آنها چگونه موفق میشوند؟
موفقیت در زندگی و کسب و کار از آن مقولات ازلی و ابدی است که بشر همیشه به دنبال آن بوده است. بسیاری حتی اعتقاد دارند معنای زندگی همین رسیدن به موفقیت است و بس. هدف کلی روانشناسی مثبتگرا این است که انسان را به مسیری بیندازد که بتواند موفقیتش را مدیریت کند. کتاب «باهوشتر، سریعتر، بهتر» با عنوان فرعی «رمز و رازهای بهرهوری در زندگی و کسب و کار» از سلسله کتابهای نشر آموخته سعی دارد به آخرین نظریههای مطرح شده در حوزه بهرهوری در زندگی فردی و تجارت بپردازد. این کتاب به شما میگوید که چگونه در هر کاری هوشمندانهتر، سریعتر و بهتر عمل کنید.
موفقیت در زندگی و کسب و کار از آن مقولات ازلی و ابدی است که بشر همیشه به دنبال آن بوده است. بسیاری حتی اعتقاد دارند معنای زندگی همین رسیدن به موفقیت است و بس. هدف کلی روانشناسی مثبتگرا این است که انسان را به مسیری بیندازد که بتواند موفقیتش را مدیریت کند. کتاب «باهوشتر، سریعتر، بهتر» با عنوان فرعی «رمز و رازهای بهرهوری در زندگی و کسب و کار» از سلسله کتابهای نشر آموخته سعی دارد به آخرین نظریههای مطرح شده در حوزه بهرهوری در زندگی فردی و تجارت بپردازد. این کتاب به شما میگوید که چگونه در هر کاری هوشمندانهتر، سریعتر و بهتر عمل کنید.
آنها چگونه موفق میشوند؟
موفقیت در زندگی و کسب و کار از آن مقولات ازلی و ابدی است که بشر همیشه به دنبال آن بوده است. بسیاری حتی اعتقاد دارند معنای زندگی همین رسیدن به موفقیت است و بس. هدف کلی روانشناسی مثبتگرا این است که انسان را به مسیری بیندازد که بتواند موفقیتش را مدیریت کند. از اولین کتابهایی که در قرن بیستم به عنوان راهنمای موفقیت در کسب و کار منتشر میشد تا کتابهای امروزی میتوانیم مفاهیمی مشترک استخراج کنیم؛ از کتابهای دیل کارنگی و آنتونی رابینز در دهههای گذشته گرفته تا امثال استفن کاوی و استادان موفقیت معروف امروزی همچون وین دایر یا دارن هاردی.
کتاب «باهوشتر، سریعتر، بهتر» با عنوان فرعی «رمز و رازهای بهرهوری در زندگی و کسب و کار» از سلسله کتابهای نشر آموخته سعی دارد به آخرین نظریههای مطرح شده در حوزه بهرهوری در زندگی فردی و تجارت بپردازد. این کتاب به شما میگوید که چگونه در هر کاری هوشمندانهتر، سریعتر و بهتر عمل کنید.
ساختار کتاب
کتاب باهوشتر، سریعتر، بهتر نوشته چارلز دوهیگ با ترجمه حسین خدادادی در 281 صفحه در سال 1399 از سوی انتشارات آموخته به بازار کتاب آمده است. نشر آموخته از آن ناشرانی است که بصورت تخصصی روی حوزههای مختلف مدیریت کسب و کار و رشد و فردی و روانشناسی موفقیت کار میکند. چارلز دوهیگ نویسنده کتاب از دانشکده کسب و کار هاروارد مدرک MBA خود را گرفته است. او همچنین خبرنگار روزنامه نیویورکتایمز و برنده جایزه مهم پولیتزر در روزنامهنگاری است. بقول مترجم کتاب، نثر روان و زیبای او میتواند حاصل تجربیات او در ژورنالیسم حرفهای باشد.
این کتاب نتیجه پژوهشهای نویسنده در زمینه سازوکار بهرهوری و تلاش برای فهم دلیل بهرهوری بالاتر برخی از افراد و شرکتها نسبت به دیگران است. مولف برای نوشتن این کتاب مصاحبهها و تحقیقات و پژوهشهای کتابخانهای زیادی انجام داده است و به رهیافتهای علمی و کاربردی زیادی رسیده است. او در این کتاب سعی دارد به شما بفهماند اگر بتوانید انگیزه بیشتری پیدا کنید، تمرکز بهتری داشته باشید، بهتر هدف تعیین کنید و تصمیمهای بهتری بگیرید میتوان گفت که وارد مسیر رشد و بهرهوری شدهاید. برای هر یک از این مباحث فصلی جداگانه در کتاب در نظر گرفته شده است.
نکته مهم اینجاست که این کتاب از جنس کتابهای نظری که صرفا به ارائه اطلاعات میپردازند نیست؛ بلکه کتابی عملی است که میتواند کتاب کار و تمرین خواننده محسوب شود. در انتهای کتاب پیوستی قرار دارد که در آن نویسنده تجربه فردی خود را از بکارگیری ایدههای کتاب با خواننده در میان میگذارد. این پیوست کاربردی، به خواننده کمک میکند برای استفاده عملی از رهیافتهای کتاب الگوی مناسبی داشته باشد.
در پیشگفتار مترجم کتاب میخوانیم «اگر همیشه سر بزنگاه انگیزه شما را تنها میگذارد و از تصوری که درباره خودتان داشتهاید دور شدهاید و انگیزه انجام هیچ کاری را ندارید یا برای دستیابی به انگیزه، هدفی ندارید یا بارها و بارها به هدف خود نرسیدهاید، این کتاب میتواند به شما کمک کند راه درست را در جنگل انبوه مشکلات زندگی پیدا کنید و به سلامت به مقصد دلخواهتان برسید.»
کتاب باهوشتر، سریعتر، بهتر مشتمل بر هشت فصل و دو پیوست است. فقط مروری کوتاه بر عناوین فصلها به ما نشان میدهد که قرار است با چه مباحثی روبرو شویم: انگیزش، تیمها، تمرکز، تعیین هدف، مدیریت دیگران، تصمیمگیری، نوآوری، جذب دادهها.
ایدههای کتاب
چارلز دوهیگ مقدمه کتاب را با شرح ماجرای نوشتن کتاب و درک مفهوم بهرهوری آغاز میکند. آشنایی او با علم بهرهوری به سال 2011 برمیگردد، زمانی که مشغول نوشتن کتابی راجع به عصبشناسی و روانشناسی شکلگیری عادت بوده است. او به آدمهایی فکر کرده که در ظاهر بهرهوری بالایی دارند و رزومهشان تحسینبرانگیز است. او فهمیده بزرگترین استعداد این آدمها بازاریابی خودشان است. او مینویسد:
«البته بهرهوری در جاهای مختلف معانی مختلفی دارد. شاید یکی پیش از رساندن بچههایش به مدرسه، یک ساعت ورزش کند و همین را یک موفقیت بداند. دانشمندی محقق یا یک هنرمند شاید بهرهوری را در آزمایشهای شکستخورده و بومهای دور انداختهاش بداند، زیرا امیدوار است هر اشتباه او را به کشف نزدیکتر کند، در حالی که معیار یک مهندس برای بهرهوری شاید سریعتر کردن خط مونتاژ یک کارخانه باشد.
به بیان ساده، همینطور که میکوشیم بهترین پاداشها را با کمترین تلاش هدررفته به دست آوریم، بهرهوری نامی است که به تلاشهایمان میدهیم تا ببینیم بهترین استفاده از انرژی، هوش و زمانمان چیست. بهرهوری روند یادگیری چگونگی به موفقیت رسیدن با استرس و تقلای کمتر است. بهرهوری یعنی انجام کارهایمان بدون قربانی کردن همه چیزهایی که برایمان مهم است.»
یکی از ویژگیهای این کتاب این است که از لحن خشک و جدی دانشگاهی دوری میکند. زبان نویسنده ساده و صمیمی است و خواننده حس میکند دوستی که راهی را رفته دارد راه و چاه را نشانش میدهد. تجربیات فردی نویسنده، مخاطرات و اشتباهات و دریافتهایی که در مسیر پژوهش بهرهوری داشته است در طبق اخلاص گذاشته شده است. نویسنده در جای دیگر در مورد رسیدن به علت اصلی بهرهوری افراد موفق مینویسد:
«با صحبت با قشرهای گوناگون مردم از بازیکنان پوکر گرفته تا خلبانان هواپیما، ژنرالهای نظامی، مدیران و دانشمندان علوم شناختی به چند ایده کلیدی رسیدم. متوجه شدم این افراد به یک سری مفاهیم خاص بارها و بارها اشاره میکنند. به این اعتقاد رسیدم که چند ایده انگشتشمار علت اصلی بهرهوری بالای برخی افراد و شرکتهاست. و به همین دلیل این کتاب به هشت ایدهای میپردازد که در افزایش بهرهوری نقش کلیدی دارند.
برای مثال، یکی از فصلها بررسی میکند چگونه داشتن احساس کنترل میتواند انگیزه ایجاد کند و چگونه ارتش با آموزش انتخابهای «منجر به اقدام» نوجوانان بیهدف را تبدیل به تفنگداران دریایی میکند. در فصلی دیگر دلیل حفظ تمرکز با ایجاد مدلهای ذهنی را بررسی میکنیم و به این موضوع میپردازیم که چگونه گروهی از خلبانان برای خودشان داستانهایی تعریف کردند که از سقوط هواپیمایی حامل 440 مسافر جلوگیری کرد.
فصلهای این کتاب با پذیرش آمال بزرگ و اهداف کوچک نحوه صحیح تعیین اهداف را نشان میدهند و میفهمید که رهبران رژیم صهیونیستی پیش از جنگ یوم کیپور چرا آنقدر دچار آمال نادرست بودند. این فصلها با در نظر گرفتن آینده به عنوان احتمالات چندگانه و نه چیزی که امیدواریم اتفاق بیفتد، اهمیت تصمیمگیری را بررسی میکنند.»
خواندن این کتاب چه فایدهای دارد؟
نویسنده امیدوار است خواننده این کتاب در پایان دریابد بهرهوری واقعی چه معنایی دارد. کدام انتخابها بیشتر اهمیت دارند و ما را به موفقیت نزدیک میکنند. اینکه بدانیم چگونه اهداف را تعیین کنیم تا به خواستههای متهورانه خود برسیم؛ چگونه وضعیت را تغییر دهیم که به جای مشکلات، فرصتهای پنهان را ببینیم. موضوع این کتاب شناسایی انتخابهایی است که بهرهوری واقعی را بهبود میبخشند. این کتاب راهنمایی درباره دانش، فنون و فرصتهایی است که زندگیهای بسیاری را دگرگون کردهاند. اگر اهل یادگیری و تغییر کردن هستید، این کتاب برای شماست!