از قهوهای به سبز
شاید شخصیت اصلی داستان خود بهار است، در نام کتاب مشخص شده بهار قرار است فرا برسد. جان دادن به این فصل به عنوان یک شخصیت مهم از نقاط قوت اثر است، بهار تاثیرات زیادی در زندگی پسرک و حیوانات و در کلِ زندگی جانداران ایفا میکند و همین کافی است تا داستانهای گوناگونی در مورد آن نوشته شود.
و آنگاه بهار از راه میرسد
نویسنده: جولی فاگلیانو / تصویرگر: اِرین ای اِستد
مترجم: سمیرا ابراهیمی
رده بندی سنی کتاب: 4+
ناشر: پیک ادبیات
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۳۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۸۵۷۲۱۳
شاید شخصیت اصلی داستان خود بهار است، در نام کتاب مشخص شده بهار قرار است فرا برسد. جان دادن به این فصل به عنوان یک شخصیت مهم از نقاط قوت اثر است، بهار تاثیرات زیادی در زندگی پسرک و حیوانات و در کلِ زندگی جانداران ایفا میکند و همین کافی است تا داستانهای گوناگونی در مورد آن نوشته شود.
و آنگاه بهار از راه میرسد
نویسنده: جولی فاگلیانو / تصویرگر: اِرین ای اِستد
مترجم: سمیرا ابراهیمی
رده بندی سنی کتاب: 4+
ناشر: پیک ادبیات
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۳۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۸۵۷۲۱۳
نوشتن در مورد کتابهایی که تصاویر آن نقش پررنگی در روایت برعهده دارد کمی سخت است. چطور میتوان درمورد تصویرگریها که اتفاقات و حس و واکنش شخصیتها را نشان میدهند حق مطلب را ادا کرد؟ کتابهای تصویری کودکان با کتابهای دیگر برای این گروه سنی تفاوت دارد به همین خاطر نوشتن در مورد و آنگاه بهار از راه میرسد هم تا حدی دشوار است.
داستان از جایی شروع میشود که همه جا و همه چیز قهوهای است. بعد پسرک به همراه سگ و گاریاش دانهها را در زمین میکارد. باران میبارد. آنها منتظر میمانند تا نتیجهی دانهها سر از خاک بیرون بیاورد. این داستان مدت زمانی که طول میکشد بهار بیاید و تغییرات طبیعت را نشان میدهد. مخاطبان در متن داستان از پسرک چیزی نمیخوانند و او را در تصاویر دنبال میکنند.
البته میتوان گفت شخصیت اصلی این کتاب پسرک نیست، بلکه شخصیت اصلی خود مخاطب است چون داستان خطاب به شخصیت مخاطب دوم شخص مفرد نوشته شده: و رنگ قهوهای، که هنوز قهوهای است. زمزمهی سبزی به لب دارد که فقط میتوانی آنرا بشنوی و چشمانت را ببندی.
از طرفی چشمان پسرک از زیر عینک مشخص نیست، او میتواند هر کدام از کودکانی که این اثر را میخوانند باشد و حتی نام و یا محل زندگیاش مشخص نیست.
این تعبیر را هم میتوان داشت که شاید شخصیت اصلی داستان خود بهار است، در نام کتاب مشخص شده بهار قرار است فرا برسد. جان دادن به این فصل به عنوان یک شخصیت مهم از نقاط قوت اثر است، بهار تاثیرات زیادی در زندگی پسرک و حیوانات و در کلِ زندگی جانداران ایفا میکند و همین کافی است تا داستانهای گوناگونی در مورد آن نوشته شود.
در پشت جلد کتاب یادداشتی از سرا ویلسون در آمازون نوشته شده که به خوبی داستان را معرفی کرده است: «و آنگاه بهار از راه میرسد داستانی دربارهی امیدواری و انتظار است؛ انتظاری که کاشتن اولین دانههای بهار در خاک تیرهی زمستان با خود به همراه دارد. چشمانتظاری، سنجش، شکیبایی و نگرانی برای بیرون آمدن نخستین جوانههای سبز از دل خاک و تصور کردن تمام اتفاقاتی که ممکن است برای دانهها افتاده باشد. پیش از آنکه سرانجام، بهاری نامنتظره و بسیار زیبا فرا رسد و سبزِ شادیبخش را بر چهرهی تیرهی خاک بنشاند.»
همانطور که در این یادداشت خواندیم امید و انتظار به شکل غیر مستقیم در دل داستان گنجانده شده است. پسرک و حیوانات داستان و مخاطب میدانند دنیای اطرافشان تغییر خواهد کرد و برای این لحظه خودشان را برای یک واقعهی لذتبخش آماده میکنند. ایجاد علاقه به محیط زیست و حمایت و حفاظت از آن از مفاهیمی است که در این اثر میتوان دید، پسرک خود دانههای گیاهان را کاشته و دلش میخواهد بدون آنکه کسی به آنها آسیب بزند حاصل زحماتش را ببیند.
نام داستان ساده است و کل داستان را به کوتاهترین شکل روایت میکند. وجود «و» در ابتدای نام انگار از انتظار کشیدن در زمان قبل حکایت میکند و حالا نوبت به رخ دادن جملهی اصلی رسیده است. نویسنده از کمترین جملات و عبارات استفاده کرده تا کودکان وقتشان را صرف اتفاقات اضافی نکنند و توجهشان به آماده شدن برای بهار جلب شود.
این کتاب برندهی دیپلم افتخار بوستون گلوب هورن شده است. همچنین در سال 2012 یکی از بهترین کتابهای کودک به انتخاب مجلهی واشنگتن پست و یکی از بهترین کتابهای کودک به انتخاب مجلهی کرکاس ری ویو شده است. تصویرگر نیز برندهی مدال کالدکات شده است.
و آنگاه بهار از راه میرسد برای کودکان 4 سال به بالا مناسب است و خواندن آن به لطف تصویرگریهای امیدبخش و ماجرای ساده و باورپذیر اوقات سرگرمکنندهای را خلق میکند.
در اولین صفحهی کتاب میخوانیم که نویسنده و تصویرگر کتاب را برای ترجمه و انتشار اهدا کردهاند و یادداشتی هم برای بچههای ایران فرستادهاند. در شرایطی که در کشور ما عموماً کپیرایت رعایت نمیشود و یا اگر قرار باشد رعایت شود ناشرها با دشواریهای زیادی روبرو میشوند، این اتفاقی مثبت است.
از قهوهای به سبز