آیا میتوان مانع تاثیر پول بر اخلاقیات شد؟
آنچه با پول نمیتوان خرید
نویسنده: مایکل سندل
مترجم: حسن افشار
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱۷
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۲۰۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۲۳۰-۰
آیا میتوان مانع تاثیر پول بر اخلاقیات شد؟
نقدی بر کتاب “آنچه با پول نمیتوان خرید، مرزهای اخلاقی بازار” اثر مایکل سندل
تاثیر مادیات بر اخلاقیات همیشه یکی از مباحث چالشبرانگیز بوده و متفکران بسیاری در طول تاریخ با دیدگاههای متفاوت اقتصادی، جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفی، سیاسی و سایر علوم، به این بحث پرداختهاند.
مایکل سندل، فیلسوف سیاسی اهل آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد، در کتاب “آنچه با پول نمیتوان خرید، مرزهای اخلاقی بازار” پیامدهای اخلاقی تجاریسازی جنبههای مختلف زندگی را شرح میدهد. این کتاب حوزههایی را بررسی میکند که ارزشهای بازار ممکن است با ارزشهای اخلاقی و اجتماعی مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و وظایف مدنی در تضاد باشند و با ذکر مثالهای متعدد، خوانندگان را به چالش می کشد تا درباره نقش پول در زندگی خود و پیامدهای اخلاقی اجازه دادن به نیروهای بازار برای تاثیرگذاری بر ارزش های اجتماعی فکر کنند.
از نظر سندل، تفکر بازاری و دستاندازی بازار به جنبههایی از زندگی که از قدیم هنجارهای غیربازاری بر آنها حاکم بودهاند، یکی از مهمترین تحولات زمان ماست. محیطهای غیرتجاری مانند مدارس، بیمارستانها، زندانها و حتی مراکز نظامی که در روزگار ما تحت نفوذ تفکر بازاری قرار گرفتهاند.
در کتاب از خوانندگان دو سوال اساسی پرسیده میشود. “آیا چیزهایی وجود دارند که نشود آنها را با پول خرید؟” به عنوان پرسش اساسی اول مطرح میشود. پاسخ به این پرسش واضح است، بلی. چیزهایی مثل “رفاقت”، “عشق”، “جایزه نوبل” و “جوایز هنری” مثالهایی از آنها هستند. در اینجاست که پرسش اساسی دوم مطرح میشود: “آیا چیزهایی وجود دارند که بشود آنها را با پول خرید، ولی نباید خرید؟” این پرسش اصلی کتاب است. پرسشی پرچالش که مباحث متعدد اخلاقی را به دنبال دارد.
سندل موارد زیادی از این چیزهای قابل خرید را با مثالهای واضح بیان میکند. مثالهایی که عملا در حال انجام در دوران ما هستند. این مثالها از موارد کماهمیتتر مانند خرید نوبت صف شهربازی، نوبت کنسرت و نوبت حضور در کنگره ایالات متحده تا موارد مهمتر مانند خرید نوبت پزشک، خرید مجوز شکار کرگدن، خرید جریمه سرعت غیر مجاز، خرید خدمات جنسی و خرید خون را در بر میگیرد. و البته مثالهایی بسیار مهمتر مانند خرید کودک و خرید اعضای بدن.
کتاب، بحث در مورد این چالشهای اخلاقی را به روش سقراطی به پیش برده و دو دیدگاه متفاوت را عرضه میکند. دیدگاه مخالف بازاری کردن موضوعات اخلاقی با دو استدلال “نابرابری” و “فساد”. و دیدگاه موافق بازاری کردن با دو استدلال “احترام به آزادی فردی” و “افزایش بهرهوری اجتماعی”.
اما این تقابل در کتاب بسیار کمرنگ است و مایکل سندل به سرعت به طرفداری از استدلال نابرابری و فساد پرداخته و موافقان بازار را نقد میکند. و این یکی از نقدهای اصلی به کتاب است. چرا که با یک نگاه علمی، اصولا بهتر بود هر دو دیدگاه کاملا تشریح شده و سپس در له یا علیه آنها سخن گفت. اما گویی مایکل سندل در انتقاد از دیدگاه مخالف، عجله به خرج داده است.
انتقاد دیگری که به این کتاب وارد است، عدم ارائه جایگزینهای عملی توسط نویسنده برای پارادایم فعلی بازارمحور بودن جوامع است. مایکل سندل به خوبی مشکلات بازاری شدن هنجارهای اجتماعی را بیان میکند، اما هیچ راهکار مشخصی ارائه نمیدهد. این امر موجب میشود که خوانندگان با مشاهده مثالهای واضح کتاب از نظر اخلاقی آزرده شوند، ولی هیچ راهکاری هم دریافت نمیکنند.
در نتیجه، افسردگی و ناامیدی نیز به آزردگی آنها افزوده میشود. به نظر میرسد سندل در این کتاب، عموم مردم را هدف گرفته و با بیانی احساسی و کمتر علمی، سعی در ایجاد شوری اخلاقی در جامعه دارد. اما این روش، همیشه خطر سوگیریهای عوامانه و سطحی در مورد مباحث عمیق را خواهد داشت.
کتاب “آنچه با پول نمیتوان خرید، مرزهای اخلاقی بازار” بدون شک یکی از کتابهای تاثیرگذار در زمینه بررسی تاثیر بازار بر اخلاق جوامع است. این کتاب به دلیل بیان شفاف تلاقی بین اقتصاد و اخلاق، مورد تحسین گسترده قرار گرفته و خوانندگان را وادار میکند تا در مورد نقش بازارها در زندگی روزمرهشان تجدید نظر کنند.
توانایی سندل در ارائه ایدههای پیچیده فلسفی به شیوهای واضح و همهفهم، کتاب را برای عموم جذاب کرده و همین امر موجب ایجاد گفتمان عمومی مهمی در مورد پیامدهای اخلاقی شیوههای بازار شده است. اما از سوی دیگر عدم ارائه کامل نظرات مخالف که آنها هم بر اصول اخلاقی و اقتصادی مشخصی تکیه دارند، کتاب را تا حدی از وادی مباحث علمی بیطرفانه خارج کرده است. شاید بهترین توصیف برای کتاب این باشد: “یک ارائه عالی از نیمی از مساله!”
کسب و کار