاریخ موسیقی ایران از زمان عارف قزوینی و علی‌اکبر فراهانی تا امروز به خوبی ممکن شده هرچند که در میان بررسی‌ها جای برخی از نام‌ها خالیست.

 

 

روایتی بدون کهتر و مهتر از نجوای سنت تا غوغای پاپ

 

بسیاری از علاقمندان به موسیقی، حتی آنها که تنها به عنوان مخاطب موسیقی را حرفه‌ای دنبال می‎کنند، در پی مرجعی هستند که با ضریب خطای معقولی قابل اعتماد باشد و یک شمای کلی از موسیقی ایرانی در قرن گذشته پیش روی آنها بگذارد.

کتابی که بدون ورود به جزئیات (مثل بحث‌های فنی در مورد گوشه‌ها و دستگاه‌ها)، حرفه‌ای و دقیق نگاشته شده باشد. شکی نیست که جزئیات مهم هستند اما ورود به جزئیات بحث را به سمت گرایش‌های تخصصی می‌برد و بسیاری هستند که از یک دامنه‌ی به‌خصوص (مثلاً ردیف یا موسیقی پاپ) شناخت کافی و فنی دارند ولی دوست دارند سبک‌ها و از آن مهم‌تر جریانات دیگر را هم حداقل  از منظر تاریخی بشناسند. کتاب «از نجوای سنت تا غوغای پاپ» اثر محمود خوشنام روزنامه‌نگار و پژوهشگر نام آشنا و منزوی، پاسخی است به چنین نیازی.

مضاف بر اینکه کتاب سعی کرده تا به هنرمندان سبک‌های مختلف، چندان که در ایران متداول است، ارزش‌گذارانه نگاه نکند و هر نامی را در بستر خودش بررسی کند. این شاید مهم‌ترین ویژگی کتاب است.

 

خوشنام کتاب را به «نه» فصل تقسیم کرده است. هر فصل با مقدمه‌ای تحلیلی آغاز می‌شود و بعد با مدخل‌های آهنگسازان یا موضوعات مهم آن جریان پیش می‌رود.

در انتهای هر فصل هم تکمله‌هایی در قالب مصاحبه یا مقاله گنجانده شده است. مثلاً در بخش موسیقیِ فیلم یادداشت بسیار جالب توجهی از ابراهیم گلستان منتشر شده. این یادداشت در واقع نامه‌ی معترضانه‌ی گلستان است به خوشنام که نویسنده در کنار مرور تاریخی‌اش از مسئله‌ی موسیقی فیلم در ایران، آن را هم گنجانده تا مخاطب با تجمیع این بحث‌ها خودش به درکی کلی از روند تاریخی موسیقی فیلم در ایران برسد.

از امتیارات مهم کتاب گفتگوهای دست اولی است که خود خوشنام در طی دوران پربار کاری‌اش انجام داده است. و گه گاه در کتاب به آنها ارجاع داده می‌شود، چه در مدخل‌ها و چه در ضمیمه‌های پایان فصل‌ها. مثل گفتگو با «سوسن» در پایان فصل «موسیقی عامیانه‌ی شهری» که در آخرین سال‌های حیات این خواننده‌ی محبوب انجام گرفته و به خوبی مواجهه‌ی این هنرمند با موضوعات اجتماعی را نشان می‌دهد یا گفتگو با اسفندیار منفرزاده در پایان فصل «موسیقی پاپ در ایران» و…

 

نکته‌ی دیگر، سبک مدخل‌هایی است که به هنرمندان اختصاص داده شده که وجهه‌ای «غیر زندگی‌نامه‌ای» دارند. یعنی شما شاید ۶ صفحه درباره‌ی یک آهنگساز بخوانید اما جمله‎ای درباره‌ی محل زندگی یا دلیل مرگ او نخوانید. به بیان دیگر  در این کتاب ۶۳۰ صفحه‌ای حضور هنرمندان به بهانه‌ی هنرشان است و درحالی‌که کتاب، در بسیاری موارد سعی می‌کند چهره‌ی روشن و دقیقی از هنرمند پیش روی مخاطب بگذارد، حول محور آثار هنری‌شان می‌گردد.

گاهی اوقات حتی بررسی زندگی و هنر هنرمند بهانه‌ی مروری می‌شود بر سرنوشتِ ساز تخصصی او. که این هم به زعم نگارنده از امتیازات کتاب است.

 

از نجوای سنت تا غوغای پاپ

در این اثر بحث بدعت و سنت‌گرایی در بستر موسیقی ردیف‌-دستگاهی موضوع مهمی است و چندین بار به بهانه‌های مختلف به آن پرداخته می‌شود.

 

در این موضوع محمود خوشنام موضع‌گیری می‌کند و بیشتر جانب‌دار جریان نوآور است اما واقعیت امر این است که از همان زمان علینقی وزیری و امثالهم تا امروز کلمه «نوآوری»، در جدالِ میان دو جریانِ موجود، بستر معنایی روشنی پیدا نکرده، بنابراین چندان شدنی نیست که مثلاً حسین علیزاده را نوآور بدانیم و داریوش طلایی را سنت‌گرا.

 

 

 

موضوع مهم‌تر این‌که با جدیت نمی‌توان یکی از طرفین این بحث را محق دانست. به‌طور مثال بسیاری از شاگردان ممتاز وزیری مثل صبا و خالقی رویکردشان به موسیقی سنت‌گرایانه‌تر از استاد معظم‌شان است. بنابراین شاید بتوان گفت که در منزلت این کتاب نبود که درباره‌ی چنین بحث پیچیده‌ای تا این اندازه قطعی و آسوده موضع‌گیری کند.

این کتاب به مدد بیش از ۵ دهه کوشش‌های پژوهشگرانه‌ی محمود خوشنام نوشته شده و بر مستندات قابل اعتمادی هم تکیه دارد اما خوشنام به‌رغم تسلط، آشنایی و حتی زندگی در آن مقاطع تاریخی، به برخی موضوعات آن‌گونه که انتظار می‌رود نپرداخته است. به عنوان مثال در بحث موسیقی کوچه بازاری (که خوشنام از آن‌ها با عنوان ترانه‌های دورگه یاد می‌کند) جا داشت توضیحات و بحث‌های مفصل‌تری گنجانده شود.

 

درست که قاسم جبلی (به عنوان چهره‌ی شاخص و بنیانگذار این جریان) به خوبی معرفی می‌شود اما این جریان آن‌قدر ابعاد اجتماعی گسترده‌ای داشت(حتی هنوز هم دارد) که مجال بیشتری را در این کتاب داشته باشد. از جمله بحث مقاومت تلویزیون و دیگر دستگاه‌های حکومتی در مقابل رشد این موسیقی، بحث جغرافیا و مکان‌های شهری در بستر ترانه‌های این جریان و…که در کتاب چندان به آن‌ها پرداخته نمی‌شود.

جالب این‌که در دل این بحث به مسئله‌ی مهم «کاباره» اشاره شده ولی به اهمیت تفکیک قائل‌شدن میان«کاباره»، «کافه» و«کلوپ» در جریان اتفاقات مردمی موسیقی دهه‌ی ۴۰ و ۵۰  اشاره نشده است. همچنین به‌رغم پرداخت به فعالیت‌های سینمایی هرمز فرهت، نکته‌ی مهمی در مورد این آهنگساز مغفول مانده که آن آغاز همکاری او با فرخ غفاری (پسرخاله‌اش) است که در سال ۱۳۳۷ با فیلم «جنوب شهر» اتفاق می‌افتد.

در تیتراژ فیلم ادعا نشده که فرهت موسیقی را ساخته اما همکاری او در این اثر یکی از اولین برخوردهای موسیقی ایرانی(تمبک، کمانچه و تار) با مدیوم سینماست و کاملاً در جایگاه موسیقی متن این فیلم قرار دارد. به بیانی تک‌نوازی‌های حسین تهرانی با تمبک در تعقیب و گریز انتهایی فیلم دیگر ارتباط چندانی به ردیف و ریتم‌گرفتن ندارد و انگار برای این تصاویر است که اجرا شده. بهتر بود به این همکاری موفق در مدخل هرمز فرهت اشاره می‌شد.

 

کتاب «از نجوای سنت تا غوغای پاپ» کاستی‌های قابل توجهی دارد مثل غیاب نام‌های بسیار مهمّی از جمله داریوش طلایی، مجید کیانی، علی اکبر شکارچی، ابراهیم منصفی (که تحول بسیار بزرگی در موسیقی مردمی جنوب ایران ایجاد کرد تا جایی که دامنه‌ی تأثیرش تا جریان اصلی موسیقی جریان اصلی هم رسیده)، جواد یساری و… اما با این همه کتابی است در خور که یک شمای کلی نسبتاً دقیق از موسیقی قرن اخیر ایران را پیش روی مخاطب می‌گذارد و بحث‌های مهم و کلیدی موسیقی ایران در ۱۵۰ سال اخیر از زمان عارف قزوینی و علی‌اکبر فراهانی گرفته تا امروز را به خوبی مطرح می‌کند.

مضاف بر اینکه شاید اولین کتاب این‌گونه‌ای است که اطلاعات جامعی درباره‌ی چهره‌های شاخص موسیقی پاپ دهه‌ی ۱۳۵۰ شمسی پیش روی مخاطب گذاشته و بالاخره متن‌هایی قابل اعتنا درباره‌ی حمیرا، هایده، داریوش اقبالی، ابی و… را در یک کتاب مدعی و منسجم منتشر کرده است.

 

 

 

  این مقاله را ۴۷ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *